Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
alienability
قابلیت نقل وانتقال مالکیت بیگانه سازی
Other Matches
transmissivity
قابلیت نقل وانتقال
prior possession
تصرف به عنوان مالکیت دلیل مالکیت است مگر انکه خلاف ان ثابت شود
denationalization
تبدیل مجدد مالکیت عمومی به مالکیت خصوصی بازگشت به وضع قبل از ملی کردن
foreignism
رسم بیگانه بیگانه پرستی
his right of ownership lapsed
حق مالکیت از او سلب شد حق مالکیت او ساقط شد
joint ownership
اشتراک در مالکیت مالکیت مشاع
interoperability
قابلیت همکاری با قسمتها یایکانهای دیگر قابلیت تعمیم کار یک یکان
range resolution
قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی
elasticity
خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
airmobility
قابلیت حمل به وسیله هوارو قابلیت تحرک هوایی
swimming capability
قابلیت شناوری یا غوطه وری در اب قابلیت عبور از اب
serviceability
قابلیت استفاده مجدد قابلیت به کار بردن
electromagnetic compatability
قابلیت انطباق الکترومغناطیسی قابلیت کارهماهنگ الکتریکی
flotation
قابلیت شناوری یک خودرو قابلیت غوطه وری در اب
accession
قابلیت دسترسی قابلیت اجرا و انجام
commensurability
قابلیت قیاس قابلیت اندازه گیری
separation of ownership and control
جدائی مالکیت از کنترل جدائی مالکیت از مدیریت
transfusions
نقل وانتقال
transfusion
نقل وانتقال
communication
نقل وانتقال
cession
نقل وانتقال
delivers
نقل وانتقال دادن
toter
نقل وانتقال دهنده
clearing
نقل وانتقال بانکی
deliver
نقل وانتقال دادن
locomotion
تحرک نقل وانتقال
transports
نقل وانتقال دادن
transporting
نقل وانتقال دادن
transported
نقل وانتقال دادن
clearings
نقل وانتقال بانکی
transport
نقل وانتقال دادن
air delivery
نقل وانتقال از راه هوا
bankable
قابل نقل وانتقال بانکی
virus
عامل نقل وانتقال امراض
viruses
عامل نقل وانتقال امراض
transfuse
چیزی را نقل وانتقال دادن
ductility
قابلیت کشش قابلیت تورق
reflectance
قابلیت بازتاب قابلیت انعکاس
airborne
بوسیله هوا نقل وانتقال یافته
ecesis
نقل وانتقال جانور یا گیاه به محیط تازه
channeled
هرگونه نقل وانتقال چیز یااندیشه ونظر و غیره
channels
هرگونه نقل وانتقال چیز یااندیشه ونظر و غیره
channelled
هرگونه نقل وانتقال چیز یااندیشه ونظر و غیره
channel
هرگونه نقل وانتقال چیز یااندیشه ونظر و غیره
channeling
هرگونه نقل وانتقال چیز یااندیشه ونظر و غیره
strain hardenability
قابلیت سخت گردانی کششی قابلیت سخت گردانی تغییربعدی قابلیت سخت گردانی سرد
rectification
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
down line processor
پردازندهای که در ترمینال یک شبکه ارتباطات قرار دارد وانتقال داده را اسان میکند
oversea
بیگانه
abroad
بیگانه
barbarian
بیگانه
stranger
بیگانه
peregrine
بیگانه
peregrin or rine
بیگانه
foreigner
بیگانه
barbarians
بیگانه
foreigners
بیگانه
exotic
بیگانه
foreign
بیگانه
alien
بیگانه
aliens
بیگانه
outsider
بیگانه
barbarous
بیگانه
strange
بیگانه
strangest
بیگانه
xenophobe
بیگانه
only
بس بیگانه
outsiders
بیگانه
xenoplastic
همزیست با بیگانه
xenocentrism
بیگانه محوری
xenophile
بیگانه دوست
xenophile
بیگانه پرست
xenophilism
بیگانه پرستی
foreign subjects
اتباع بیگانه
xenophobe
دشمن بیگانه
xenophobe
بیگانه ترس
holozoic
بیگانه خوار
xenophobia
بیگانه هراسی
foreing currency
پول بیگانه
foreignism
اصطلاح بیگانه
xenophilous
بیگانه پرست
stranger
بیگانه کردن
estrangement
بیگانه کردن
estrangements
بیگانه کردن
loanword
واژه بیگانه
outlandish
بیگانه وار
abroad
ممالک بیگانه
xenophobia
بیگانه ترسی
overseas
کشورهای بیگانه
phagocytosis
بیگانه خواری
foreignlegion
هنگ بیگانه
calculating
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
non-resident alien
[NRA]
بیگانه غیر مقیم
estrange
بیگانه کردن دورکردن
he is no linguist
زبان بیگانه نمیداند
xenoglossophilia
عشق به زبانهای بیگانه
strangers
بطور غریب یا بیگانه
barbarize
بیگانه یا وحشی شدن
publicans
بیگانه صاحب میخانه
overseas agent
نماینده درکشور بیگانه
publican
بیگانه صاحب میخانه
macrophage
یاخته بیگانه خواردرشت
foreign value system
نظام ارزشی بیگانه
strangely
بطور غریب یا بیگانه
currencies
ارز پول بیگانه
xenoglossophobia
هراس از زبانهای بیگانه
currency
ارز پول بیگانه
phagocyte
سلول بیگانه خوار
foreignize
بیگانه کردن یاشدن
support
حق مالکیت
possession
مالکیت
acquisitions
مالکیت
acquisition
مالکیت
proprietorial right
حق مالکیت
ownership right
حق مالکیت
right of ownership
حق مالکیت
ownership
حق مالکیت
ownership
مالکیت
proprietorship
مالکیت
dominion
حق مالکیت
dominium
مالکیت
propritorship
مالکیت
the a.of boreign words
اقتباس یاگرفتن لغات بیگانه
foreignize
حالت بیگانه دادن یایافتن
indents
سفارش خرید از کشور بیگانه
indenting
سفارش خرید از کشور بیگانه
indent
سفارش خرید از کشور بیگانه
invasive species
گونه بیگانه
[گیاه شناسی]
gringo
بیگانه خصوصا انگلیسی یا امریکایی
phagotroph
ریزه پرواره بیگانه خوار
neophyte
گونه بیگانه
[گیاه شناسی]
alien species
گونه بیگانه
[گیاه شناسی]
invasive exotic
گونه بیگانه
[گیاه شناسی]
exotic
گونه بیگانه
[گیاه شناسی]
gringos
بیگانه خصوصا انگلیسی یا امریکایی
property rights
حقوق مالکیت
condominiums
مالکیت مشترک
get hold of (something)
<idiom>
به مالکیت رسیدن
gen
حالت مالکیت
expropriation
سلب مالکیت
public ownership
مالکیت عمومی
estate in common
مالکیت مشاع
collective ownership
مالکیت جمعی
confusion
مالکیت ما فی الذمه
possessory action
دعوی مالکیت
ownership and management
مالکیت و مدیریت
private ownership
مالکیت خصوصی
literary property
حق مالکیت ادبی
personal ownership
مالکیت شخصی
public domain
مالکیت دولتی
public ownership
مالکیت دولتی
possessory title
سمت مالکیت
possessory title
عنوان مالکیت
possessory right
حق تصرف یا مالکیت
special property
مالکیت خاص
praivate ownership
مالکیت خصوصی
documents of title
سند مالکیت
document of title
سند مالکیت
retention of title
ضبط مالکیت
alienation
انتقال مالکیت
joint ownership
مالکیت مشترک
joint ownership
مالکیت مشاع
private property
مالکیت خصوصی
root of title
منشاء مالکیت
seisin
مالکیت اراضی
asset ownership
مالکیت دارائی
ascription
تصدیق مالکیت
muniment of title
دلیل مالکیت
joint ownership
مالکیت اشتراکی
slaveholding
مالکیت برده
state ownership
مالکیت دولتی
retention of title
حفظ مالکیت
individual ownership
مالکیت فردی
reconversion
اعاده مالکیت
public ownership
مالکیت دولتی
dispossession
سلب مالکیت
villeinage
مالکیت رعیت
condominium
مالکیت مشترک
collective ownership
مالکیت مشاع
qualified property
مالکیت محدود
title of territory
مالکیت اقلیم
title deeds
سند مالکیت
title deed
قباله مالکیت
title deed
سند مالکیت
title deed
اسناد مالکیت
state enterprise
مالکیت دولتی
titles
مستند مالکیت
title
مستند مالکیت
accession
شرکت در مالکیت
tramontane
واقع در ماوراء جبال الپ بیگانه
barbarize
با تعبیر بیگانه و غیر مصطلح امیختن
phagocytize
در اثر بیگانه خواری تحلیل رفتن
disuniting
باهم بیگانه کردن نفاق انداختن
disunite
باهم بیگانه کردن نفاق انداختن
disunites
باهم بیگانه کردن نفاق انداختن
disunited
باهم بیگانه کردن نفاق انداختن
mere right
حق مالکیت بدون تصرف
entitled to owver ship
دارای حق مالکیت است
beneficial ownership
مالکیت به نسبت منافع
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com