Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
heat conductivity
قابلیت هدایت حرارت
Other Matches
thermostability
قابلیت استحکام در مقابل حرارت
conductibility
قابلیت هدایت
conductivity
قابلیت هدایت
high conductivity
قابلیت هدایت زیاد
increase in conductivity
افزایش قابلیت هدایت
photoconductivity
قابلیت هدایت نور
ideal conductivity
قابلیت هدایت ایده ال
high frequency conductivity
قابلیت هدایت فرکانس بالا
induced conductivity
قابلیت هدایت القاء شده
conductibility of heat
قابلیت هدایت گرما گرمارسانی
superconductivity
قابلیت هدایت برق بمقدار زیاد
inductivity
ثابت دی الکتریسیته قابلیت هدایت دی الکتریکی
conductivity meter
دستگاه اندازه گیری قابلیت هدایت
guidance
هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
guidance
هدایت کردن سیستم هدایت هدایت
exothermal
حرارت زا تشکیل شده در اثر حرارت
exothermic
حرارت زا تشکیل شده در اثر حرارت
beamrider
موشک هدایت شوندهای که به وسیله اشعه رادار هدایت میشود
terminal guidance
هدایت موشک در مراحل اخرمسیر هدایت هواپیما ازفرودگاه یا به فرودگاه
mace
نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
maces
نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
fighter direction
هدایت کردن هواپیماهای شکاری هدایت جنگنده ها ازروی ناو
homing guidance
هدایت هواپیما یا موشک بااستفاده از امواج رادار هدایت الکترونیکی
thermal stress
ازمایش اثر حرارت تشعشعی رادیواکتیویته مقاومت درمقابل اثر فرساینده حرارت
stellar guidance
سیستم هدایت نجومی موشکهای هدایت شونده
inertial guidance
سیستم هدایت داخلی موشک هدایت خودکار
interoperability
قابلیت همکاری با قسمتها یایکانهای دیگر قابلیت تعمیم کار یک یکان
range resolution
قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی
elasticity
خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
airmobility
قابلیت حمل به وسیله هوارو قابلیت تحرک هوایی
pyrolysis
تغییر شیمیایی در اثر حرارت تجزیه در اثر حرارت اتشکافت
flotation
قابلیت شناوری یک خودرو قابلیت غوطه وری در اب
serviceability
قابلیت استفاده مجدد قابلیت به کار بردن
electromagnetic compatability
قابلیت انطباق الکترومغناطیسی قابلیت کارهماهنگ الکتریکی
swimming capability
قابلیت شناوری یا غوطه وری در اب قابلیت عبور از اب
commensurability
قابلیت قیاس قابلیت اندازه گیری
accession
قابلیت دسترسی قابلیت اجرا و انجام
conductance
ضریب هدایت قدرت هدایت
gyro pilot
سیستم هدایت خودکار ناو هدایت ژیروسکوپی ناو هدایت نجومی خودکار ناو
celestial guidance
سیستم هدایت نجومی موشک هدایت موشک یا قمرمصنوعی با استفاده از صورفلکی
ductility
قابلیت کشش قابلیت تورق
reflectance
قابلیت بازتاب قابلیت انعکاس
strain hardenability
قابلیت سخت گردانی کششی قابلیت سخت گردانی تغییربعدی قابلیت سخت گردانی سرد
azimuth guidance
هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
warmth
حرارت
fired
حرارت
warmed
با حرارت
fires
حرارت
heats
حرارت
warmest
با حرارت
clammy
بی حرارت
warm
با حرارت
fire
حرارت
pyogenic
حرارت زا
heat
حرارت
fervidity
حرارت
adust
با حرارت
verve
حرارت
temperature
حرارت
warms
با حرارت
hotness
حرارت
temperatures
حرارت
fervidness
حرارت
vehemence
حرارت
ardor
حرارت
enthrusiasm
حرارت
ardour
حرارت
mettlesome
با حرارت
heat drop
افت حرارت
initiatives
شوق و حرارت
initiative
شوق و حرارت
heat absorption
جذب حرارت
low heat cement
سیمان کم حرارت
thermometer
حرارت سنج
heat transfer
انتقال حرارت
heat conductor
هادی حرارت
heat of hydration
حرارت ئیدراسیون
heat exchange
تبادل حرارت
impressment
جدیت حرارت
heat economy
اقتصاد حرارت
heat
گرما حرارت
gradients
افت حرارت
heat
حرارت دادن
steamiest
پر حرارت پر بخار
steamy
پر حرارت پر بخار
steamier
پر حرارت پر بخار
gradient
افت حرارت
heats
حرارت دادن
transformation of heat
تبادل حرارت
interchange of heat
تبادل حرارت
heats
گرما حرارت
impetuosity
تندی حرارت
enthalpy
حرارت فعال
heat unit
واحد حرارت
expansion heat
حرارت انبساط
ginger
تندی حرارت
fervently
از روی حرارت
thermotherapy
حرارت درمانی
calorification
تولید حرارت
thermophysics
فیزیک حرارت
actinometer
حرارت سنج
actinometre
حرارت سنج
calefactory
حرارت بخش
thermoregulation
تنظیم حرارت
heat expansion
انبساط حرارت
ardency
شور و حرارت
central heating
حرارت مرکزی
calorimeter
حرارت سنج
temperatures
درجه حرارت
thermometers
حرارت سنج
temperature
درجه حرارت
strenuousness
حرارت و اصرار
energetically
از روی حرارت
zeal
ذوق حرارت
isothermal
نقاط هم حرارت اب دریا
intermediate temperature
درجه حرارت متوسط
heat affected zone
منطقه حرارت دیده
internal temperature
درجه حرارت داخلی
live wires
آدم پر حرارت و با پشتکار
heatedly
از روی هیجان یا حرارت
live wire
آدم پر حرارت و با پشتکار
to steam ahead or away
با حرارت کار کردن
forced convection
تبادل حرارت اجباری
ambient temperature
درجه حرارت محیطی
final temperature
درجه حرارت نهایی
filament temperature
درجه حرارت فیلامان
temperatures
درجه حرارت دما
thermostats
تنظیم کننده حرارت
thermostat
نافم درجه حرارت
isothermal layer
سطوح هم حرارت اب دریا
thermostat
تنظیم کننده حرارت
ignition temperature
درجه حرارت احتراق
fervidly
از روی حرارت و غیرت
hyperpyrexia
درجه حرارت بالاتر از صد
temperature
درجه حرارت دما
thermostats
نافم درجه حرارت
intermediate temperature
درجه حرارت میانی
thermal exposure
میزان جذب حرارت
operating temperature
درجه حرارت کار
reducer
کم کننده شعله یا حرارت
critical temperature
درجه حرارت بحرانی
thermolysis
تحلیل حرارت بدن
pre heat
حرارت دادن مقدماتی
burners
تولیدکننده حرارت در بالن
burner
تولیدکننده حرارت در بالن
tempering temperature
درجه حرارت بازپخت
preheat
قبلا حرارت دادن
preheated
قبلا حرارت دادن
preheats
قبلا حرارت دادن
thermal resolution
حداقل سنجش حرارت
thermal resolution
حداقل اختلاف حرارت
central heating system
دستگاه حرارت مرکزی
thermoregulator
دستگاه تنظیم حرارت
maximum temperature
درجه حرارت حداکثر
thermostable
باثبات در اثر حرارت
enthusiasms
هواخواهی با حرارت شوروذوق
Fahrenheit
درجه حرارت فارنهایت
steam heating
ایجاد حرارت با بخار
sunbaked
حرارت افتاب دیده
low temperature
درجه حرارت پایین
enthusiasm
هواخواهی با حرارت شوروذوق
thermoregulatory
وابسته تنظیم حرارت
diathermy
معالجه بوسیله حرارت
stenothermy
کم مقاومتی در مقابل تغییرات حرارت
geothermal
وابسته به حرارت مرکزی زمین
radiant exposure
پخش حرارت یا انرژی حرارتی
telethermoscope
حرارت سنج از مسافات دور
psychrophilic
رشدکننده در درجه حرارت کم سرمازی
pyrometallurgy
استخراج فلزات در اثر حرارت
heat rash
عرق جوش حرارت سوزان
radiant
دستگاه پخش کننده حرارت
geothermic
وابسته به حرارت مرکزی زمین
thermal exposure
در معرض حرارت قرار گرفتن
high temperature alloy
الیاژ درجه حرارت بالا
muffle furnace
کوره با حرارت غیر مستقیم
magnetic transition temperature
درجه حرارت تبدیل مغناطیسی
vulcanization
تحت تاثیر حرارت اتشفشانی
maximum safe temperature
درجه حرارت مجاز حداکثر
maximum surface temperature
درجه حرارت سطحی حداکثر
internal temperature rise
افزایش درجه حرارت داخلی
hypothermal
وابسته به تقلیل درجه حرارت
thermolabile
بی ثبات یا ناپایدار درمقابل حرارت
bound barrel
لولهای که در اثر حرارت تاب برداشته
anneal
حرارت زیاد دادن و بعد سردکردن
declaims
با حرارت علیه کسی صحبت کردن
daily range of soil temperature
دامنه تغییرات حرارت روزانه خاک
declaimed
با حرارت علیه کسی صحبت کردن
thermonuclear
وابسته بدرجه حرارت هسته اتمی
declaim
با حرارت علیه کسی صحبت کردن
declaiming
با حرارت علیه کسی صحبت کردن
heat setting
ثابت شدن درجه حرارت در رنگرزی
isotherm follower
دستگاه تشخیص سطوح هم حرارت اب دریا
seized
گیرکردن پیستون بعلت حرارت زیاد
thermoplastic
قابل ارتجاع یا نرمش پذیردراثر حرارت
seize
گیرکردن پیستون بعلت حرارت زیاد
pyrolyze
در اثر حرارت تغییر شیمیایی دادن
thermotaxis
تنظیم خودبخود حرارت در بدن دماواکنش
termograph
دستگاهی که حرارت روزانه را ثبت میکند
thermosetting
قابل سفت شدن در مقابل حرارت
pyrocondensation
تغلیظ یا تکاثف شیمیایی بوسیله حرارت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com