Dictiornary-Farsi | قابلیت چکش کاری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (12 milliseconds)

English	Persian
forgeability	قابلیت چکش کاری


Search result with all words

cold working property	قابلیت عملیات شکل دهی وچکش کاری فلزات
hobability	قابلیت حدیده کاری سرد
Other Matches

interoperability	قابلیت همکاری با قسمتها یایکانهای دیگر قابلیت تعمیم کار یک یکان
range resolution	قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی
elasticity	خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
airmobility	قابلیت حمل به وسیله هوارو قابلیت تحرک هوایی
electromagnetic compatability	قابلیت انطباق الکترومغناطیسی قابلیت کارهماهنگ الکتریکی
flotation	قابلیت شناوری یک خودرو قابلیت غوطه وری در اب
serviceability	قابلیت استفاده مجدد قابلیت به کار بردن
swimming capability	قابلیت شناوری یا غوطه وری در اب قابلیت عبور از اب
commensurability	قابلیت قیاس قابلیت اندازه گیری
accession	قابلیت دسترسی قابلیت اجرا و انجام
ductility	قابلیت کشش قابلیت تورق
reflectance	قابلیت بازتاب قابلیت انعکاس
strain hardenability	قابلیت سخت گردانی کششی قابلیت سخت گردانی تغییربعدی قابلیت سخت گردانی سرد
blow torch	کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
to know the ropes	راههای کاری را بلد بودن لم کاری رادانستن
torches	کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torched	کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torch	کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torching	کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
pence for any thing	میل بچیزی یا کاری یااستعدادبرای کاری
stringing	خطوط خاتم کاری و منبت کاری
glid	تذهیب کاری [در زمینه فرش بوسیله نخ طلا، نقره و یا جواهرات. نوعی از این تذهیب کاری به صوفی بافی معروف است.]
drilling pattern	نمونه مته کاری الگوی مته کاری
habilitation	قابلیت
qualification	قابلیت
capacities	قابلیت
solubility	قابلیت حل
solvability	قابلیت حل
adaptability	قابلیت
capacity	قابلیت
abilities	قابلیت
capability	قابلیت
credential	قابلیت
competence	قابلیت
competence	قابلیت
susceptibility	قابلیت
eligibility	قابلیت
contemptibility	قابلیت
ability	قابلیت
fitness	قابلیت
skill	قابلیت
destructibility	قابلیت انهدام
dependability	قابلیت اعتماد
conversableness	قابلیت معاشرت
convertibility	قابلیت تبدیل
pliability	قابلیت خمیدگی
solubility	قابلیت انحلال
digestibility	قابلیت هضم
dis qualified	فاقد قابلیت
dependability	قابلیت اطمینان
culpability	قابلیت مجازات
corruptibility	قابلیت فساد
portability	قابلیت ترابری
tolerability	قابلیت پذیرش
expandability	قابلیت انبساط
excitability	قابلیت تحریک
exchangeability	قابلیت معاوضه
erodibility	قابلیت فرسایش
erectility	قابلیت نعوظ
capability	صلاحیت قابلیت
divisibility	قابلیت تقسیم
emissivity	قابلیت انتشار
emissivity	قابلیت نشر
opposability	قابلیت تقابل
expandability	قابلیت توسعه
expansibility	قابلیت انبساط
fermentability	قابلیت تخمیر
dependable	قابلیت اطمینان
motor ability	قابلیت حرکت
moveability	قابلیت حرکت
navigability	قابلیت کشتیرانی
extensibility	قابلیت کشش
extensibility	قابلیت تمدید
explosiveness	قابلیت انفجار
provability	قابلیت اثبات
edibility	قابلیت خوردن
wettability	قابلیت خیسی
permeability	قابلیت تراوایی
trustworthiness	قابلیت اعتماد
trustiness	قابلیت اعتماد
distensibility	قابلیت انبساط
transportability	قابلیت حمل
transmissibility	قابلیت انتقال
transmissibility	قابلیت فرستادن
trannlatability	قابلیت انقال
trannlatability	قابلیت ترجمه
trafficability	قابلیت عبور
usability	قابلیت استفاده
fissility	قابلیت انشقاق
weldability	قابلیت جوشکاری
penetrability	قابلیت نفوذ
perceptibility	قابلیت درک
volatileness	قابلیت تبخیر
vibratility	: قابلیت ارتعاش
versatility	قابلیت تغییر
veniality	قابلیت اغماض
dissolubility	قابلیت انحلال
predicability	قابلیت اسناد
preventability	قابلیت جلوگیری
resectability	قابلیت برش
resilience	قابلیت ارتجاع
failure safety	قابلیت اطمینان
reliability	قابلیت اعتماد
failure safety	قابلیت اعتماد
visibility	قابلیت رویت
visibility	قابلیت دید
retractility	قابلیت انقباض
castability	قابلیت ریزش
pregnability	قابلیت تسخیر
changeableness	قابلیت تغییریاتبدیل
presentability	قابلیت ارائه
reliability	قابلیت اطمینان
comparability	قابلیت قیاس
vendibility	قابلیت فروش
salability	قابلیت فروش
pourability	قابلیت ریزش
brushability	قابلیت رنگرزی
reproducibility	قابلیت تکثیر
adaptableness	قابلیت توافق
addibility	قابلیت افزایش
adhesiveness	قابلیت چسبندگی
adjusability	قابلیت تطبیق
adjusability	قابلیت تنظیم
alterability	قابلیت تغییر
audibility	قابلیت استماع
attainability	قابلیت حصول
quench aging property	قابلیت بهسازی
appealability	قابلیت استیناف
readability	قابلیت خواندن
repeatability	قابلیت تکرار
renewability	قابلیت تجدید
reliableness	قابلیت اعتماد
reflectance	قابلیت انعکاس
punishability	قابلیت مجازات
absorbability	قابلیت جذب
absorbency	قابلیت جذب
absorptivity	قابلیت جذب
applicability	قابلیت اجراء
controllability	قابلیت کنترل
suability	قابلیت تعقیب
potability	قابلیت شرب
stretchability	قابلیت بسط
stickability	قابلیت محافظت
stickability	قابلیت مقاومت
potability	قابلیت حمل
conductivity	قابلیت هدایت
conductibility	قابلیت هدایت
conceivability	قابلیت تصور
survivability	قابلیت باززیستی
portability	قابلیت حمل
tenability	قابلیت نگهداری
tenability	قابلیت تصرف
tempering quality	قابلیت بهبود
tensility	قابلیت کشش
tensibility	قابلیت کشش
portability	قابلیت انتقال
tactility	قابلیت لمس
swivelling feature	قابلیت نوسان
computability	قابلیت محاسبه
compressibility	قابلیت فشردگی
comprehensibility	قابلیت درک
adaptability	قابلیت انطباق
combustibility	قابلیت سوزش
combinability	قابلیت ترکیب
severability	قابلیت تقسیم
severability	قابلیت سواشدن
serviceability	قابلیت تعمیر
serviceability	قابلیت استفاده
coagulability	قابلیت انعقاد
serializability	قابلیت تسلسل
combustibility	قابلیت اشتعال
combustiblity	قابلیت احتراق
approachability	قابلیت تقرب
comparableness	قابلیت مقایسه
productivity	قابلیت تولید
compactibility	قابلیت تراکم
practicableness	قابلیت عبور
communicability	قابلیت ارتباط
combustiblity	قابلیت تراکم
combustiblity	قابلیت انفجار
variability	قابلیت تنظیم
inaptly	با عدم قابلیت
disability	عدم قابلیت
disabilities	عدم قابلیت
elasticity	قابلیت ارتجاع
elasticity	قابلیت ارتجاعی
imputability	قابلیت اسناد
machinability	قابلیت تراش
imitability	قابلیت تقلید
ignitibility	قابلیت احتراق
forgeability	قابلیت اهنگری
inflammability	قابلیت اشتعال
usability	قابلیت اجرا
availability	قابلیت اجرا
fordability	قابلیت عبور
application [applicability]	قابلیت اجرا
applicability	قابلیت اجرا
availability	قابلیت استفاده
viability	قابلیت زیستن
viability	قابلیت دوام