Total search result: 251 (19 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
consignable |
قابل ارسال یا |
|
|
Search result with all words |
|
byte |
ارسال بایتهای داده پیاپی بیتهایی که به صورت سریال یا موازی قابل ارسالند |
bytes |
ارسال بایتهای داده پیاپی بیتهایی که به صورت سریال یا موازی قابل ارسالند |
carrier |
پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت |
carriers |
پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت |
scramble |
کد کردن صحبتها یا داده که به صورتی ارسال میشود که قابل فهم نیست مگر اینکه کدگشایی شود |
scrambled |
کد کردن صحبتها یا داده که به صورتی ارسال میشود که قابل فهم نیست مگر اینکه کدگشایی شود |
scrambles |
کد کردن صحبتها یا داده که به صورتی ارسال میشود که قابل فهم نیست مگر اینکه کدگشایی شود |
scrambling |
کد کردن صحبتها یا داده که به صورتی ارسال میشود که قابل فهم نیست مگر اینکه کدگشایی شود |
cipher |
سیستم ارسال پیام به صورت غیر قابل خواندن با کلید رمز |
ciphers |
سیستم ارسال پیام به صورت غیر قابل خواندن با کلید رمز |
cyphers |
سیستم ارسال پیام به صورت غیر قابل خواندن با کلید رمز |
regenerate |
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها |
regenerated |
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها |
regenerates |
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها |
regenerating |
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها |
tunnelling |
روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد |
parallel |
آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است |
paralleled |
آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است |
paralleling |
آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است |
parallelled |
آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است |
parallelling |
آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است |
parallels |
آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است |
packet |
شبکه قابل ارسال باشد تبدیل میکند |
packets |
شبکه قابل ارسال باشد تبدیل میکند |
input |
وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند |
inputted |
وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند |
cycle |
دوره زمانی در یک حلقه که داده قابل دستیابی یا ارسال شود |
cycled |
دوره زمانی در یک حلقه که داده قابل دستیابی یا ارسال شود |
cycles |
دوره زمانی در یک حلقه که داده قابل دستیابی یا ارسال شود |
soft |
نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است |
softer |
نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است |
softest |
نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است |
adapter |
کارت جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. این کارت داده کامپیوتری را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند تا قابل ارسال در کابل شبکه باشد |
bandwidth |
اندازه دادهای که در طول یک کابل یا کانال یا رسانه دیگر قابل ارسال است |
coupler |
وسیلهای که به دستگاه تلفن وصل است و داده دودویی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند که روی یک خط تلفن قابل ارسال است |
dead letter box |
فایلی برای گرفتن پیامهای غیر قابل ارسال |
downloadable |
نوشتاری که در دیسک ذخیره شده است و قابل ارسال به چاپگر است و نیز ذخیره شدنی در RAM یا حافظه موقت |
mailable |
قابل ارسال باپست |
milking machine |
ماشین قابل حمل که داده ماشینهای مختلف را می پذیرد و به کامپیوتر بزرگتر ارسال میکند |
modem |
وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند |
physical record |
بیشترین واحد داده که در یک عملیات قابل ارسال باشد |
shippable |
قابل ارسال |
spooling |
ارسال داده به دیسک که با سرعت طبیعی قابل چاپ است و کامپیوتر |
teletext |
روش ارسال متن و اطلاعات در یک سیگنال تلویزیون معمولی به صورت رشته بیت سری که با استفاده از کدگشای مخصوص قابل نمایش است |
turnaround document |
متن چاپی از کامپیوتر و ارسال به کاربربرگردانده شده با کاربر با یادداشتها جدید یا اطلاعات روی آن که توسط متن خوان قابل خواندن است |
shippable <adj.> |
قابل ارسال |
deliverable <adj.> |
قابل ارسال |
suppliable <adj.> |
قابل ارسال |
consignable <adj.> |
قابل ارسال |
available for delivery <adj.> |
قابل ارسال |
Other Matches |
|
CSMA CD |
پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود |
xmodem |
پروتکل استاندارد ارسال فایل و تشخیص خطا که در ارسال داده سنکرون |
messages |
روش ارسال پیام ذخیره و ارسال که در Novell استفاده میشود |
relay |
ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر |
relays |
ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر |
relayed |
ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر |
message |
روش ارسال پیام ذخیره و ارسال که در Novell استفاده میشود |
overflowed |
وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند |
overflows |
وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند |
jitter |
خطا در خط ارسال که باعث میشود برق بیتهای داده ارسال آسیب ببیند |
overflow |
وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند |
lockouts |
مانع کاربر شدن از ارسال پیام به صورت ارسال پیاپی روی شبکه |
lockout |
مانع کاربر شدن از ارسال پیام به صورت ارسال پیاپی روی شبکه |
XON/XOFF |
پروتکل ارسال آسنکرون که هر انتهای آن جریان داده را با ارسال کد مخصوص مناسب میکند |
scrolls |
حالت ارسال که هر کلید انتخاب شده را ارسال میکند وبا گیرنده نمایش میدهد |
scroll |
حالت ارسال که هر کلید انتخاب شده را ارسال میکند وبا گیرنده نمایش میدهد |
constructive receipt billing |
ارسال صورت اقلام ارسالی روش ارسال بارنامه |
asynchronous |
ارسال داده بین وسایلی که مط ابق با ساعت نیستند و هر وقت آماده بودند ارسال می شوند |
primary |
که کانالهای B جداگانه را که میتواند ارسال سیگنال و کنترل پاس چند کیلوبایت در ثانیه را که روی کانال D ارسال می کنند را پشتیبانی کند |
correct |
روش کد گذاری که اجازه میدهد در حین ارسال در بیتها خطا رخ دهد و آنها را به سرعت صحیح میکند و ارسال مجددد انجام نمیدهد |
correcting |
روش کد گذاری که اجازه میدهد در حین ارسال در بیتها خطا رخ دهد و آنها را به سرعت صحیح میکند و ارسال مجددد انجام نمیدهد |
point of sale |
سیستمی که از ترمینال کامپیوتر در نقط ه فروش سایت برای ارسال الکترونیکی یا کنترل ارسال مشابه قیمت گذاری محصول و.. استفاده میشود |
corrects |
روش کد گذاری که اجازه میدهد در حین ارسال در بیتها خطا رخ دهد و آنها را به سرعت صحیح میکند و ارسال مجددد انجام نمیدهد |
limited distance modem |
وسیله ارسال داده با محدوده کوتاه که داده دیجیتال خاص را ارسال میکند و نه به صورت تقسیم شده |
backward |
تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده |
backwards |
تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده |
synchronous |
پروتکل ارسال داده که در lsnal معماری شبکه سیستم IBM استفاده میشود و نحوه ارسال داده سنکرون را بیان میکند |
collision detection |
پروتکل ارتباطات شبکهای که مانع ارسال همزمان از دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و سپس ارسال کنند |
upload |
1-ارسال فایلهای داده یا برنامه از یک کامپیوتر کوچک به CPU اصلی . 2-ارسال فایل از یک کامپیوتر به BBS یا کامپیوتر میزبان . |
sequential |
پروتکل ارسال شبکه ساخت شبکه سافت VOVELL برای اجرای ارسال و دریافت شبکه IPX |
destinations |
محلی که چیزی ارسال میشود مکانی که داده ارسال میشود |
destination |
محلی که چیزی ارسال میشود مکانی که داده ارسال میشود |
block shipment |
ارسال تدارکات به طور یکجا ارسال اماد به طور قوال |
idle |
نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست |
idles |
نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست |
idlest |
نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست |
idled |
نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست |
red concept |
جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف |
message |
نرم افزاری که پیام پستی جدید را موقت ذخیره میکند و پس به مقصد اصلی ارسال میکند. در برخی برنامههای کاربردی پست الکترونیکی چندین عامل ارسال داده وجود دارند هر یک برای یک نوع روش . |
MTA |
نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال . |
messages |
نرم افزاری که پیام پستی جدید را موقت ذخیره میکند و پس به مقصد اصلی ارسال میکند. در برخی برنامههای کاربردی پست الکترونیکی چندین عامل ارسال داده وجود دارند هر یک برای یک نوع روش . |
broadband ISDN |
سرویس ارسال داده سریع که به داده و صوت اجازه ارسال در یک شبکه گسترده میدهد در حال حاضر سیستمهای Asynchronous Transfer Mode Multimegabit Data Services دو نوع از این سرویس هستند |
despatched |
ارسال کردن ارسال |
despatches |
ارسال کردن ارسال |
despatching |
ارسال کردن ارسال |
dispatches |
ارسال کردن ارسال |
dispatch |
ارسال کردن ارسال |
dispatched |
ارسال کردن ارسال |
bandwidth |
در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است |
wireless network |
شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند |
transmission |
وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است |
transmissions |
وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است |
tdm |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ارسال سریع . هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود. گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
friendly front end |
طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است |
recoverable item |
وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی |
archival quality |
مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود |
escrow |
سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد |
exigible |
قابل تقاضا قابل ادعا |
achievable |
قابل وصول قابل تفریق |
tenable |
قابل مدافعه قابل تصرف |
adducible |
قابل اضهار قابل ارائه |
flexile |
قابل تغییر قابل تطبیق |
exigible |
قابل مطالبه قابل پرداخت |
bilable |
قابل رهایی قابل ضمانت |
presentable |
قابل معرفی قابل ارائه |
elastic |
قابل کش امدن قابل انعطاف |
observable |
قابل مشاهده قابل گفتن |
combustible |
قابل سوزش قابل تراکم |
thankworthy |
قابل تشکر قابل شکر |
transferable |
قابل واگذاری قابل انتقال |
changeable |
قابل تعویض قابل تبدیل |
sensible |
قابل درک قابل رویت |
presumable |
قابل استنباط قابل استفاده |
presentable |
قابل نمایش قابل تقدیم |
capacities |
حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است |
capacity |
حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است |
visual display unit |
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند |
visual display terminal |
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند |
floatable |
قابل کلک رانی قابل کرجی رانی |
indemonstrable |
غیر قابل اثبات غیر قابل شرح |
inconvertible |
غیر قابل تغییر غیر قابل تسعیر |
irrefrangible |
غیر قابل شکستن غیر قابل غضب |
indiscoverable |
غیر قابل درک غیر قابل تشخیص |
adobe type manager |
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است |
consignments |
ارسال |
forwarding |
ارسال |
despatch |
ارسال |
routing |
ارسال |
consignment |
ارسال |
transmission |
ارسال |
transmissions |
ارسال |
re route |
ارسال در یک متفاوت |
postage |
ارسال پست |
re-route |
ارسال در یک متفاوت |
remitted |
ارسال کردن |
answer/originate |
دریافت / ارسال |
send |
ارسال نمودن |
re-routing |
ارسال در یک متفاوت |
clear to send |
ترخیص به ارسال |
re-routes |
ارسال در یک متفاوت |
re-routed |
ارسال در یک متفاوت |
remitting |
ارسال کردن |
sending |
ارسال داشتن |
sends |
ارسال نمودن |
delivered <adj.> <past-p.> |
ارسال شده |
forwarded <adj.> <past-p.> |
ارسال شده |
consigned <adj.> <past-p.> |
ارسال شده |
sends |
ارسال داشتن |
strobe |
ارسال یک پاس |
disseminate |
ارسال کردن |
disseminated |
ارسال کردن |
disseminates |
ارسال کردن |
disseminating |
ارسال کردن |
remit |
ارسال کردن |
remits |
ارسال کردن |
committed <adj.> <past-p.> |
ارسال شده |
blind transportation |
ارسال یک جانبه |
sending |
ارسال نمودن |
consign |
ارسال کردن |
forward |
ارسال کردن |
forwarded |
ارسال کردن |
transmittancy |
ارسال مخابره |
transmittance |
ارسال مخابره |
transmittal |
ارسال مخابره |
transmission security |
تامین ارسال |
send |
ارسال داشتن |
transmissions |
مخابرات ارسال |
transmissions |
ارسال کردن |
intromission |
درج ارسال |
consigns |
ارسال کردن |
upload |
ارسال فایل |
consigned |
ارسال کردن |
shipping |
ارسال کالاها |
video transmission |
ارسال ویدئویی |
simultaneous |
ارسال دو طرفه |
consigning |
ارسال کردن |
transmissions |
ارسال پیام |
transmission |
مخابرات ارسال |
transmission |
ارسال کردن |
postage-free <adj.> |
ارسال مجانی |
pumps |
ارسال کردن |
free of forwarding costs <adj.> |
ارسال مجانی |
free of shipping costs <adj.> |
ارسال مجانی |
free shipping <adj.> |
ارسال مجانی |
pumped |
ارسال کردن |
pump |
ارسال کردن |
retransmission |
ارسال مجدد |
free shipping <adj.> |
ارسال رایگان |
free of shipping costs <adj.> |
ارسال رایگان |
free of forwarding costs <adj.> |
ارسال رایگان |
transmission |
ارسال پیام |
serials |
ارسال سریال |
serial |
ارسال سریال |
store and forward |
ذخیره و ارسال |
store and forward |
انبارش و ارسال |
serial transmission |
ارسال سری |
parallel transmission |
ارسال موازی |
postage-free <adj.> |
ارسال رایگان |
request to send |
تقاضای ارسال |
consignation |
ارسال حمل |
consignor |
ارسال کننده |
error transmission |
ارسال خطا |
data transmission |
ارسال داده |
inexplicably |
بطور غیر قابل توضیح چنانکه نتوان توضیح داد بطور غیر قابل تغییر |
sdlc |
پروتکل ارسال داده که در |
message precedence |
ارجحیت ارسال پیام |
parallels |
که همزمان ارسال می شوند |
despatches |
مخابره کردن ارسال |
despatched |
مخابره کردن ارسال |
consignment |
کالای ارسال شده |
time of origin |
زمان ارسال پیام |
automatic send/reciever |
ارسال و دریافت خودکار |
data transfer rate |
میزان ارسال داده |
despatching |
مخابره کردن ارسال |
dispatch |
مخابره کردن ارسال |
dispatched |
مخابره کردن ارسال |
multiplex |
باس ارسال آدرس |
blockload |
ارسال بار به طوریکجا |
shipment sponsor |
مسئول ارسال کالاها |
voice store and forward |
ذخیره و ارسال صدا |
voice grade channel |
کانال ارسال گفتار |
end of transmission block |
خاتمه ارسال بلاک |
releases |
اجازه ارسال پیام |
released |
اجازه ارسال پیام |
release |
اجازه ارسال پیام |
bit transfer rate |
نرخ ارسال بیت |
dispatches |
مخابره کردن ارسال |
shipment [American] |
کالای ارسال شده |
consignment note |
سند ارسال کالا |
parallel |
که همزمان ارسال می شوند |
transmitted data |
دادههای ارسال شده |
paralleled |
که همزمان ارسال می شوند |
paralleling |
که همزمان ارسال شود |
parallels |
که همزمان ارسال شود |
parallelling |
که همزمان ارسال می شوند |
mailing |
ارسال چیزی با پست |
paralleling |
که همزمان ارسال می شوند |
parallelling |
که همزمان ارسال شود |
daisy chain |
ارسال یا تغییر دهد |
parallelled |
که همزمان ارسال می شوند |