Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
confirmable
قابل تایید وتصدیق
Other Matches
certifiable
قابل تایید
verifiable
قابل تصدیق تایید
Hear hear!
صحیح است ! صحیح است ! درمقام تأیید وتصدیق )
acknowledgments
تایید
grace
تایید
acknowledgements
تایید
acknowledgement
تایید
graces
تایید
allegation
تایید
allegations
تایید
gracing
تایید
certification
تایید
corroboration
تایید
verification
تایید
graced
تایید
confirmation
تایید
approval
تایید
approved
<adj.>
<past-p.>
تایید شده
allowed
<adj.>
<past-p.>
به تایید رسیده
authorised
[British]
<adj.>
<past-p.>
تایید شده
agreed
<adj.>
<past-p.>
به تایید رسیده
allowed
<adj.>
<past-p.>
تایید شده
passed
<adj.>
<past-p.>
تایید شده
authorized
<adj.>
<past-p.>
تایید شده
agreed
<adj.>
<past-p.>
تایید شده
corroborate
تایید کردن
support
تقویت تایید
validity
تایید تصدیق
ratifying
تایید کردن
ratify
تایید کردن
ratifies
تایید کردن
ratified
تایید کردن
support
تایید کردن
corroborating
تایید کردن
corroborates
تایید کردن
corroborated
تایید کردن
acknowledgement of order
تایید سفارش
approved
<adj.>
<past-p.>
به تایید رسیده
social approval
تایید اجتماعی
grace
تایید کردن
graced
تایید کردن
graces
تایید کردن
seconder
تایید کننده
confirmative
تایید کننده
confirmer
تایید کننده
confirmor
تایید کننده
gracing
تایید کردن
passed
<adj.>
<past-p.>
به تایید رسیده
authorized
<adj.>
<past-p.>
به تایید رسیده
authorised
[British]
<adj.>
<past-p.>
به تایید رسیده
approve
تایید کردن
acknowledge
تایید کردن
acknowledges
تایید کردن
acknowledging
تایید کردن
insusceptible
تایید ناپذیر
approvingly
به تایید رسیده
endorsement
موافقت تایید
endorsements
موافقت تایید
supporting
تایید کردن
corrobrant
تایید کننده
corroborator
تایید کننده
corroborant
تایید کننده
emphasised
تایید کردن
emphasises
تایید کردن
emphasising
تایید کردن
vertify
تایید کردن
approves
تایید کردن
approving
تایید کردن
confirmed
تایید شده
emphasizing
تایید کردن
emphasizes
تایید کردن
emphasized
تایید کردن
emphasize
تایید کردن
unaudited
<adj.>
تایید نشده
approved
به تایید رسیده
unexamined
<adj.>
تایید نشده
approved
تایید شده
confirm
تایید کردن
uninspected
<adj.>
تایید نشده
unverified
<adj.>
تایید نشده
price support
تایید قیمت
confirms
تایید کردن
unevaluated
<adj.>
تایید نشده
approvingly
تایید شده
unchecked
<adj.>
تایید نشده
untested
<adj.>
تایید نشده
assertion
تایید ادعا افهارنامه
approved circuit
مدار تایید شده
approved bank
بانک تایید شده
quality control approval
تایید کنترل کیفیت
self sustained
تایید شده نفس
support
تایید کردن نگهداری
confirmed location
موضع تایید شده
confirmation
تایید ازاطلاعات رسیده
security clearance
تایید صلاحیت کردن
validation
تایید معتبر سازی
authenticator
تایید کننده اعتبار اسناد
confirmed letter of credit
اعتبار اسنادی تایید شده
confirmed location
محل تایید شده دشمن
vouch
اطمینان دادن تایید کردن
validating
تایید اعتبار قانونی کردن
validates
تایید اعتبار قانونی کردن
unconfirmed letter of credit
اعتبار اسنادی تایید نشده
Thank you for the confirmation of your request!
از تایید درخواستتان خیلی متشکرم.
validate
تایید اعتبار قانونی کردن
validated
تایید اعتبار قانونی کردن
confirmed by documents
<adj.>
تایید شده توسط اسناد
friendly front end
طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
recoverable item
وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
daclare
تایید مجدد شرکت اسب درمسابقه
avouch
مقرر داشتن تصدیق و تایید کردن
corroborative
تایید کننده- موید- تقویت امیز
archival quality
مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
clearance
پاک سازی تایید صلاحیت تخلیه کردن
institute for
professionals ofcomputer certification موسسه تایید متخصص
O.K.
دکمه OK که برای شروع یا تایید یک عمل به کار می رود
escrow
سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
consulage
هزینهای که کنسول گری جهت تایید صورتحساب دریافت می نماید
homologate
اعلام و تایید کار حد نصاب سرعت هواپیما به وسیله داوران
underpins
پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
protocol
استانداردهای بتادل داده بین هر سیستم کامپیوتری با تایید استاندارد
underpinned
پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
protocols
استانداردهای بتادل داده بین هر سیستم کامپیوتری با تایید استاندارد
underpin
پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
society of certified processors
سازمانی که علائق و خواستههای متخصصین تایید شده کامپیوتر را ارائه میدهد
guarantee
متن قانونی که صحت کار ماشین یا کیفیت خوب یک موضوع را تایید میکند
guaranteed
متن قانونی که صحت کار ماشین یا کیفیت خوب یک موضوع را تایید میکند
guarantees
متن قانونی که صحت کار ماشین یا کیفیت خوب یک موضوع را تایید میکند
presentable
قابل نمایش قابل تقدیم
presentable
قابل معرفی قابل ارائه
transferable
قابل واگذاری قابل انتقال
exigible
قابل تقاضا قابل ادعا
adducible
قابل اضهار قابل ارائه
tenable
قابل مدافعه قابل تصرف
sensible
قابل درک قابل رویت
bilable
قابل رهایی قابل ضمانت
presumable
قابل استنباط قابل استفاده
combustible
قابل سوزش قابل تراکم
thankworthy
قابل تشکر قابل شکر
changeable
قابل تعویض قابل تبدیل
achievable
قابل وصول قابل تفریق
observable
قابل مشاهده قابل گفتن
elastic
قابل کش امدن قابل انعطاف
exigible
قابل مطالبه قابل پرداخت
flexile
قابل تغییر قابل تطبیق
capacity
حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacities
حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
visual display terminal
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display unit
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
receipt notification
خصوصیتی در بیشتر برنامههای پست الکترونیکی که یک پیام خودکار را ارسال میکند برای تایید اینکه پیام دریافت شده است
support
پشتیبانی کردن تایید کردن پایه
irrefrangible
غیر قابل شکستن غیر قابل غضب
indiscoverable
غیر قابل درک غیر قابل تشخیص
floatable
قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
inconvertible
غیر قابل تغییر غیر قابل تسعیر
indemonstrable
غیر قابل اثبات غیر قابل شرح
seconded
پشتیبانی کردن تایید کردن
to give a knee to
حمایت کردن تایید کردن
second
پشتیبانی کردن تایید کردن
uphold
تقویت کردن تایید کردن
approve
تصدیق کردن تایید کردن
approving
تصدیق کردن تایید کردن
approves
تصدیق کردن تایید کردن
upholds
تقویت کردن تایید کردن
seconding
پشتیبانی کردن تایید کردن
seconds
پشتیبانی کردن تایید کردن
adobe type manager
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
inexplicably
بطور غیر قابل توضیح چنانکه نتوان توضیح داد بطور غیر قابل تغییر
vendible
قابل فروش جنس قابل فروش
vendable
قابل فروش جنس قابل فروش
cleavable
قابل شکافته شدن قابل ورقه ورقه شدن
air transportable sonar
سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
solvable
قابل حل
dissoluble
قابل حل
good
قابل
apt
قابل
soluble
قابل حل
able
قابل
abler
قابل
acceptor
قابل
ablest
قابل
sensible
قابل حس
capable
قابل
incapable
نا قابل
qualified
قابل
thorough paced
قابل
expellable
قابل اخراج
effable
قابل تغییر
effaceable
قابل زدودن
imaginal
قابل درک
inquirable
قابل تحقیق
impugnable
قابل اعتراض
increasable
قابل ازدیاد
imposable
قابل تحمیل
dubitable
قابل تردید
inflexional
قابل صرف
distillable
قابل تقطیر
inflective
قابل صرف
distributable
قابل توزیع
inflamable
قابل اشتعال
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com