English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
English Persian
replicable <adj.> قابل کپی برداری
Search result with all words
machinable قابل براده برداری
Other Matches
xerographic عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerography عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
stenciling الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencils الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencil الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
hectograph ماشین کپیه برداری یارونوشت برداری
geodesy نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
common control کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
geodetic datum سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
bench mark شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
trig list لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
friendly front end طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
recoverable item وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
survey station ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
archival quality مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
escrow سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
field control نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
changeable قابل تعویض قابل تبدیل
sensible قابل درک قابل رویت
flexile قابل تغییر قابل تطبیق
presentable قابل معرفی قابل ارائه
presentable قابل نمایش قابل تقدیم
exigible قابل تقاضا قابل ادعا
thankworthy قابل تشکر قابل شکر
adducible قابل اضهار قابل ارائه
exigible قابل مطالبه قابل پرداخت
presumable قابل استنباط قابل استفاده
transferable قابل واگذاری قابل انتقال
tenable قابل مدافعه قابل تصرف
combustible قابل سوزش قابل تراکم
elastic قابل کش امدن قابل انعطاف
observable قابل مشاهده قابل گفتن
achievable قابل وصول قابل تفریق
bilable قابل رهایی قابل ضمانت
embodiment در برداری
vector برداری
vectors برداری
decerebration مخ برداری
capacity حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacities حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
extirpation اندام برداری
ingathering خرمن برداری
removal of chips براده برداری
deafferentation اوران برداری
machining براده برداری
topectomy تکه برداری
tread گام برداری
treading گام برداری
treads گام برداری
denervation عصب برداری
land surveying نقشه برداری
fraudulence کلاه برداری
photogeny عکس برداری
insurability بیمه برداری
metal cutting work براده برداری
duplication نسخه برداری
survey نقشه برداری
biopsy بافت برداری
surveyor's level ترازنقشه برداری
arrow diagram نمودار برداری
footstep گام برداری
footsteps گام برداری
listings سیاهه برداری
i know him by his step از گام برداری
gaud کلاه برداری
subordination فرمان برداری
gyrectomy شکنج برداری
hemispherectomy نیمکره برداری
cannibalization قطعه برداری
stripping قالب برداری
listing سیاهه برداری
surveys نقشه برداری
surveyed نقشه برداری
sampling نمونه برداری
duplicating نسخه برداری
usages بهره برداری ها
swindles کلاه برداری
weight lifting وزنه برداری
utilizations بهره برداری ها
utilisations بهره برداری ها
ovariectomy تخمدان برداری
swindled کلاه برداری
utilisation [British] بهره برداری
fraud کلاه برداری
duplicates نسخه برداری
duplicated نسخه برداری
duplicate نسخه برداری
topography نقشه برداری
metal cutting براده برداری
exploitation [utilization] بهره برداری
usage بهره برداری
using بهره برداری
frauds کلاه برداری
utilization بهره برداری
gains بهره برداری
gained بهره برداری
decoding رمز برداری
enervation عصب برداری
vector quantity کمیت برداری
vector quantities اندازههای برداری
vector product حاصلضرب برداری
vector processor پردازنده برداری
vector field میدان برداری
vector power توان برداری
vector pair زوج برداری
vector diagram نمودار برداری
vector analysis تحلیل برداری
gain بهره برداری
marching قدم برداری
marches قدم برداری
vector display نمایش برداری
marched قدم برداری
march قدم برداری
swindle کلاه برداری
exploitation بهره برداری
vectorical angle زاویه برداری
vectored interrupt وقفه برداری
decerebellation مخچه برداری
copies کپی برداری
copies نسخه برداری
copied نسخه برداری
copy نسخه برداری
copied کپی برداری
samplery نمونه برداری
rip-offs کلاه برداری
copy کپی برداری
copying نسخه برداری
operation بهره برداری
surveying نقشه برداری
copying کپی برداری
mapping نقشه برداری
rip-off کلاه برداری
resultant جمع برداری
lobectomy قطعه برداری
leveling staff ژالون نقشه برداری
bottle silt sampler نمونه برداری با بطری
i know you by your walk من شما را از گام برداری
polling list سیاهه نمونه برداری
duplicators ماشین نسخه برداری
biased sampling نمونه برداری غیرتصادفی
topographical surveying نقشه برداری ارتفاعی
surveying insatrument اسباب نقشه برداری
surveying error خطای نقشه برداری
source listing لیست برداری منبع
metal cutting machine دستگاه براده برداری
vector potential of a solenoidal vector پتانسیل برداری بردارسولنئیدی
excavation گود برداری حفره
operating budget بودجه بهره برداری
cadastral survey نقشه برداری زمینی
gross f. کلاه برداری بزرگ
gang مشی گام برداری
transcription سواد برداری رونوشت
tap بهره برداری کردن از
tapped بهره برداری کردن از
tapping بهره برداری کردن از
transcription نسخه برداری سواد
transcriptions سواد برداری رونوشت
vector graphics نگاره سازی برداری
gangs مشی گام برداری
survey control کنترل نقشه برداری
cinematograph دوبین فیلم برداری
calking mallet ابزار زفت برداری
vector analysis [vector calculus] حساب برداری [ریاضی]
vector calculus حساب برداری [ریاضی]
transcriptions نسخه برداری سواد
vector space فضای برداری [ریاضی]
chain survey نقشه برداری زنجیری
surveyers notebook دفتر نقشه برداری
survey land نقشه برداری زمین
bed load sampling نمونه برداری از بار کف
cannibalised محل قطعه برداری
cannibalized محل قطعه برداری
weight program تمرین وزنه برداری
metal cutting element عنصر براده برداری
sampled نمونه برداری کردن
sample نمونه برداری کردن
cannibalises محل قطعه برداری
cannibalising محل قطعه برداری
cannibalize محل قطعه برداری
mapping نقشه برداری کردن
maximum value مقدار بهره برداری
cannibalizes محل قطعه برداری
machining time زمان براده برداری
operating cost هزینه بهره برداری
surveyor's staff ژالون نقشه برداری
machinability قابلیت براده برداری
incline bench تخته وزنه برداری
with intent to defraud بقصد کلاه برداری
auger مته نمونه برداری
surveying polygon شبکه نقشه برداری
autopolling خود نمونه برداری
surveying instrument الات نقشه برداری
duplicator ماشین نسخه برداری
cannibalizing محل قطعه برداری
surveying نقشه برداری ممیزی
surveying مساحی نقشه برداری
aerial survey نقشه برداری هوایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com