English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
period قاعده زنان
periods قاعده زنان
Other Matches
corkscrew rule قاعده پیچ بطری بازکن قاعده چوب پنبه کش
phraseologically ازروی قاعده عبارت سازی به ایین سخن پردازی ازروی قاعده انشا
applaudingly کف زنان
womenfolk زنان
womankind زنان
feminine زنان
fair sex زنان
gynecocracy حکومت زنان
plume پر کلاه زنان تل
plumes پر کلاه زنان تل
hirsutism نابجارویی مو در زنان
gaspingly نفس زنان
gyringly چرخ زنان
gynaecocracy حکومت زنان
gynocracy حکومت زنان
gynecology پزشکی زنان
greensickness کم خونی زنان
women's army corps ارتش زنان
when will women have the vote? زنان کی حق رای
mutch زنان وکودکان
women's dres جامه زنان
vauntingly لاف زنان
menses قاعدگی زنان
pantingly نفس زنان
petticoats rule تسلط زنان
womanly در خور زنان
womenfolk جماعت زنان
wifely درخور زنان
feminicide قتل زنان
flutteringly پروبال زنان
the female sex زنان ودختران
evadingly طفره زنان
asymetrical bars پارالل زنان
uneven parallel bars پارالل زنان
boastingly لاف زنان
catamenia قاعدگی زنان
boxers مشت زنان
demimonde زنان هرزه
womanish مربوط به زن یا زنان
womankind گروه زنان
beauty زنان زیبا
beauties زنان زیبا
reelingly چرخ زنان
menstruation قاعدگی در زنان
feminity طبقه زنان
women labor force نیروی کار زنان
sapphism همجنس خواهی زنان
feminists طرفدار حقوق زنان
feminist طرفدار حقوق زنان
phlegmasia alba dolens ورم سفیدران زنان
to catch napping چرت زنان گرفتن
premenstrual قبل از قاعدگی زنان
menstruation قاعدگی زنان طمث
women's army corps قسمت زنان ارتش
gynecologist متخصص بیماریهای زنان
fluor قاعدگی زنان سیال
heats تحریک جنسی زنان
heat تحریک جنسی زنان
female participation rate نرخ مشارکت زنان
catamenia عادت ماهیانه زنان
chlorosis سبزرنگی زنان کم خون
columbia round تیراندازی مخصوص زنان
music stool کرسی پیانو زنان
lothario گمراه کننده زنان
ladykillers مرد محبوب زنان
ladykiller مرد محبوب زنان
feminism برابری طلبی زنان
demimonde جهان زنان هرجایی
immethodical بی قاعده
nisi قاعده
frame قاعده
regulation قاعده
principle قاعده
law قاعده
ruleless بی قاعده
production rule قاعده
prior possession قاعده ید
informal بی قاعده
laws قاعده
looser بی قاعده
rule قاعده
loosest بی قاعده
regulars با قاعده
regular با قاعده
norms قاعده
norm قاعده
loose بی قاعده
canons قاعده
regularity قاعده
regularities قاعده
formula قاعده
irregular بی قاعده
formulae قاعده
formulas قاعده
desultory بی قاعده
canon قاعده
steatopygia بزرگی وفربهی کفل زنان
housecoat لباسی که زنان درخانه می پوشند
housecoats لباسی که زنان درخانه می پوشند
suffragette زن طرفدار حق رای وانتخاب زنان
suffragettes زن طرفدار حق رای وانتخاب زنان
leucorrhoea سوزنک مزمن غیرمسری زنان
gynaecophysiology علم ووفایف جهازتناسلی زنان
plead for the widow در حق بیوه زنان دادخواهی کنید
diva سردسته زنان خواننده اپرا
evadingly گریز زنان بابهانه یاحیله
a comparison of men's salaries with those of women مقایسه حقوق مردان با زنان
formulism قاعده فرمول)
expansion rule قاعده بسط
theorem قاعده نکره
markovnikoff's rule قاعده مارکونیکوف
phase rule قاعده فاز
saytzeff's rule قاعده زایتسف
trapezoidal rule قاعده ذوزنقهای
theorematic مبنی بر قاعده
rambunctious بی قانون و قاعده
stare decisis قاعده سابقه
regulater قاعده گذاشتن
rule governed قاعده مند
rule of thumb قاعده سر انگشتی
snaggletooth دندان بی قاعده
sequence rule قاعده توالی
octet rule قاعده هشتایی
nitrogen rule قاعده نیتروژن
heterography املای بی قاعده
hofmann's rule قاعده هوفمان
huckel's rule قاعده هوکل
kundt's rule قاعده کونت
cram's rule قاعده کرام
menstrual وابسته به قاعده گی
irregular خلاف قاعده
maxim قاعده کلی
golden rule قاعده زرین
golden rules قاعده زرین
formulae قاعده رمزی
formula قاعده رمزی
formulation قاعده سازی
formulas قاعده رمزی
anomalies خلاف قاعده
maxims قاعده کلی
anomaly خلاف قاعده
anomalous خلاف قاعده
abnonmally بر خلاف قاعده
theorems قاعده نکره
bredt's rule قاعده برت
system قاعده رویه
systems قاعده رویه
precept قاعده اخلاقی
precepts قاعده اخلاقی
menstruating قاعده شونده
equities قاعده انصاف
equity قاعده انصاف
absolute legal قاعده تسلیط
abbesses رئیسه صومعه زنان تارک دنیا
phlegmasia dolens ران زنان ژماس سیاهرگهای نفاسی
whites سوزنک مزمن غیر مسری زنان
hairdo ارایش موی زنان بفرم مخصوصی
hairdos ارایش موی زنان بفرم مخصوصی
lady paramount بانوی سرپرست مسابقه تیراندازی زنان
YWCAs مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
women students زنان دانش اموز محصلین اناث
sapphic vice شهوت رانی زنان نسبت به یکدیگر
wimple روسری زنان قرون وسطی چرخ
modiste کسی که کلاه وجامه زنان رامیفروشد
gallant متعارف وخوش زبان درپیش زنان
YWCA مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
abbess رئیسه صومعه زنان تارک دنیا
hysteria غش یابیهوشی وحمله در زنان هیجان زیاد
greensick مبتلا به بیماری کم خونی زنان جوان
height of the volleyball net 34/2متر برای مردان و 42/2 متربرای زنان
chatelaine زنجیرکمربند که زنان کلیدوساعت ومدادومانندانهابدان می اویزند
accoucheur پزشک متخصص قابلگی وبیماریهای زنان
arithmetically منطق قاعده حساب
principle قاعده کلی مرام
rule of three قاعده اربعه متناسبه
code قانون قاعده مقرر
right hand rule قاعده راست گرد
fellowsh قاعده یافتن سودوزیان
formularize تحت قاعده در اوردن
L'Hôpital's rule قاعده هوپیتال [ریاضی]
axioms بدیهیات قاعده کلی
axiom بدیهیات قاعده کلی
norm قاعده ماخذ قانونی
norms قاعده ماخذ قانونی
desultorily بدون قاعده پرت
systematic قاعده دار با همست
equation of payments قاعده پیدا کردن
L'Hôpital's rule قاعده لوپیتال [ریاضی]
infringements نقض قانون یا قاعده
infringement نقض قانون یا قاعده
fermi statistics قاعده اماری فرمی
geodetically موافق قاعده پیمایش
base of a triangle قاعده [مثلثی] [ریاضی]
heterotaxis ترتیب خلاف قاعده
methodically از روی اسلوب با قاعده
chain rule قاعده زنجیری [ریاضی]
heterotaxy ترتیب خلاف قاعده
midpoint rule قاعده نقطه میانی
sanitary napkin دستمال کاغذضد عفونی مخصوص قاعدگی زنان
sanitary napkins دستمال کاغذضد عفونی مخصوص قاعدگی زنان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com