Dictiornary-Farsi | قالب کارت | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
card format	قالب کارت


Other Matches

cards	کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
card	کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
calibration card	کارت خصلت یابی توپخانه کارت تنظیم بی سیم یا وسایل دیگر
post card	کارت غیررسمی که تمبر روی ان چسبانده بجای کارت پستال است
card	وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
cards	وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
leading edge	اولین لبه کارت پانچ که وارد کارت خوان میشود
basic type single tier formwork	قالب بندی نیمه لغزان با پایههای معادل ارتفاع قالب
imported	1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
import	1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
importing	1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
plasticize	قالب پذیر کردن از قالب در اوردن
card	کارت تبریک کارت عضویت
cards	کارت تبریک کارت عضویت
name tag	کارت معرفی کارت اسم
adapter	کارت جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. این کارت داده کامپیوتری را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند تا قابل ارسال در کابل شبکه باشد
qualification card	کارت مهارت در تیراندازی کارت ثبت میزان مهارت
blow-up	تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
blow up	تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
blow-ups	تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
emergency medical tag	کارت معالجه اورژانس کارت مراجعه به اورژانس
compression molding process	فرایند قالب گیری تراکمی طریقه قالب گیری تراکمی
card code	کد کارت
paste board	کارت
cards	کارت
card	کارت
stub card	ته کارت
green cards	کارت سبز
punched card	کارت منگنه
job card	کارت کار
interface card	کارت رابط
input card	کارت ورودی
account card	کارت حساب
coulmn card	کارت 69 ستونه
visting card	کارت ویزیت
cards	یک کارت پانچ
carte blanche	کارت سفید
control card	کارت کنترل
I want to have a word with you . I want you .	کارت دارم
green card	کارت سبز
yello card	کارت زرد
ledger card	کارت معین
job card	کارت برنامه
range card	کارت برد
visiting card	کارت ویزیت
logic card	کارت منطقی
tape to card	از نوار به کارت
magnacard	کارت مغناطیسی
postcards	کارت پستال
get a long with you	بروپی کارت
postcard	کارت پستال
summary card	کارت خلاصه
picture postcard	کارت پستال
paper card	کارت کاغذی
identification card	کارت شناسایی
red card	کارت قرمز
debit card	کارت بدهی
ibm card	کارت 08 ستونی
credit cards	کارت اعتباری
magnetic card	کارت مغناطیسی
credit card	کارت اعتباری
hollerith card	کارت هالریت
smart card	کارت هوشمند
card image	تصویر کارت
card reader	کارت خوان
punch card	کارت منگنه
card deck	دستینه کارت
card column	ستون کارت
card code	رمز کارت
card row	سطر کارت
ID card	کارت شناسایی
badge	کارت شناسایی
card deck	دسته کارت
card face	رویه کارت
card feed	خورد کارت
card loader	کارت بارکن
card punch	کارت منگنه کن
card hopper	ناودان کارت
card guide	راهنمای کارت
card field	فیلد کارت
card field	میدان کارت
card rack	طاقچه کارت
card rack	جای کارت
calling card	کارت ویزیت
continuation card	کارت ادامه
card verification	بازبینی کارت
cartle blanche	کارت بلانش
comment card	کارت توضیحی
binary card	کارت دودویی
carte	کارت ویزیت
card	یک کارت پانچ
post card	کارت پستال
card verifier	بازبین کارت
identification document	کارت شناسایی
card cage	محفظه کارت
card stacker	کارت پشته کن
card stacker	مخزن کارت
circuit card	کارت مدار
card punch	دستگاه کارت منگنه
card jam	گیر کردن کارت
card loader	بار کننده کارت
card sorter	دستگاه کارت جورکن
object deck	دسته کارت مقصود
card reproducer	تولیدکننده دوباره کارت
visiting card	کارت اسم درفرانسه
I have a credit card.	من کارت اعتباری دارم.
y punch	سوراخ کارت ستونی .
card to disk converter	مبدل کارت به دیسک
card-carrying	دارای کارت عضویت
index card	کارتشاخص - کارت Index
key card	کارت کلید کامپیوتر
trailer card	کارت پشت بند
data card	کارت اطلاعات کامپیوتری
card aligner	هم تراز کننده کارت
punched card	کارت پانچ شده
row binary card	کارت دودویی سطری
card	کارت ویزیت بلیط
safety card	کارت تامین اتشبار
edge punched card	کارت لب منگنه شده
eighty column card	کارت هشتاد ستونی
data card	کارت ثبت اطلاعات
chart correction card	کارت تصحیح نقشه
punched card control	کنترل کارت پانچ
cards	کارت ویزیت بلیط
billet slip	کارت محلهای افراد
controller card	کارت کنترل کننده
punched card	کارت منگنه شده
punch card machine	ماشین کارت منگنه
end of job card	کارت انتهای کار
magnetic strip card	کارت نوار مغناطیسی
magnetic ledger card	کارت معین مغناطیسی
magnetic card computer	کامپیوتر با کارت مغناطیسی
card hopper	قسمت جهنده کارت
ammunition data card	کارت مشخصات مهمات
network interface card	کارت میانجی شبکه
fitted	قالب
close fitting	قالب تن
swage	قالب
moulding	قالب
blocks	سد قالب
blocked	سد قالب
cell format	قالب سل
clusters	قالب
ingot	قالب
cluster bombs	قالب
centering	قالب
cluster bomb	قالب
spectrum	قالب
cluster	قالب
block	سد قالب
close-fitting	قالب تن
matters	قالب
split line	خط قالب
carcasses	قالب
carcass	قالب
carcases	قالب
standards	قالب
die	قالب
forme	قالب
cake	قالب
green sand mold	قالب تر
standard	قالب
matter	قالب
mattered	قالب
kata	قالب
mattering	قالب
unformatted	بی قالب
burner frame	قالب
moulds	قالب
modelled	قالب
models	قالب
molds	قالب
mandrel or dril	قالب
moulded	قالب
matrixes	قالب
model	قالب
modeled	قالب
mould	قالب
matrix or matrices	قالب
shape	قالب
shapes	قالب
size	قالب
moulder	قالب گر
sizes	قالب
laster	قالب گر
An ice – cube .	یک قالب یخ
mold	قالب
foot pocket	قالب پا
laster	قالب کن
molded	قالب
matrix	قالب
templates	قالب
template	قالب
to deal out [card game]	کارت دادن [ورق بازی]
credit card	کارت یاورقه خرید نسیه
to deal	کارت دادن [ورق بازی]
disk controller card	کارت کنترل کننده دیسک
bin card	کارت مصرف محتویات فرف
pasteboard	کارت ویزیت ورق بازی
issue [of something] [ID card or check]	صدور [چیزی] [کارت شناسایی] [چک]