Dictiornary-Farsi | قانون بقای انرژی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (11 milliseconds)

English	Persian
law of conservation of energy	قانون بقای انرژی


Search result with all words

law of conservation of mass energy	قانون بقای جرم - انرژی
Other Matches

total energy equation	بقای انرژی کل
energy conservation	بقای انرژی
conservation of energy	بقای انرژی
law of conservation of mass	قانون بقای جرم
virtual level	تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
pair production	تغییر شکل انرژی سینتیک فوتون یا هر ذره پر انرژی به جرم
intrinsic energy	انرژی موجود در یک ترکیب شیمیایی انرژی ذاتی
consevation of energy	بقای قوه
conservation of mass	بقای جرم
conservation of matter	بقای ماده
survival of the fittest	بقای انسب
conservation of momentum	بقای اندازه حرکت
momentum conservation	بقای اندازه حرکت
conservation of orbital symmerty	بقای تقارن اوربیتال
conservation of charge	بقای بار الکتریکی
energy transition	عبور انرژی [ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
forced sale	فروش چیزی به حکم قانون و به طریقی که قانون معین کرده است
legalism	رستگاری از راه نیکوکاری افراط در مراعات قانون اصول قانون پرستی
code	قانون بصورت رمز دراوردن مجموعه قانون تهیه کردن
the law is not retroactive	قانون شامل گذشته نمیشود قانون عطف بماسبق نمیکند
declaratory statute	قانون تاکیدی قانونی است که محتوی مطلب جدیدی نیست بلکه لازم الاجرابودن یک قانون سابق را تاکیدو تصریح میکند
law of procedure	قانون اصول محاکمات قانون شکلی
european unclear a energy agency	اداره انرژی هستهای اروپا یکی از سازمانهایی که درسال 8591 در بطن سازمان همکاری اقتصادی اروپا و به منظور تولید انرژی اتمی وبرای مقاصد صلح امیز درکشورهای اروپای غربی ایجاد شده است
fission to yield ratio	توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
canons	قانون کلی قانون شرع
penal statute	قانون جزایی قانون مجازات
canon	قانون کلی قانون شرع
say's law	قانون سی . براساس این قانون
marginal productivity law	قانون بازدهی نهائی قانون بهره وری نهائی ب_راساس این ق__انون با اف_زایش یک عامل تولید با ف_رض ثابت بودن سایر ع__وامل تولیدنهائی نهایتا کاهش خواهدیافت
implied trust	امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
sound absorption	خاصیت تبدیل انرژی صوتی خاصیت جذب انرژی صوتی
the law does not apply to him	او مشمول قانون نمیشود قانون شامل او نمیشود
the long arm of the law	دست قانون [دست قدرتمند قانون]
low energy	انرژی کم
vigor	انرژی
zip	انرژی
energy line	خط انرژی
energy barrier	سد انرژی
deenergized	بی انرژی
power	انرژی
powering	انرژی
vigour	انرژی
energies	انرژی
isenergic	هم انرژی
exergonic	انرژی ده
energy	انرژی
endrgized	با انرژی
high energy	پر انرژی
zips	انرژی
powers	انرژی
powered	انرژی
zipping	انرژی
zipped	انرژی
energy stage	لایه انرژی
energy storage	انباره ی انرژی
energy supply	منبع انرژی
energy theorem	تئوری انرژی
energy transfer	انتقال انرژی
energy radiation	تابش انرژی
energy spectrum	بیناب انرژی
energy regeneration	بازیابی انرژی
might	نیرو انرژی
energy shell	لایه انرژی
energy shell	پوسته انرژی
kinetic energy	انرژی جنبشی
energy flow	سیلان انرژی
energy spectrum	طیف انرژی
energy transmission	انتقال انرژی
kinetic energy	انرژی جنبنده
kinetic energy	انرژی حرکتی
cohesive energy	انرژی همدوسی
kinetic energy	انرژی سینتیک
field energy	انرژی میدان
chemical energy	انرژی شیمیایی
cathexis	انرژی روانی
free energy	انرژی ازاد
fusion energy	انرژی فوزیون
fusion energy	انرژی ذوب
power transfer	انتقال انرژی
bending energy	انرژی خمشی
exchange energy	انرژی تبادل
energetic	دارای انرژی
binding energy	انرژی پیوندی
binding energy	انرژی بستگی
bioenergetics	انرژی جانداران
bloch band	نوار انرژی
bond energy	انرژی پیوند
collision energy	انرژی برخورد
excitation energy	انرژی تحریک
fermi energy	انرژی فرمی
cohesive energy	انرژی همچسبی
fusion energy	انرژی گداخت
deformation energy	انرژی تغییرشکل
energy band	باند انرژی
energy conservation	بقاء انرژی
energy consumption	مصرف انرژی
energy content	گنجایش انرژی
deenergize	قطع انرژی
energy content	فرفیت انرژی
energy content	محتوای انرژی
deenergized	بی انرژی شده
crystal energy	انرژی بلور
energy converter	مبدل انرژی
energy crisis	بحران انرژی
energy demand	مطالبه انرژی
energy density	دانسیته انرژی
energy dissipation	اسراف انرژی
energy band	نوار انرژی
energizing loss	تلف انرژی
energizer	منبع انرژی
dissipation of energy	اتلاف انرژی
dissociation energy	انرژی تفکیک
eigenstate	حالت انرژی
energy state	حالت انرژی
electric energy	انرژی الکتریکی
electrical energy	انرژی برقی
activation energy	انرژی کنانش
activation energy	انرژی فعالسازی
electromegnetic energy	انرژی الکترومغناطیسی
electron affinity	انرژی خروج
electron energy	انرژی الکترون
endergonic	انرژی گیر
endrgized	انرژی یافته
energy dissipation	انرژی اتلاف
energy distribution	پخش انرژی
energy loss	تلف انرژی
energy loss	گمگشت انرژی
energy of activation	انرژی فعالسازی
atomic energy	انرژی اتمی
energy of vibration	انرژی ارتعاشی
energy of vibration	انرژی ارتعاش
energy pattern	نقشه انرژی
energy pattern	الگوی انرژی
energy preservation	نگهداری انرژی
outputs	انرژی خروجی
output	انرژی خروجی
energy preservation	ذخیره انرژی
energy principle	اصل انرژی
energy production	تولید انرژی
energy level	تراز انرژی
energy level	سطح انرژی
energy intake	مدخل انرژی
energy distribution	توزیع انرژی
energy drop	افت انرژی
energy equation	معادله انرژی
correlation energy	انرژی همبستگی
energy exchange	تبادل انرژی
interchange of energy	تبادل انرژی
energy expenditure	هزینه انرژی
continuum of energy	پیوستار انرژی
energy flow	جریان انرژی
energy flow	شارش انرژی
energy gain	بازده انرژی
energy gradient	شیب خط انرژی
energy intake	ورود انرژی
energy quantum	کوانتوم انرژی
sustainable energy	انرژی پایدار
power supply	منبع انرژی
power transmission	انتقال انرژی
quantum of energy	کوانتوم انرژی
radiant energy	انرژی تابشی
radiation energy	انرژی تابشی
potential energy	انرژی پتانسیل
potential energy curve	خم انرژی- پتانسیل
nuclear power	انرژی هستهای
sustainable energy	انرژی بی نهایت
inducts	انرژی گرفتن
inducting	انرژی گرفتن
inducted	انرژی گرفتن
induct	انرژی گرفتن
sustainable energy	انرژی بی پایان
potential curve	خم انرژی- پتانسیل
rediant energy	انرژی تابشی
resonance energy	انرژی رزنانسی
rest energy	انرژی سکون
thermal energy	انرژی گرمایی
total binding energy	انرژی بستگی کل
transducer	مبدل انرژی
transformation of energy	تبدیل انرژی
translational energy	انرژی انتقالی
vibration energy	انرژی ارتعاشی
vim	انرژی توانایی
work function	انرژی خروج
strain energy	انرژی کشیدگی
strain energy	انرژی کرنش
solar energy	انرژی خورشیدی
absolute energy	انرژی مطلق
sound energy	انرژی صوتی
source of power	منبع انرژی
specific energy	انرژی مخصوص
degradation	افت انرژی
(be in) high spirits <idiom>	پر انرژی بودن
gravitational energy	انرژی گرانشی
sustainable energy	انرژی جاوید
kiloton energy	کیلوتن انرژی
lattice energy	انرژی شبکه
zing	انرژی روح
light energy	انرژی نور
ionization energy	انرژی یونش
loss of energy	افت انرژی