Dictiornary-Farsi | قانون کاشانی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (10 milliseconds)

English	Persian
law of cosines	قانون کاشانی [ریاضی]
cosine formula	قانون کاشانی [ریاضی]
cosine rule	قانون کاشانی [ریاضی]


Other Matches

Mohtasham design	طرح محتشمی [اینگونه طرح ها منسوب به استاد محتشم کاشانی بافنده مشهور کاشان می باشد.]
forced sale	فروش چیزی به حکم قانون و به طریقی که قانون معین کرده است
legalism	رستگاری از راه نیکوکاری افراط در مراعات قانون اصول قانون پرستی
code	قانون بصورت رمز دراوردن مجموعه قانون تهیه کردن
the law is not retroactive	قانون شامل گذشته نمیشود قانون عطف بماسبق نمیکند
declaratory statute	قانون تاکیدی قانونی است که محتوی مطلب جدیدی نیست بلکه لازم الاجرابودن یک قانون سابق را تاکیدو تصریح میکند
law of procedure	قانون اصول محاکمات قانون شکلی
Manchester-Kashan	فرش کاشانی-انگلیسی [این نوع فرش به سفارش شهر منچستر در کاشان بافته می شده و پشم آن تماما از نوع مرینوس استرالیایی بوده است.]
say's law	قانون سی . براساس این قانون
penal statute	قانون جزایی قانون مجازات
canon	قانون کلی قانون شرع
canons	قانون کلی قانون شرع
marginal productivity law	قانون بازدهی نهائی قانون بهره وری نهائی ب_راساس این ق__انون با اف_زایش یک عامل تولید با ف_رض ثابت بودن سایر ع__وامل تولیدنهائی نهایتا کاهش خواهدیافت
implied trust	امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
the law does not apply to him	او مشمول قانون نمیشود قانون شامل او نمیشود
the long arm of the law	دست قانون [دست قدرتمند قانون]
kanoon	قانون
enacment	قانون
law of constant heat sumation	قانون هس
statutes	قانون
legislation	قانون
regardless of the law	به قانون
act	قانون
hess's law	قانون هس
acted	قانون
statute	قانون
legal	قانون
law	قانون
regulation	قانون
laws	قانون
canons	قانون
nisi	قانون
code	قانون
lex	قانون
rule	قانون
edicts	قانون
edict	قانون
canon	قانون
trapezoidal law	قانون ذوذنقهای
civil code	قانون مدنی
five second rule	قانون 5 ثانیه
chrles' law	قانون شارل
unwritten law	قانون ننوشته
commutative law	قانون جابجایی
charle's law	قانون شارل
scofflaw	ناقض قانون
civillaw	قانون مدنی
clublaw	قانون سرنیزه
clublaw	قانون زور
codification	قانون نویسی
code civil	قانون مدنی
commercial code	قانون تجارت
commercial law	قانون تجارت
scofflaw	قانون شکن
game law	قانون شکار
graham's law	قانون گراهام
weber's law	قانون وبر
byelaw	قانون ویژه
riot act	قانون ضد اغتشاشات
bylaw	قانون ویژه
claimant [arbitration proceedings]	مدعی [قانون]
walras law	قانون والراس
wagners law	قانون واگنر
rule of thumb	قانون کلی
governing law	قانون حاکم
rule of thumb	قانون عمومی
violation of law	نقض قانون
gay lussac's law	قانون گیلوساک
chain rule	قانون زنجیری
gas laws	قانون گاز
say's law of markets	قانون بازارهای سی
declaratory statute	قانون اعلامی
gresham's law	قانون گرشام
to break a law	قانون شکنی
conscription law	قانون سربازگیری
employment act	قانون اشتغال
corpus juris	اساس قانون
the letter of the law	عبارت قانون
coulomb's law	قانون کولن
einstein's law	قانون اینشتاین
economic law	قانون اقتصادی
substantive law	قانون ماهوی
distribution law	قانون توزیع
tax law	قانون مالیاتی
demorgans law	قانون دمورگان
dead letter	قانون منسوخ
dalton's law	قانون دالتون
curie's law	قانون کوری
the letter of the law	لفظ یا نص قانون
enactment of law	وضع قانون
enactor	واضع قانون
corpus juris	روح قانون
conservation law	قانون بقا
statue law	قانون یا قوانین
constitutional low	قانون اساسی
status of limitations	قانون مرورزمان
fechner's law	قانون فخنر
constitutionally	مطابق قانون
constructionist	کسیکه قانون
faraday's law	قانون فاراده
the spirit of the law	جوهر قانون
contrary to the law	مخالف قانون
the spirit of the law	روح قانون
faraday's law	قانون فارادی
extralegal	ماورای قانون
statutory law	قانون مدون
engels law	قانون انگل
stokes' law	قانون استوکس
engel's law	قانون انگل
crown law	قانون جزائی
law of causation	قانون علیت
nomographer	قانون گذاری
nationality law	قانون تابعیت
mil rule	قانون میلیم
merkel's law	قانون مرکل
law of effect	قانون اثر
law of election	قانون انتخابات
law of frequency	قانون بسامد
law of gravitation	قانون گرانش
nomographer	قانون گذار
nomography	فن قانون گذاری
law of demand	قانون تقاضا
law of clouser	قانون بستار
law of complimentarity	قانون مکملیت
obedient to the law	مطیع قانون
obedient to the law	پیرو قانون
nomology	قانون شناسی
law of contiguity	قانون مجاورت
nomological	منطبق با قانون
nomological	شبیه قانون
nomological	وابسته به قانون
mercantile law	قانون تجارت
matrimonially	به قانون زناشوئی
law of scarcity	قانون کمیابی
lenz' law	قانون لنز
legist	قانون دان
legislatrix	قانون گذار زن
legislatress	قانون گذار زن
law of use	قانون استعمال
legiskative	قانون گذار
lawbreaker	قانون شکن
lawmaker	قانون گزار
reflection law	قانون بازتاب
law of reflection	قانون بازتاب
lenz's law	قانون لنتس
law of induced current	قانون لنتس
marioote law	قانون ماریوت
law of nations	قانون ملل
make law	وضع قانون
law of primacy	قانون تقدم
lextalionis	قانون قصاص
law of progression	قانون پیشروی
law of readiness	قانون امادگی
law of recency	قانون تاخر
left hand rule	قانون دست چپ
law of analogy	قانون تمثیل
greshams law	قانون گرشام
parallel law	قانون توازی
insolvent law	قانون اعسار
introduce law	انشاء قانون
planck law	قانون پلانک
islamic law	قانون شرع
peronality of laws	ویژگی قانون
jachson's law	قانون جکسون
joiting law	قانون ژول
joule's law	قانون ژول
insolvent law	قانون درماندگی
power law	قانون توانی
preamble of a statute	مقدمه قانون
religious law	قانون شرع
hauy law	قانون هوی
hook's law	قانون هوک
raoult's law	قانون رائول
hubble law	قانون هابل
rambunctious	بی قانون و قاعده
ignorance of law	جهل به قانون
procedural law	قانون شکلی
press law	قانون مطبوعات
jurisconsult	قانون دان
laplace's law	قانون لاپلاس
ohm's law	قانون اهم
law abidingness	پیروی قانون
law breaker	قانون شکن
law fallen into desuetude	قانون متروک
law merchant	قانون تجارت
offense	قانون شکنی
okuns law	قانون اوکان
lambert law	قانون لامبرت
labour law	قانون کار
jurisprudent	قانون دان
juristic	قانون دان
penal statute	قانون جزا
paschen's law	قانون پاشن
pascal's law	قانون پاسکال
pascal	قانون پاسکال
labour act	قانون کار
labour code	قانون کار
law of advantage	قانون امتیاز
breach of rule	نقض قانون
breach	قانون شکنی