Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
motor output
قدرت خروجی موتور
Other Matches
variable geometry engine
موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند
chocked nozzle
خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
engine performance
قدرت موتور
engine power
قدرت موتور
augmentor
افزاینده قدرت موتور
high power engine
موتور با قدرت زیاد
low power microphone
میکروفن با قدرت خروجی کم
dynamometer
قدرت موتور سنج اتومبیل
amplification
نرخ قدرت سیگنال خروجی به ورودی
out put
حاصل کار قدرت خروجی دستگاه
breathing
جریان هوا و گازهای خروجی از موتور
cold rating
خروجی ماکزیمم موتور جت بدون استفاده از سیستم پس سوز
club propeller
ملخی دارای تیغههای کلفت باگام زیاد برای تست قدرت یاترک موتور
cruise control
کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت
intermediate contingency
قدرت موتور توربوشفت پایین تر از سطح اضطراری که معمولا برای مدت 03 دقیقه مجاز میباشد
collector ring
منیفلد یا گازگاه دایرهای برای هدایت گازهای خروجی ازسیلندرهای موتور رادیال یاستارهای
h engine
موتور پیستونی با دو ردیف سیلندر روبروی قائم دوتایی و با دو میل لنگ که به خروجی مرکزی متصل شده اند
queues
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queue
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
motoring
گرداندن موتور اصلی توسط استارتر بمنظوری جزاستارت موتور
empowered
صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empower
صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowering
صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowers
صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
external combustion engine
موتور احتراق خارجی موتور برونسوز
engine
موتور بنزینی موتور احتراق داخلی
creativeness
قدرت خلاقه قدرت ابداع
engine mounting
نصب موتور قرارگاه موتور
inequivalence
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
NEQ
تابع منط قی که خروجی آن درست است اگر ورودی ها مثل هم نباشند و گرنه خروجی نادرست است
non equivalence function
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که ورودی ها مثل هم نباشند وگرنه خروجی غلط است
equivalence
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
near letter quality
خروجی چاپ شده توسط چاپگرهای نقطه ماتریسی که به اندازه خروجی چاپگرهای با کیفیت حروف عالی خوانانمیباشد
dictatorship of proletariat
اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
countervailing power
قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
firing order
ترتیب احتراق موتور وایرچینی موتور ترتیب تیراندازی سلاح
authoritarainism
نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
slip ring induction motor
موتور القائی اسلیپ رینگ موتور اندوکسیونی اسلیپ رینگ موتور رتور اسلیپ رینگ
double squirrel cage motor
موتور قفس سنجابی دوبل موتور با شیار دوبل
flat twin engine
موتور بوکسر دو سیلندر موتور سیلندر متقابل با دوسیلندر
single phase induction motor
موتور القائی یک فازه موتور اندوکسیونی یک فازه
radar discrimination
قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
gradient circuit
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
flip-flop
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopping
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flops
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopped
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
input output processor
پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
input/output
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
vigor
قدرت
will power
<idiom>
قدرت
powers
قدرت
power takeoff
قدرت
vis
قدرت
vim
قدرت
powering
قدرت
abilities
قدرت
forcing
قدرت
energy
قدرت
energies
قدرت
might
قدرت
posse
قدرت
posses
قدرت
strength
قدرت
strengths
قدرت
vigour
قدرت
zing
قدرت
strong-arm
قدرت
strong arm
قدرت
forces
قدرت
force
قدرت
ability
قدرت
authority
قدرت
sovereignty
قدرت
commanding
با قدرت
powered
قدرت
strenght
قدرت
godown
قدرت
tensions
قدرت
potency
قدرت
nerves
قدرت
nerve
قدرت
tension
قدرت
inauthoritative
بی قدرت
capability
قدرت
power
قدرت
jet engine
موتور جت
machinery
موتور
motor
موتور
jet engines
موتور جت
motor-
موتور
double row
موتور
motored
موتور
motors
موتور
power head
سر موتور
engine
موتور
power cable
کابل قدرت
authoritarians
قدرت طلب
conveying capacity
قدرت انتقال
authoritarian
قدرت طلب
superpowers
ابر قدرت
pi accepting
قدرت پی پذیری
superpower
ابر قدرت
palgwe
فوق قدرت
power consumption
مصرف قدرت
power dissipation
اتلاف قدرت
resolving power
قدرت تفکیک
retentivity
قدرت نگهداری
input power
قدرت ورودی
magnitude
شدت قدرت
dielectric power
قدرت دی الکتریکی
power function
تابع قدرت
power factor
ضریب قدرت
power distribution
پخش قدرت
cutting power
قدرت برش
cutting capacity
قدرت برش
rod
میله قدرت
seapower
قدرت دریایی
authoritarianism
قدرت طلبی
imperium
قدرت مطلقه
combat power
قدرت رزمی
generator output
قدرت مولد
horse power
قدرت اسب
high powerd money
پول پر قدرت
sea power
قدرت بحری
scepter
قدرت یا اقتدارسلطنتی
scattering power
قدرت پراکندگی
countervailing power
قدرت همسنگ
sight
قدرت دید
sights
قدرت دید
rods
میله قدرت
dielectric strength
قدرت دی الکتریک
increase of power
افزایش قدرت
saber rattling
قدرت نمایی
high power transistor
ترانزیستور قدرت
ionic strength
قدرت یونی
stock-cars
قدرت و دوام
power supplay
منبع قدرت
discourses
قدرت استقلال
discourse
قدرت استقلال
omnipotence
قدرت مطلق
posses
قدرت قانونی
deglutition
قدرت بلع
posse
قدرت قانونی
power structure
ساخت قدرت
heaven
قدرت پروردگار
enterprise
قدرت اقدام
staying power
طاقت قدرت
power test
ازمون قدرت
stock-car
قدرت و دوام
stock car
قدرت و دوام
prepotence
قدرت کامل
prepotency
قدرت کامل
monopoly power
قدرت انحصاری
power transmission
انتقال قدرت
damping power
قدرت میرایی
omnipotence
قدرت تام
puissance
توان قدرت
heavens
قدرت پروردگار
low power transistor
ترانزیستور با قدرت کم ترانزیستور کم قدرت
low power stage
طبقه کم قدرت
diagonal power
قدرت قطری
enterprises
قدرت اقدام
power loss
گمگشتگی قدرت
receptivity
قدرت پذیرش
power failure
قطع قدرت
power failures
قطع قدرت
reflecting power
قدرت انعکاس
hands
قدرت توپگیری
refractive power
قدرت شکست
detection range
قدرت اکتشافی
dynamism
قدرت تحرک
detectability
قدرت اشکارسازی
power stroke
مرحله قدرت
power source
منبع قدرت
power outege
قطع قدرت
leverage
قدرت نفوذ
destructivity
قدرت تخریب
on
در اوج قدرت
acidity
قدرت اسیدی
rating plate
پلاک قدرت
firepower
قدرت شلیک
absorbency
قدرت جذب
absorption power
قدرت جذب
driving power
قدرت محرکه
accelerating power
قدرت شتاب
explosive force
قدرت انفجار
explosive energy
قدرت انفجار
adhesive stress
قدرت چسبندگی
almightiness
قدرت کامل
creativity
قدرت ابداع
fasces
قدرت مجازات
fire power
قدرت اتش
fire power
قدرت تیراندازی
strenght
قدرت شدت
super power
ابر قدرت
resolutions
قدرت تشخیص
the finger of god
قدرت خدا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com