Dictiornary-Farsi | قدرت پی پذیری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
pi accepting	قدرت پی پذیری


Other Matches

cold working	شکل دادن به قطعات فلزی دردمای معمولی که باعث افزایش شکنندگی سختی واستحکام و کاهش خاصیت تورق پذیری یا مفتول پذیری ان میگردد
empower	صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowers	صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowering	صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowered	صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
creativeness	قدرت خلاقه قدرت ابداع
dictatorship of proletariat	اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
countervailing power	قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
authoritarainism	نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
gradient circuit	مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
radar discrimination	قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
pliability	خم پذیری
deliquescence	نم پذیری
water absorption	آب پذیری
bass response	بم پذیری
c	برق پذیری
comention	هنجار پذیری
communicability	ارتباط پذیری
commutability	تبدیل پذیری
belongingness	تعلق پذیری
capacitance	برق پذیری
combinability	ترکیب پذیری
selectivity	گزینش پذیری
self acceptance	خویشتن پذیری
separability	تفکیک پذیری
solubility	انحلال پذیری
serviceability	تعمیر پذیری
addressability	نشانی پذیری
scalability	مقیاس پذیری
chromaticity	رنگ پذیری
commutability	تخفیف پذیری
commutativity	جابجایی پذیری
decomposability	انحلال پذیری
decidability	تصمیم پذیری
corrigibility	اصلاح پذیری
contractivity	انقباض پذیری
dependability	توکل پذیری
contractility	انقباض پذیری
consolute	اختلاط پذیری
conceivability	امکان پذیری
computability	شماره پذیری
supercompressibility factor	تراکم پذیری
gas deviation factor	تراکم پذیری
compressibility factor	تراکم پذیری
compressibility	تراکم پذیری
defeasibility	الغاء پذیری
b h cure	خم مغناطیس پذیری
sociability	معاشرت پذیری
liquidity	تسویه پذیری
liquidity	ابگون پذیری
versatility	تطبیق پذیری
verifiability	اثبات پذیری
transmissivity	فرافرست پذیری
abradability	سایش پذیری
absorbability	دراشام پذیری
absorbency	جذب پذیری
accident proneness	سانحه پذیری
passivity	کنش پذیری
westernization	غرب پذیری
vulnerability	اسیب پذیری
adaptability	وفق پذیری
adaptability	انطباق پذیری
adaptability	سازش پذیری
acclimation	اقلیم پذیری
acclimation	بوم پذیری
applicability	کاربست پذیری
applicability	کاربرد پذیری
suspensive	اندروا پذیری
associativity	شرکت پذیری
suggestibility	تلقین پذیری
submissiveness	سلطه پذیری
irritability	تحریک پذیری
curability	علاج پذیری
autia	هنجار پذیری
tangib	لمس پذیری
tenability	دفاع پذیری
acclimatization	اقلیم پذیری
acclimatization	بوم پذیری
transitivity	سرایت پذیری
acculturation	فرهنگ پذیری
transitivity	انتقال پذیری
additivity	جمع پذیری
affectability	انفعال پذیری
affectivity	هیجان پذیری
availablity	دسترس پذیری
intolerableness	تحمل نا پذیری
mutabilty	تغییر پذیری
negotiability	انتقال پذیری
transferability	انتقال پذیری
observability	مشاهده پذیری
opposability	مقابله پذیری
ponderability	سنجش پذیری
paramagnetic susceptibility	پارامغناطیس پذیری
pardonableness	امرزش پذیری
passibility	تالم پذیری
mutability	تغییر پذیری
movableness	جنبش پذیری
modifiability	تغییر پذیری
justifiability	توجیه پذیری
lability	تغییر پذیری
livability	زیست پذیری
magnetic susceptibility	مغناطیس پذیری
magnetization	مغناطیس پذیری
magnetization curve	خم مغناطیس پذیری
maintainability	نگهداشت پذیری
mensurability	پیمایش پذیری
miscibility	امتزاج پذیری
penetrability	نفوذ پذیری
penetrance	نفوذ پذیری
perviousness	تراوش پذیری
plasticity	اندام پذیری
plasticity	شکل پذیری
plasticity	قالب پذیری
plasticity	انعطاف پذیری
plastisity	اندام پذیری
persuasibility	ترغیب پذیری
permeance	نفوذ پذیری
permeability curve	خم نفوذ پذیری
polarizability	قطبش پذیری
perceptibility	ادراک پذیری
perfectibility	کمال پذیری
perishableness	فنا پذیری
perishableness	فساد پذیری
permeability	نشت پذیری
permeability	نفوذ پذیری
permeability	تراوش پذیری
permeability curve	خم مغناطیس پذیری
pliability	خمش پذیری
deviation factor	تراکم پذیری
educability	اموزش پذیری
reflexivity	انعکاس پذیری
reflexivity	بازتاب پذیری
emotionality	تهییج پذیری
reflexibility	انعکاس پذیری
reflectivity	بازتاب پذیری
excitability	تحریک پذیری
expandability	بسط پذیری
removability	عزل پذیری
ductility	مفتول پذیری
extenibility	کشش پذیری
reversibility	برگشت پذیری
dilatability	انبساط پذیری
reversibility	بازگشت پذیری
discriminability	افتراق پذیری
distributivity	توزیع پذیری
divisibility	بخش پذیری
docility	تعلیم پذیری
ductility	شکل پذیری
reflectability	بازتاب پذیری
expansiveness	انبساط پذیری
hereditability	وراثت پذیری
improvability	بهبود پذیری
impressionability	تاثیر پذیری
incontrovertibility	بحث نا پذیری
indefeasibility	فسخ نا پذیری
indocility	تعلیم نا پذیری
inexhaustibility	پایان نا پذیری
inflammability	اشتعال پذیری
infusibility	گداز نا پذیری
reactivity	واکنش پذیری
generalizability	تعمیم پذیری
fusibility	گداز پذیری
extensibility	توسعه پذیری
extensibility	گسترش پذیری
fabllibility	لغزش پذیری
fatigueability	خستگی پذیری
feasibilty	امکان پذیری
finitude	پایان پذیری
flammability	اشتعال پذیری
flexibtlity	انعطاف پذیری
reconcilability	اصلاح پذیری
insatiability	سیری نا پذیری
sociability	جامعه پذیری
availability	دسترس پذیری
configuration	هیئت پذیری
cleavage	شکافت پذیری
configurations	هیئت پذیری
resolution	تفکیک پذیری
viability	زیست پذیری
resolutions	تفکیک پذیری
compatibility	سازش پذیری
submission	سلطه پذیری
variability	تغییر پذیری
cleavages	شکافت پذیری
susceptibility	مغناطیس پذیری
flexibility	انعطاف پذیری
pliancy	انحناء پذیری
imprinting	نقش پذیری
deviation factor	ضریب تراکم پذیری
economic flexibility	انعطاف پذیری اقتصادی
ductility test	ازمایش شکل پذیری
transmissibility	فرا فرستادن پذیری
diathesis	بیماری پذیری ارثی
forming property	قابلیت شکل پذیری
absorbency of paper	جذب پذیری کاغذ
resolution	تفکیک پذیری رفع
ductility	کش پذیری قابلیت کشش
transitivity principle	اصل سرایت پذیری
resolutions	تفکیک پذیری رفع
addition theorem	قضیه جمع پذیری