English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 13 (2 milliseconds)
English Persian
ancientness قدمت
archaism قدمت
Other Matches
oldness قدمت پیری
primordiality قدمت بسیار
antiquities روزگار باستان قدمت
antiquity روزگار باستان قدمت
time honored مورد احترام بعلت قدمت
dendrochronology دوران شناسی و مطالعه قدمت محیط از روی حلقههای متشکله در چوب درختان
ager نوعی ماشین بخار جهت ثابت کردن رنگ ها و افزایش ظاهری قدمت فرش
gem-set rug قالچه جواهر نشان [بیشتر در هند رواج داشته و قدمت آن به بیش از صد سال می رسد.]
appraisal ارزش فرش که عموما با قدمت، وضعیت ظاهری، طرح، رنگ، یکنواختی و هماهنگی سنجیده می شود
fragment [فرشی که در طول زمان بصورت تکه تکه درآمده باشد. باستان شناسان با مطالعه همین تکه ها عمر فرش، قدمت رنگرزی، نوع طرح و محل بافت را ارزیابی می کنند.]
karachoph design لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com