English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 215 (12 milliseconds)
English Persian
square toed قدیمی مسلک
fuddy-duddies قدیمی مسلک
fuddy-duddy قدیمی مسلک
old hat قدیمی مسلک
unreconstructed قدیمی مسلک
uptight قدیمی مسلک
Search result with all words
fustier کفک زده قدیمی مسلک
fustiest کفک زده قدیمی مسلک
fusty کفک زده قدیمی مسلک
fogyish مانع پیشرفت قدیمی مسلک
fud ادم قدیمی مسلک
slow coach ادم قدیمی مسلک
dodo آدم قدیمی مسلک
dodoes آدم قدیمی مسلک
dodos آدم قدیمی مسلک
Other Matches
paralleling اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallelling اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
paralleled اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallel اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallelled اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallels اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
coleague in a party هم مسلک
method مسلک
methods مسلک
sect مسلک
sects مسلک
ideology مسلک
ideologies مسلک
nothingarian بی مسلک
bad principled بد مسلک
principle مسلک
of same principle هم مسلک
unprincipled بی مسلک
policy مسلک سیاست
heresies مسلک خاص
policies مسلک سیاست
schism مسلک انشعابی
heresy مسلک خاص
coterie گروه هم مسلک
coteries گروه هم مسلک
schisms مسلک انشعابی
humanitarianism مسلک بشر دوستی
passe کهنه مسلک گذشته
romanize کاتولیک مسلک کردن
turncoats کسی که تغییر مسلک بدهد
tergiversate از مسلک خود دست کشیدن
turncoat کسی که تغییر مسلک بدهد
snollygoster ادم زیرک ولی بی مسلک
idealism خیال پرستی مسلک اصالت تصور
humanism مسلک نوع پرستی و انسان دوستی ادبیات و فرهنگ
old red sandstone سنگ ماسه قرمز قدیمی ماسه سنگ سرخ قدیمی
communism مسلک اشتراکی مرام اشتراکی مردم گرایی
timeworn قدیمی
veteran قدیمی
seniors قدیمی
veterans قدیمی
senior قدیمی
out of date قدیمی
bygone قدیمی
age-old قدیمی
age old قدیمی
We old – fashioned people . ما قدیمی ها
old timer قدیمی
old-timer قدیمی
old-timers قدیمی
antiquated قدیمی
archaic قدیمی
outdated قدیمی
olden قدیمی
fogram قدیمی
old time قدیمی
date قدیمی
ancient قدیمی
dates قدیمی
stale cheque چک قدیمی
prolonged قدیمی مدید
Old – time tunes . آهنگهای قدیمی
incunabulum کتب قدیمی
(as) old as the hills <idiom> خیلی قدیمی
fogies ادم قدیمی
presentation copy نسخه قدیمی
fogeys ادم قدیمی
ancient manuscript نوشته قدیمی
museum piece قدیمی غیرعادی
by gone قدیمی گذشته ها
codex نسخه قدیمی
clapped-out ماشینخرابو قدیمی
culverin یکجورتوپ قدیمی
fogy ادم قدیمی
old hat هر چیز قدیمی
oldest دیرینه قدیمی
older دیرینه قدیمی
paleography کتابت قدیمی
old دیرینه قدیمی
arquebus تفنگ قدیمی
fogey ادم قدیمی
newer اخیرا و نه قدیمی
new- اخیرا و نه قدیمی
protolanguage زبان قدیمی
new اخیرا و نه قدیمی
scholastic متفکران قدیمی
primal بسیار قدیمی
newest اخیرا و نه قدیمی
ex سابق قدیمی
past master استاد قدیمی
past masters استاد قدیمی
ex- سابق قدیمی
nine pins نوعی بولینگ قدیمی
old wives' tale عقیدهی قدیمی و مردود
old wives' tales عقیدهی قدیمی و مردود
wailing wall دیوار قدیمی اورشلیم
dating rugs [antique] فرش عتیقه [قدیمی]
inkhorn دوات شاخی قدیمی
raffles نوعی بازی قدیمی
tod واحد قدیمی وزن
falcon باز توپ قدیمی
falcons باز توپ قدیمی
runlet واحدگنجایش مایعات قدیمی
rundlet واحدگنجایش مایعات قدیمی
shandradan درشکه تک اسبه قدیمی
flintlocks تفنگ سرپرچخماقی قدیمی
shandrydan درشکه تک اسبه قدیمی
rebeck کمانچه سه سیمه قدیمی
sloop کرجی یک دگلی قدیمی
sequin سکه زر قدیمی در ایتالیاوعثمانی
primitively بطور قدیمی یا بدوی
sequins سکه زر قدیمی در ایتالیاوعثمانی
rebec کمانچه سه سیمه قدیمی
viol ویولن 5 یا 6 سیمهء قدیمی
old-style روش گاهشماری قدیمی
raffle نوعی بازی قدیمی
cataphract نوعی زره قدیمی
to cling to the old ways به رسوم قدیمی چسبیدن
blunderbuss نوعی تفنگ قدیمی
archaism انشاء یا گفتاریااصطلاح قدیمی
alpenstock عصای قدیمی کوهنوردی
Antiguated آنتیک ،کهنه،قدیمی
ducat مسکوک طلای قدیمی
flintlock تفنگ سرپرچخماقی قدیمی
clepsydra ساعت ابی قدیمی
back issue نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
viola da gamba ویلون سل قدیمی 5 یا6 سیمه
ye شکل قدیمی کلمه The شماها
back copy نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
spicery انباری ادویه [واژه قدیمی]
stroud پارچه یا پتوی صخیم قدیمی
cithara یکنوع الت موسیقی قدیمی
neoclassic احیا کننده سبکهای قدیمی
father file پشتیبان گونه قدیمی فایل
auditory [نام قدیمی شبستان کلیسا]
flying wedge نوعی مانور تهاجمی قدیمی
driving iron نام قدیمی چوب شماره 1 گلف
cubit مقیاس قدیمی طول معادل 81 تا 22 اینچ
graphophone نوعی دستگاه ضبط صوت قدیمی
hierologist متخصص خواندن خطوط قدیمی مصر
dog-ear [واژ ی قدیمی پا پیکره ی بالا سنتوری]
carrack کشتی بزرگ باری وجنگی قدیمی
revivalist طرفدار احیای آداب و رسوم قدیمی
Hey, old chap! <idiom> چطوری رفیق قدیمی! [اصطلاح روزمره]
bireme یکنوع قایق کوچک قدیمی دوپارویی
carack کشتی بزرگ باری وجنگی قدیمی
Give me those old cars any day . I miss those old cars . قربان آن اتو مبیل های قدیمی
touchhole سوراخ جای فتیله در توپهای قدیمی
stomacher پیش دامنی قدیمی زنانه ومردانه
Afro-American نژاد آفریقایی آمریکایی [عبارت قدیمی]
bad زمان ماضی قدیمی فعل bid
bawdry زنا [دین] [حقوق] [واژه قدیمی]
skald شاعر قدیمی اسکاندیناوی داستان نویس
tumbling verse شعر بی قاعده وبی وزن قدیمی
vulgate نسخه لاتین قدیمی کتاب مقدس
supersedes گرفتن جای چیزی که قدیمی تر یا کم استفاده تر است
This is the oldest Persian script in existence. این قدیمی ترین خط فارسی موجود است
bibliopole کتاب فروش فرشنده کتب قدیمی وکمیاب
upgrading به روز رسانی [معاوضه قسمتهای قدیمی] [مهندسی]
hutch نوعی پیمانه قدیمی زغال سنگ وغیره
hutches نوعی پیمانه قدیمی زغال سنگ وغیره
I want to look at old coins. من می خواهم سکه های قدیمی را تماشا کنم.
He's back to his usual self. او [مرد ] دوباره برگشت به رفتار قدیمی خودش.
supersede گرفتن جای چیزی که قدیمی تر یا کم استفاده تر است
You look ridiculous in that old hat . با این کلاه قدیمی قیافه ات مسخره شده
superseded گرفتن جای چیزی که قدیمی تر یا کم استفاده تر است
She's not the Laleh I used to know. او [زن] دیگر لاله قدیمی [از نظر رفتار] نیست.
latium ناحیه قدیمی مرکزایتالیا واقع درجنوب شهرروم
superseding گرفتن جای چیزی که قدیمی تر یا کم استفاده تر است
travois ارابه یا وسیله نقلیه قدیمی سرخ پوستان امریکا
rehashes بحثهای قدیمی را دوباره بصورت جدیدی مطرح کردن
revivalist movement جنبش دوباره دایر کردن آداب و سبک قدیمی
to leave everything as it is [not to change anything] رسوم قدیمی را ثابت [دست نخورده] نگه داشتن
rehashed بحثهای قدیمی را دوباره بصورت جدیدی مطرح کردن
rehash بحثهای قدیمی را دوباره بصورت جدیدی مطرح کردن
purged پاک کردن داده نا لازم یا قدیمی از فایل یا دیسک
purge پاک کردن داده نا لازم یا قدیمی از فایل یا دیسک
your reverence عنوان کشیشان که برابر است با عناوین قدیمی ایران
purges پاک کردن داده نا لازم یا قدیمی از فایل یا دیسک
veteran سرباز قدیمی یاسرباز شرکت کننده درجنگهای گذشته
veterans سرباز قدیمی یاسرباز شرکت کننده درجنگهای گذشته
drop [تزئینات مخروطی شکل سر دیوار ساختمان های قدیمی]
trump card <idiom> استفاده از وسیله قدیمی اگر هیچ چیز دیگرکار نکند
his reverence جناب اقای- عنوان کشیشان که برابراست باعناوین قدیمی ایران
maul روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
antique wash دواشور کردن فرش جهت کهنه و قدیمی جلوه دادن آن
mauls روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
mauling روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
mauled روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
scholastically موافق اصول اموزشگاهها مطابق منطق قدیمی ها طلبه وار
Z0 بیتی ساخت Zilog که در کامپیوترهای خیلی قدیمی تر به کار می رفت
fabianism نحله سوسیالیستی معتدل که به سال 4881 درانگلستان تشکیل شد و در واقع پایه حزب کارگر محسوب میشود . اصحاب این مسلک باعقاید مارکس در زمینه لزوم کشمکش طبقاتی و نیز انقلاب و شدت عمل جهت وصول به اهداف سوسیالیزم موافقت ندارند
Are there any antiquities here? آیا اینجا آثار باستانی [اشیا عتیقه و جاهای قدیمی] وجود دارد؟
godroon اشکال محدب حاشیه بشقاب وفروف قدیمی که برای زینت ترسیم میشود
cores 1-حافظه مرکزی کامپیوتر. 2-روش ذخیره سازی غیر فرار در کامپیوترهای قدیمی
core 1-حافظه مرکزی کامپیوتر. 2-روش ذخیره سازی غیر فرار در کامپیوترهای قدیمی
monochrome استاندارد آداپتور ویدیو در سیستمهای PC قدیمی که متن را در خط هایی از ستون ها نمایش میدهد
archive فایلی که حاوی داده قدیمی است ولی برای مراجعه در آینده نگهداری میشود
linstock چوب نوک تیزی که برای اتش زدن فتیله توپهای قدیمی بکار میرفته
circular carpet قالی مدور یا دایره ای شکل که قدیمی ترین آن مربوط به قرن شانزدهم میلادی می باشد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com