Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 119 (2 milliseconds)
English
Persian
alternate headquarters
قرارگاه یدکی
Other Matches
settings
قرارگاه
headquarter
قرارگاه
general headquarters
قرارگاه کل
subbase
قرارگاه
setting
قرارگاه
headquarters
قرارگاه
headquarters
قرارگاه فرماندهی
posted
پادگان قرارگاه
posts
پادگان قرارگاه
headquarters detachment
بخش قرارگاه
headquarters detachment
قسمت قرارگاه
headquarters company
گروهان قرارگاه
headquarters battery
اتشبار قرارگاه
central position
قرارگاه مرکزی
brigade headquarters
قرارگاه تیپ
post-
پادگان قرارگاه
allied headquarters
قرارگاه متفقین
hen roost
قرارگاه مرغان
matrix or matrices
قرارگاه گوهر
post
پادگان قرارگاه
settings
جای نگین قرارگاه
allied headquarters
قرارگاه کشورهای هم پیمان
command
یکان قرارگاه عمده
setting
جای نگین قرارگاه
commanded
یکان قرارگاه عمده
commands
یکان قرارگاه عمده
establishments
محل کار برقرار کردن قرارگاه
establishment
محل کار برقرار کردن قرارگاه
reconstitution site
قرارگاه یا ستاد بازیافتی ازیک یکان منهدم شده
commands
یکان عمده قرارگاه فرماندهی کردن امر دادن
command
یکان عمده قرارگاه فرماندهی کردن امر دادن
commanded
یکان عمده قرارگاه فرماندهی کردن امر دادن
spare
یدکی
refills
یدکی
refilling
یدکی
spared
یدکی
fail back
یدکی
refilled
یدکی
refill
یدکی
secondary
یدکی
extra-
یدکی
extras
یدکی
auxiliaries
یدکی
auxiliary
یدکی
extra
یدکی
alternates
یدکی
alternated
یدکی
alternate
یدکی
supplementary position
موضع یدکی
filler depot
انبار یدکی
coarse sight
دوربین یدکی
bingo field
فرودگاه یدکی
reserving
احتیاط یدکی
hack chronometer
کرونومتر یدکی
part
قطعه یدکی
stand by battery
باتری یدکی
spareable
یدکی شدنی
reserve
احتیاط یدکی
reserves
احتیاط یدکی
replacement part
قطعه یدکی
auxiliary equipment
وسایل یدکی
auxiliary circuit
مدار یدکی
alternate aerodrome
فرودگاه یدکی
accessory
وسیله یدکی
accessory equipment
وسایل یدکی
accessory equipment
تجهیزات یدکی
accessories
لوازم یدکی
spare parts
قطعات یدکی
accessory
لوازم یدکی
repair parts
قطعات یدکی
spared
اسباب یدکی
parts
قطعات یدکی
spare
اسباب یدکی
alternate water terminal
باراندازابی یدکی
secondary position
موضع یدکی
alternate position
موضع یدکی
routing indicator
گروهی از حروف که برای نشان دادن محل جغرافیایی یک ایستگاه یا یکان یا قرارگاه به کار می رود
alternate traversing fire
اتش یدکی در سمت
common parts
قطعات یدکی عمومی
accessory box
جعبه لوازم یدکی
spare parts list
فهرست لوازم یدکی
sustainer
سیستم خرج یدکی
spares stock
موجودی لوازم یدکی
alternate traversing fire
اتش یدکی سمتی
by pass
لوله یدکی جا گذاشتن
part
اسباب یدکی اتومبیل
hack chronometer
ساعت شماردقیق یدکی
auxiliary spark gap
دهانه جرقه یدکی
to tow a vehicle
[to a place]
یدکی کشیدن خودرویی
[به جایی]
spared
برای یدکی نگاه داشتن
secondary cone
برج هدایت یدکی ناو
spares
اقلام اضافی وسایل یدکی
spare
برای یدکی نگاه داشتن
jato unit
موتورموشکی یدکی گلولههای توپخانه
recovery airfield
فرودگاه مخصوص فروداضطراری هواپیماهافرودگاه یدکی
alternate escort operating base
پایگاه عملیاتی یدکی یگانهای پاسور
transponder india
رادار مراقبتی یدکی یا رادارهوانوردی شخصی بین المللی
command axis
محورحرکت قرارگاه فرماندهی محور ارتباط فرماندهی
replication
1-قطعه یدکی درسیستم درصورت بروزخطا یا خرابی . 2-کپی کردن دکورد یا داده درمحل دیگری
axial position
حالت محوری قرارگاه محوری
combatcommand
فرماندهی رزمی قرارگاه رزمی
engine mounting
نصب موتور قرارگاه موتور
running spare
قطعات یدکی مورد نیاز واضافی قطعات اضافی همراه وسیله
pressure breathing
تنفس مصنوعی دادن با تولیداختلاف فشار هوا دستگاه تنفس یدکی اکسیژن برای خلبان
detachments
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachment
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
part list
فهرست قطعات فهرست لوازم یدکی
cannibalised
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalises
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalising
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalize
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalized
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizes
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizing
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
accessory
لوازم یدکی لوازم اضافی
supplementary charge
خرج یدکی خرج اضافی
bingo
علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
component command
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com