Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
safflower carmine
قرمز کافیشه
Other Matches
bastarnd safforn
کافیشه
safflower
کافیشه
safflower
کافیشه گاجره
dastard safforn seeds
تخم کافیشه
storm warning
پرچم قرمز با مرکز سیاه یا 2چراغ قرمز بعلامت باد شدید
carminic acid
اسید کارمینیک
[عامل اصلی رنگ قرمز حاصل از شیره کشی حشره دانه قرمز]
infrared line scan
ردیابی خطی با اشعه مادون قرمز ردیابی مستقیم بامادون قرمز
infrared imagery
عکسبرداری مادون قرمز عکاسی با استفاده از اشعه مادون قرمز
natural dyes
رنگینه های طبیعی
[که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
Turkaman rugs
فرش های ترکمن
[اینگونه فرش ها دارای طرح های ساده و هندسی شکل می باشند و غالبا زمینه قرمز یا قهوه ای ته قرمز با لبه ها و نوارهای سفید رنگ بافته می شوند.]
infrared ray
اشعه مادون قرمز پرتو مادون قرمز پرتو فرو سرخ
rubric
خط قرمز
vermilion
قرمز
red line
خط قرمز
rubrics
خط قرمز
raddle
گل قرمز
ponceau
قرمز
laky a
قرمز
bloodshot
قرمز
gules
قرمز
erythroid
قرمز
erythrean
قرمز
cramoisy
قرمز
coralline
قرمز
aka
قرمز
sanguineous
قرمز
reddest
قرمز
vermillion
قرمز
redhead
مو قرمز
reds
قرمز
vinaceous
قرمز
redheads
مو قرمز
redder
قرمز
red
<adj.>
قرمز
vermeil
قرمز
kidney bean
لوبیا قرمز
gorcock
با قرقره قرمز
scarlet
قرمز جگری
hot pepper
فلفل قرمز
ruby of arsenic
زرنیخ قرمز
infera red
مادون قرمز
scarlet
قرمز لاکی
crimson
قرمز روناسی
infrared
زیر قرمز
red peppers
فلفل قرمز
first class brick
اجر قرمز
chilli pepper
فلفل قرمز
infrared
مادون قرمز
body brick
اجر قرمز
bright red
قرمز روشن
Cayenne
فلفل قرمز
chlorophennol red
قرمز کلروفنول
congo red
قرمز کنگو
cresol red
قرمز کرزول
red card
کارت قرمز
Red chilli
فلفل قرمز
dressed inred
قرمز پوش
encrimson
قرمز کردن
ladyfinger
فلفل قرمز
kidney beans
لوبیا قرمز
red nucleus
هسته قرمز
redlining
خط قرمز کشیدن
rel pole
قطب قرمز
ripe lips
لبهای قرمز
rosily
برنگ قرمز
roucou
قرمز بویا
rubefacient
قرمز کننده
rubefaction
قرمز سازی
rubefy
قرمز کردن
rubescent
قرمز شونده
rubious
قرمز یاقوتی
ruffous
قرمز کم رنگ
rufous
قرمز کم رنگ
red lips
لبهای قرمز
red letter
با حروف قرمز
red lead
سرب قرمز
martagon
سوسن قرمز
methyl red
قرمز متیل
minium
شنجرف قرمز
minium
اکسید قرمز
murrey
قرمز ارغوانی
nacarat
قرمز روشن
neutral red
قرمز خنثی
oxide of copper
توتیای قرمز
phenol red
قرمز فنول
red pepper
فلفل قرمز
hot lines
تلفن قرمز
red brick
اجر قرمز
hot line
تلفن قرمز
staring red
قرمز زننده
angriest
قرمز شده
reddening
قرمز کردن
infra red
زیر قرمز
reddened
قرمز شدن
reddened
قرمز کردن
redden
قرمز کردن
gold fish
ماهی قرمز
angry
قرمز شده
ruddy
قرمز رنگ
goldfish
ماهی قرمز
infra-red
زیر قرمز
angrier
قرمز شده
caramels
مایل به قرمز
caramel
مایل به قرمز
elms
نارون قرمز
cochineal
قرمز شراب کش
elm
نارون قرمز
reddens
قرمز شدن
reddens
قرمز کردن
reddening
قرمز شدن
redden
قرمز شدن
crimson
قرمز سیر
flushes
قرمز کردن
red light
چراغ قرمز
flush
قرمز کردن
flushing
قرمز کردن
red lights
چراغ قرمز
cochineal
قرمز دانه
red tape
نوار باریک قرمز
bloody
خون الود قرمز
vermeil
لعل قرمز رنگ
light red
رنگ قرمز روشن
spatalite
اکسید قرمز روی
red shift
جابجایی به سوی قرمز
red zinc ore
اکسید قرمز روی
redshank
مرغ پا قرمز کرانه زی
rubricize
قرمز نشان دادن
infrared viewer
دوربین مادون قرمز
infrared spectrum
طیف زیر قرمز
ruby zinc
اکسید قرمز روی
redstart
بلبل دم قرمز اروپایی
bloodier
خون الود قرمز
rubiginous
برنگ قرمز اجری
pyrope
لعل قرمز سیر
purple red
قرمز مایل به ارغوانی
rubricate
قرمز نشان دادن
bloodiest
خون الود قرمز
carbuncled
مزین به یاقوت قرمز
roset
رنگ نفاشی قرمز
pharaoh ant
مورچه قرمز کوچک
rudd
ماهی گول قرمز
ochreish
قرمز چون گل اخری
scarlet
قرمز مایل به زرد
near infrared
زیر قرمز نزدیک
magenta
یکجور رنگ قرمز
red oxide of zinc
اکسید قرمز روی
rubicund
رنگ مایل به قرمز
kermes
قرمزدانه :کرم قرمز
infrared absorption
جذب زیر قرمز
baying
سرخ مایل به قرمز
bay
سرخ مایل به قرمز
dunlin
ابیای پشت قرمز
plover page
ابیای پشت قرمز
red clause credit
اعتبار با ماده قرمز
far infrared
زیر قرمز دور
crimson
لاکی قرمز کردن
auburn
قهوهای مایل به قرمز
rubella
قرمز کننده پوست
bays
سرخ مایل به قرمز
carmine
نوعی رنگ قرمز
sepia
رنگ قرمز قهوه ای
Indianred
<adj.>
<noun>
نوعی رنگ قرمز
bayed
سرخ مایل به قرمز
clarets
نوعی شراب قرمز
claret
نوعی شراب قرمز
chianti
نوعی شراب قرمز
farouche
یونجه گل قرمز کمرو
fireback
قرقاول پشت قرمز
hemolysis
تحلیل گویچههای قرمز
hubble effect
جابجایی به سوی قرمز
ultrared
انطرف اشعه قرمز
zincite
اکسید قرمز روی
incarnadine
رنگ قرمز گوشتی
strawberry roan
اسب قرمز رنگ
thermal imagery
عکاسی مادون قرمز
to tinge with red
کمی قرمز کردن
sanguine
قرمز برنگ خون
hot pepper
بوته فلفل قرمز
rust
رنگ قرمز مایل به قهوه ای
sangaree
باده قرمز ادویه زده
cardinals
سهره کاکل قرمز امریکایی
cardinal
سهره کاکل قرمز امریکایی
shell pink
رنگ قرمز مایل به زرد
scaup duck
اردک قرمز اسیاواروپا وامریکا
Redviolet
رنگی میان بنفش و قرمز
sard
نوعی عقیق قرمز سیر
cedar
رنگ قرمز مایل به زرد
fezzes
کلاه قرمز منگوله دار فس
carbuncles
رنگ نارنجی مایل به قرمز
carrot
زردک مانند موی قرمز
carrots
زردک مانند موی قرمز
ruddle
گل اخری زدن به قرمز کردن
see red
<idiom>
ازشدت خشم قرمز شدن
primary colour
رنگهایاصلی-قرمز RedسبزGreen آبیBlue
cedars
رنگ قرمز مایل به زرد
carbuncle
رنگ نارنجی مایل به قرمز
rubrication
خط یا چاپ یا نشان قرمز تذهیب
paprika
میوه رسیده فلفل قرمز
mahogany
رنگ قهوهای مایل به قرمز
apricot color
رنگ زرد و قرمز روشن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com