English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (11 milliseconds)
English Persian
sapper قسمت مهندسی
sappers قسمت مهندسی
engineer division قسمت مهندسی
Search result with all words
engineer قسمت مهندسی رسته مهندسی
engineered قسمت مهندسی رسته مهندسی
engineers قسمت مهندسی رسته مهندسی
Other Matches
to respond to something واکنش نشان دادن به چیزی [مهندسی برق] [مهندسی ماشین آلات]
to react to something واکنش نشان دادن به چیزی [مهندسی برق] [مهندسی ماشین آلات]
civil engineering works بناهای مهندسی ساختمانهای مهندسی ساز
butts ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
terne ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
terneplate ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
ecphora پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
quartersaw الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
shuttling حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
plank قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
long bone که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
cross disbursing انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
base section رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
section قسمت قسمت کردن برش دادن
sections قسمت قسمت کردن برش دادن
heavy current engineering مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
fanfold یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
executing agency قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
shuttled قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle قسمت قسمت حرکت کردن
public relations officers رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officer رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
detachment یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
army nurse corps قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
enlisted section قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
to sell in lots قسمت قسمت فروختن
throttling عبور قسمت به قسمت
parts per million قسمت در میلیون قسمت
shuttled بمباران قسمت به قسمت
throttles عبور قسمت به قسمت
throttled عبور قسمت به قسمت
throttle عبور قسمت به قسمت
p.p.m قسمت در یک میلیون قسمت
shuttle راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttles بمباران قسمت به قسمت
shuttled راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttle بمباران قسمت به قسمت
shuttles راهپیمائی قسمت به قسمت
forward overlap پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
cross refer از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
engineer مهندسی
engineer's scale خط کش مهندسی
engineers مهندسی
engineered مهندسی
slide rule خط کش مهندسی
sliding rule خط کش مهندسی
engineering مهندسی
architecht's scale خط کش مهندسی
slide rules خط کش مهندسی
sanitary engineering مهندسی بهداشت
structural engineering مهندسی محاسب
engineer's scale خط کش محاسبه مهندسی
radar engineering مهندسی رادار
electric engineering مهندسی برق
hydrulic engineering مهندسی هیدرولیک
division engineer مهندسی لشگر
theodo;ite دوربین مهندسی
engineering economics اقتصاد مهندسی
to come to a stop ایستادن [مهندسی]
system engineering مهندسی سیستم
engineering office دفتر مهندسی
engineering steel فولاد مهندسی
gas engineering مهندسی گاز
engineering material مصالح مهندسی
engineer battalion گردان مهندسی
quality engineering مهندسی کیفیت
engineers مهندسی کردن
municipal engineering مهندسی شهرسازی
illuminating engineering مهندسی روشنایی
mechanical engineering مهندسی مکانیک
abrasive cutting برش [مهندسی]
combat engineer مهندسی رزمی
engineering surveys مطالعات مهندسی
metallurgical engineering مهندسی متالوژی
chemical engineering مهندسی شیمی
engineer مهندسی کردن
civil engineering مهندسی ساختمان
communication engineering مهندسی مخابرات
fuel engineering مهندسی سوخت
knowledge engineering مهندسی معلومات
knowledge engineer مهندسی دانش
engineered مهندسی کردن
radio engineering مهندسی رادیو
architecht's scale خط کش مقیاس مهندسی
lighting engineering مهندسی روشنایی
genetic engineering مهندسی ژنتیک
computer engineering مهندسی کامپیوتر
knowledge engineer مهندسی اگاهی
social engineering مهندسی اجتماعی
gear cutting دنده تراشی [مهندسی]
pioneer unit یگان مهندسی رزمی
precision engineering مهندسی ابزار دقیق
to come to a stop از کار افتادن [مهندسی]
to come to a stop متوقف شدن [مهندسی]
theodolites زاویه سنج مهندسی
tin snips قیچی اهن بر مهندسی
tunnel diode مهندسی دیود تانل
light current engineering مهندسی جریان ضعیف
catch [latch] دندانه [چفت] [مهندسی]
genetic engineering مهندسی زاد شناختی
cutting wire سیم برش [مهندسی]
low voltage engineering مهندسی فشار ضعیف
civil engineering مهندسی راه و ساختمان
theodolite زاویه سنج مهندسی
human factors engineering مهندسی عوامل انسانی
software engineering مهندسی نرم افزار
to turn up [collar] به بالا کج کردن [مهندسی]
to tilt up به بالا کج کردن [مهندسی]
to hinge up به بالا کج کردن [مهندسی]
to fold up به بالا کج کردن [مهندسی]
high frequency engineering مهندسی فرکانس بالا
telephone engineering تکنیک یا مهندسی تلفن
highway engineering مهندسی جاده سازی
superconductor ابررسانا [فیزیک] [مهندسی]
self-aligning <adj.> خود تنظیمگر [مهندسی]
division engineer یکان مهندسی لشگر
to zeroise [British E] صفر کردن [مهندسی]
rectifier یکسوساز [فیزیک] [مهندسی]
capacitor خازن [فیزیک] [مهندسی]
rectifier دیود [فیزیک] [مهندسی]
diode دیود [فیزیک] [مهندسی]
diode یکسوساز [فیزیک] [مهندسی]
to zeroize صفر کردن [مهندسی]
flame cutting جوش بری [مهندسی]
official calibration واسنجی رسمی [مهندسی]
parallax error خطای پارالاکس [مهندسی]
abrasive cutting اره کاری [مهندسی]
gas cutting برشکاری گازی [مهندسی]
lift [of a pump] مقدار تحویل [تلمبه ای] [مهندسی]
notch دستگیره [دندانه] [چفت] [مهندسی]
cutting press پرس قطع کننده [مهندسی]
engineering drawing طراحی و نقشه کشی مهندسی
lift [of a pump] مقدار حمل [تلمبه ای] [مهندسی]
static equilibrium تعادل مکانیکی [فیزیک] [مهندسی]
Parts-per notation بخش در یکای سنجش [مهندسی]
mechanical equilibrium تعادل مکانیکی [فیزیک] [مهندسی]
uprating بهبود میزان کارائی [مهندسی]
Barlow's wheel چرخ بارلو [مهندسی برق]
accumulator باتری [مهندسی برق یا الکترونیک]
power pack باتری [مهندسی برق یا الکترونیک]
adjustable stop توقف قابل تنظیم [مهندسی]
oil level indicator نشانگر سطح روغن [مهندسی]
IAB مهندسی و مدیریت اینترنت است
Internet مهندسی و مدیریت اینترنت است
static equilibrium تعادل استاتیک [فیزیک] [مهندسی]
mechanical equilibrium تعادل استاتیک [فیزیک] [مهندسی]
railroad engineering مهندسی یا تکنیک راه اهن
discharge rate [of a pump] مقدار تحویل [تلمبه ای] [مهندسی]
discharge rate [of a pump] مقدار حمل [تلمبه ای] [مهندسی]
delivery [of a pump] مقدار انتقال [تلمبه ای] [مهندسی]
delivery [of a pump] مقدار تحویل [تلمبه ای] [مهندسی]
delivery [of a pump] مقدار حمل [تلمبه ای] [مهندسی]
capacity [of a pump] مقدار انتقال [تلمبه ای] [مهندسی]
high frequency electrical engineering مهندسی برق فرکانس بالا
socket [wall socket] پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
discharge rate [of a pump] مقدار انتقال [تلمبه ای] [مهندسی]
output [of a circuit or device] خروجی [مهندسی برق] [الکترونیک]
receptacle پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
capacity [of a pump] مقدار تحویل [تلمبه ای] [مهندسی]
capacity [of a pump] مقدار حمل [تلمبه ای] [مهندسی]
electrical circuit مدار الکتریکی [فیزیک] [مهندسی]
lift [of a pump] مقدار انتقال [تلمبه ای] [مهندسی]
rectifier دوقطبی الکتریکی [فیزیک] [مهندسی]
point [wall socket] [British] پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
power point [British] پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
high tension engineering مهندسی فشار قوی الکتریکی
outlet پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
electrical outlet پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
convenience outlet [American] پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
diode دوقطبی الکتریکی [فیزیک] [مهندسی]
power outlet پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
division police petty officer درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
railway division قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
charge carrier حامل بار [فیزیک] [شیمی] [مهندسی]
automotive engineering تکنولوژی اتومکانیک مهندسی مکانیک اتومبیل
cae Engineering ComputerAided مهندسی توسط کامپیوتر
to plug متصل کردن [الکترونیک یا مهندسی برق]
faulty connection رابطه اشتباه [الکترونیک مهندسی برق]
to start up something دستگاهی [کارخانه ای] را راه انداختن [مهندسی]
to put something into operation دستگاهی [کارخانه ای] را راه انداختن [مهندسی]
photovoltaic cell سلول خورشیدی [الکترونیک مهندسی برق]
solar cell سلول خورشیدی [الکترونیک مهندسی برق]
globe valve شیر سوپاپی [صنعت] [تکنولوژی ] [مهندسی]
globe valve شیر بشقابی [صنعت] [تکنولوژی ] [مهندسی]
cellular unit یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
guarded output خروجی حفاظ دار [مهندسی برق] [الکترونیک]
theodolite دوربین مهندسی زاویه سنج طول یاب
theodolites دوربین مهندسی زاویه سنج طول یاب
to tap ولتاژ مشخص کردن [الکترونیک یا مهندسی برق]
dimensionless quantity کمیت بدون بعد [فیزیک] [شیمی] [مهندسی]
to tap وسط مداراتصال دادن [الکترونیک یا مهندسی برق]
deep discharge تخلیه الکتریکی عمیق [مهندسی برق یا الکترونیک]
upgrading به روز رسانی [معاوضه قسمتهای قدیمی] [مهندسی]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com