English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
Fate had so decreed . I t was so destined . قسمت چنین بود
Search result with all words
But fate decreed otherwise. اما قسمت چنین بود .
Other Matches
methought چنین بنظرم میرسد چنین می نماید
wellŠsuppose it is so خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
butted ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
ecphora پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
terne ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
terneplate ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
quartersaw الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
shuttling حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
plank قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
long bone که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
base section رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
cross disbursing انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
sections قسمت قسمت کردن برش دادن
section قسمت قسمت کردن برش دادن
such یک چنین
likewise چنین
so چنین
thus چنین
it happened thaf چنین
i express my regret for it که چنین شد
sic چنین
such چنین
like this چنین
methinks چنین مینماید
exactly چنین است
secus نه این چنین
amen چنین باد
the report goes چنین گویند
beit so چنین باشد
beit so چنین باد
there is a rumour that چنین میگویند که
be it so چنین باشد
i imagine he is my friend چنین می پندارم
who said so? که چنین حرفی زد
such and such چنین و چنان
so said darius چنین گفت ....
i was given to understand چنین فهمیدم
be it so چنین باد
so called که چنین نامیده شده
semble چنین به نظر می رسد
that is not the case مطلب چنین نیست
so-called که چنین نامیده شده
perhaps so شاید چنین باشد
in that case حال که چنین است
it follows that..... چنین برمی اید که ....
it look as if چنین مینماید که گویی
i express my regret for it پوزش میخواهم که چنین شد
what [some] people would call [may call] <adj.> که چنین نامیده شده
is it not ایا چنین نیست
meseems چنین بنظرم میرسد
methinks بنظرم چنین میرسد
fanfold یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
shuttle حمل کردن قسمت به قسمت
executing agency قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
shuttled حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle قسمت قسمت حرکت کردن
ex-directory شخصی که چنین شمارهای را دارد
it promisews to be easy چنین مینماید که اسان است
scilicet از این چنین استنباط میشود.....
i had never seen such a book من هرگز چنین کتابی ندیده ام
is that so? ایا وا قعا چنین است
Never! Not at all !! By no means !There is no such thing at all . Nothing of the sort. Nothing doing. ابدا"چنین چیزی نیست
so-and-so اینکار وانکار چنین وچنان
so to speak اگربتوان چنین چیزی گفت
such being the case حال که چنین است دراینصورت
so and so اینکار وانکار چنین وچنان
so to peaking اگر بتوان چنین چیزی گفت
coloraturas خوانندهای که همراه چنین آهنگی میخواند
dedication قصدایجاد چنین تاسیسی استنباط گردد
dedications قصدایجاد چنین تاسیسی استنباط گردد
coloratura خوانندهای که همراه چنین آهنگی میخواند
he pretended to be asleep چنین وانمود کرد که خواب است
Such a thing does not exist at all . چنین چیزی اصلا" وجود ندارد
The story goes that … آورده اند که (چنین روایت کنند )…
I never saw anything like it. من تا اکنون هرگز چنین چیزی را ندیده ام.
It was inappropriate to make such a remark . مناسبت نداشت چنین مطلبی اظهار گردد
No such a thing has been stipulated in the contract. درقرارداد چنین چیزی قید نشده است
Not on your life ! هرگز توعمرم ( چنین کاری نخواهم کرد) !
public relations officer رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officers رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
sic علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده
detachments یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachment یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
sickest علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده برانگیختن
sick علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده برانگیختن
the big three ترومن و استالین وهم چنین به انگلستان امریکا و شوروی اطلاق میشود
to take action to prevent [stop] such practices اقدام کردن برای اینکه از چنین شیوه هایی جلوگیری شود
enlisted section قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
army nurse corps قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
The law prescribes a prison sentence of at least five years for such an offence. قانون کم کمش پنج سال حکم زندان برای چنین جرمی تجویزمی کند.
throttles عبور قسمت به قسمت
throttling عبور قسمت به قسمت
parts per million قسمت در میلیون قسمت
throttle عبور قسمت به قسمت
p.p.m قسمت در یک میلیون قسمت
throttled عبور قسمت به قسمت
shuttle بمباران قسمت به قسمت
shuttle راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttled راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttles بمباران قسمت به قسمت
shuttles راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttled بمباران قسمت به قسمت
to sell in lots قسمت قسمت فروختن
this day six months شش ماه بعد در چنین روزی جهت بیان امر غیر قابل وقوع بکار می رود
imperialism استعمار طلبی سیاست مبتنی بر توسعه یک کشور تا حد یک امپراطوری ویا حفظ چنین قلمرویی درصورت وجود
cruelty عقلا" قابل پیش بینی باشد . این چنین رفتاری معمولا" باعث صدورحکم طلاق میشود
forward overlap پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
immunity به طوری که توقیف و اعمال مجازات درمورد چنین ماموری ممکن نیست مگر به وسیله تحویل دادنش به دولت متبوع وی
cross refer از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
This was the one time he did such a thing and it proved to have fateful consequences. این تنها باری بود که او دست به چنین کاری زد و نتیجه اش فاجعه انگیز بود.
If so, you've only yourself to blame. اگر چنین است، پس فقط تقصیر خودت است.
railway division قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
division police petty officer درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
if so اگر هست اگر چنین است
cellular unit یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
object code خروجی یک کامپایلر یا اسمبلرکه خود کد ماشینی قابل اجرابوده یا برای پردازش بیشتربه منظور تولید چنین کدی مناسب است کد مقصود برنامه مقصود
bill of rights منظور هرسندی است که در ان از حقوق و ازادیهای فردی و اجتماعی سخن به میان اید و معمولااین چنین سندی بعد ازانقلابات بزرگ و یا تغییررژیم و یا تغییر قانون اساسی وجود پیدا میکند
adder مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adders مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
skeg قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skag قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
tacit collusion حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
arm قسمت
segments قسمت
segment قسمت
feck قسمت
head stall قسمت سر
data division قسمت
detachments قسمت
pieces قسمت
department قسمت
installments قسمت
instalment قسمت
instalments قسمت
departments قسمت
division قسمت
divisions قسمت
piece قسمت
plank قسمت
compartmental قسمت قسمت
caboodle قسمت
ratio قسمت
section قسمت
sections قسمت
detachment قسمت
in part در یک قسمت
partition قسمت
sects قسمت
partitions قسمت
percentage قسمت
percentages قسمت
compartments قسمت
snick قسمت
cross section of a gravity dam قسمت
piecemeal قسمت به قسمت
units قسمت
unit قسمت
cantos قسمت
dole قسمت
underfoot قسمت کف پا
portion قسمت
sect قسمت
Corp قسمت
portions قسمت
kismet قسمت
component قسمت
it fell to my lot to go قسمت
rashers قسمت
agency قسمت
rasher قسمت
grist قسمت
party قسمت
canto قسمت
in sections قسمت قسمت
batch قسمت
part قسمت
batches قسمت
ratios قسمت
compartment قسمت
internode قسمت
components قسمت
agencies قسمت
departments قسمت هیئت
seen قسمت سوم see
forepart قسمت جلو
actine قسمت خارجی
where درکدام قسمت
departments قسمت شعبه
broader قسمت پهن
parcels قسمت گره
parcel قسمت گره
northward قسمت شمالی
activities قسمت یکان
patrols قسمت گشتی
patrolling قسمت گشتی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com