English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English Persian
information box قسمت یا کادر حامل اطلاعات مربوط به عکس هوایی
Other Matches
titling strip قسمت مربوط به درج اطلاعات روی عکس هوایی
title block قسمت مربوط به درج اطلاعات
american civilian internee information قسمت اطلاعات مربوط به غیرنظامیان بازگشته ازسرزمین دشمن به امریکا
air delivery container جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
active federal service قسمت کادر
telling مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
airlift service سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
attributes 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attributing 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attribute 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
inference روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
signaled هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
signal هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
signalled هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
airdrop container جعبه حامل بار دربارریزی هوایی
radar picket cap هواپیمای گشتی هوایی حامل رادار
outriggers اعضای سازنده اولیه حامل قسمت دم هواپیما
air branch قسمت هوایی رسته هوایی
intelligence service قسمت اطلاعات
dollies کامپیوترمبادله اطلاعات هوایی
dolly کامپیوترمبادله اطلاعات هوایی
enlisted section قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
target indications اطلاعات مربوط به هدف
air branch قسمت امور هوایی
air movement section قسمت حرکات هوایی
aeronautical information overprint اطلاعات حاشیهای نقشه ناوبری هوایی
central air data مرکز تهیه اطلاعات هوایی مرکزی
americana اطلاعات و حقایق مربوط بامریکا
financial data اطلاعات مربوط به امور مالی
cryptorelated informations اطلاعات مربوط به مکاتبات رمزی
teachnical information اطلاعات فنی مربوط به یک وسیله
biographical intelligence اطلاعات مربوط به بیوگرافی افراد
organic مربوط به یک قسمت یا یکان
advisory area منطقه پوشش اطلاعات عبور ومرور هوایی
seadata اطلاعات مربوط به ردگیری زیردریایی دشمن
circuit اطلاعات مربوط به توانایی یک مدار مخصوص
ordnance data اطلاعات مربوط به جنگ افزارو مهمات
circuits اطلاعات مربوط به توانایی یک مدار مخصوص
airlift command فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
air movement section قسمت کنترل عبور و مرور هوایی
air ground section قسمت عملیات مشترک زمینی و هوایی
midriffs مربوط به قسمت پایین سینه
midriff مربوط به قسمت پایین سینه
hot report اطلاعات مهم کسب شده از روی تفسیرعکس هوایی
imagery exploitation مدار تهیه و فهور و استفاده از اطلاعات عکس هوایی
group مجموعهای از رکوردهای کامپیوری حاوی اطلاعات مربوط به هم
groups مجموعهای از رکوردهای کامپیوری حاوی اطلاعات مربوط به هم
facr piece قسمت مربوط به صورت ماسک ضد گاز
cadre strength column ستون مربوط به استعدادپرسنل یکان ستون استعدادپرسنل کادر
overlap tell رله اطلاعات مربوط به هدف یا دشمن به ایستگاههای مجاور
electromagnetic profile مجموعه اطلاعات مربوط به وسایل الکترومانیتکی والکترونیکی و رادار
aviation weather مشخصات ویژه اب و هوایی که به پرواز و عملکردهواپیما مربوط میشود
flowchart text اطلاعات توضیحی که مربوط است به علائم نمودار گردش کار
columns خط ی از اطلاعات چاپ شده درباره یک حرف موازی با کوتاهترین قسمت کارت
column خط ی از اطلاعات چاپ شده درباره یک حرف موازی با کوتاهترین قسمت کارت
national command یکان یا قسمت نظامی مربوط به هر ملت در عملیات چندکشور
A to Z کتابی حاوی اطلاعات مربوط به نقشه راههای یک شهر یا ناحیه مشخص
cards خط ی از اطلاعات پانچ شده درباره یک حرف که موازی با قسمت کوتاه تر کارت است
card خط ی از اطلاعات پانچ شده درباره یک حرف که موازی با قسمت کوتاه تر کارت است
double bar دوقطعه واسطهای که دو قسمت اصلی اهنگ را بهم مربوط میسازد
tied on در درگیری هوایی یعنی هواپیمای یاد شده داخل ارایش قسمت من است
shadow factor ضریب مربوط بانحراف سایه در عکس هوایی برای تعیین ارتفاع اشیاء
feedback اطلاعات مربوط به تاثیرات سیگنال کنترلی روی وسیله یا ماشین که به کامپیوترکنترلی برمی گرددو
biotechnology ان قسمت از مباحث فنی که مربوط به اعمال قواعد زیست شناسی درانسان وماشین الات است
frictional unemployment اطلاعات ناقص مربوط به فرصتهای شغلی و عدم توانائی اقتصاددر تطابق دادن هر چه سریعتر افراد با مشاغل میباشد
compressor bleed air هوایی که از قسمت کمپرسورموتور توربینی برای جلوگیری از واماندگی و یابرای بکار اندازی بعضی متعلقات گرفته میشود
forking پوشهای که فایل فایلهای سیستم و اطلاعات مربوط به یک فایل یا برنامه کاربردی است
fork پوشهای که فایل فایلهای سیستم و اطلاعات مربوط به یک فایل یا برنامه کاربردی است
header اطلاعات ابتدای لیست داده مربوط به بقیه داده
headers اطلاعات ابتدای لیست داده مربوط به بقیه داده
weapon carrier کامیون حامل جنگ افزار کامیون حامل توپ
defense classification طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
window تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
associative storage یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
cadre کادر
cadres کادر
privacy قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
active نظامی کادر
active یکان کادر
active duty ارتش کادر
image shape کادر تصویر
frame قاب کادر
regular officer افسر کادر
active federal service خدمت کادر
dimensioning کادر بندی
active officer افسر کادر
regular ارتش کادر
active army ارتش کادر
technical personnel کادر فنی
regulars ارتش کادر
commissioned officer افسر کادر
commissioned officers افسر کادر
key personnels کادر اداری اصلی
active officer افسر کادر ثابت
active duty خدمت کادر ثابت
carreer personnel پرسنل کادر ثابت
regular army ارتش کادر ثابت
standing army ارتش کادر ثابت
regular پرسنل کادر منظم
regulars پرسنل کادر منظم
naval aviation قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
cadre افسر یا درجه دار کادر
cadres افسر یا درجه دار کادر
echo check بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
goat hair موی بز [الیاف نازک و پشمی بز که بیشتر در قسمت های ظریف و تزئینی بافت بدلیل ظرافت آن بکار می رود. بهترین نوع آن مربوط به بز کشمیری هندوستان است که از لحاظ ظرافت و لطافت سبیه ابریشم است.]
dow jones information service سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
derived information اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
light ship کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
butt ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
radar correlation درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
aperture card روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
holiday تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holidays تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
antiair warfare جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
restrictive fire plan طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
air policing عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
i stay در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
line chief افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
pouncing در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
broadcast controlled air interception نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air sentinel گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steers در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeon در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeons در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
air scoop چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
flak گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
sleeve target هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
trapdoor فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoors فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
automatic data processing پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
ecphora پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
quartersaw الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
terne ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
terneplate ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
shuttling حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
plank قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
program loans قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
long bone که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
tactically مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
fly through عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
distance vector protocols اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
bioclimatic مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
victual مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
elevation guidance دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
air pilots خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
air interdiction عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
aviation pay معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air superiority برتری موقت هوایی رجحان هوایی
air suprmacy برتری کامل هوایی سیادت هوایی
cross disbursing انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
base section رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
genital مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
section قسمت قسمت کردن برش دادن
sections قسمت قسمت کردن برش دادن
regrade تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
read time زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
supervisory مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
connexions پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connection پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
carrier air group دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
airs هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
notice to airmen اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
aired هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air material ماتریل هوایی وسایل هوایی
code panel رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
splashing ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashes ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
air station ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
tropopause منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
splash ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
civilian internee information bureau دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
defense system aquisition سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
fanfold یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
shuttle حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled قسمت قسمت حرکت کردن
executing agency قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
relative که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical مربوط به صدا مربوط به سامعه
helped پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
help پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helps پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
air picket هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
air photographic شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com