Dictiornary-Farsi | قشنگ | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 58 (4 milliseconds)

English	Persian
beauteous	قشنگ
goodly	قشنگ
spruce	قشنگ
spruces	قشنگ
prettier	قشنگ
prettiest	قشنگ
prettify	قشنگ
pretty	قشنگ
beautiful	قشنگ
namby pamby	قشنگ
namby-pamby	قشنگ
cheesy	قشنگ
goodlooking	قشنگ
nice looking	قشنگ
smatt	قشنگ
sprucy	قشنگ


Other Matches

beautifies	قشنگ شدن
beautify	قشنگ شدن
beautifying	قشنگ شدن
sprucely	بطور قشنگ
beautified	قشنگ شدن
beautifier	قشنگ کننده
cherubs	بچه قشنگ
cherubim	بچه قشنگ
smarten	قشنگ کردن
cherub	بچه قشنگ
prettily	بطور قشنگ
adorn	قشنگ کردن
I didnt mince my words . I put it very well .	قشنگ حرفم رازدم
gimcrack	قشنگ و بی مصرف عروسک
gimcrack	چیز قشنگ و کم بها
nattily	بطور اراسته و قشنگ
gewgaw	چیز قشنگ بی مصرف
to take f.	قشنگ حرف زدن
gew gaw	اشیاء قشنگ بی مصرف
whigmaleerie	چیز قشنگ وارزان
gewgaws	چیز قشنگ بی مصرف
pert	غنچه دار قشنگ
Beautiful music ( weather ) .	موسیقی ( هوای ) قشنگ
lidos	میعادگاه قشنگ ساحلی
lido	میعادگاه قشنگ ساحلی
whigmaleery	چیز قشنگ وارزان
she was prettily dressed	جامه قشنگ پوشیده بود
pretty pretties	چیزهای قشنگ و نادان فریب
adorns	قشنگ کردن ارایش دادن
gimceackery	چیزهای قشنگ وبی مصرف
eros	بچه قشنگ غرائزشهوانی انسانی
pretty	بطور دلپذیر قشنگ کردن
prettify	بطور دلپذیر قشنگ کردن
prettiest	بطور دلپذیر قشنگ کردن
prettier	بطور دلپذیر قشنگ کردن
I sat down with no fuss or bother .	برای خودم قشنگ گرفتم نشستم
She is photogenic.	خوش عکس است (عکسش قشنگ می افتد )
This car wI'll do beautifully .	این اتوموبیل قشنگ بدرد مان می خورد
She speaks French as if it were her mother tongue . She speaks Frinch like a native .	فرانسه را آنقدر قشنگ صحبت می کند گویی زبان مادریش است
The letter is well typed .	نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
namby pamby	بی مغز سخن بی مغز و بی بیمزه نوشتههای قشنگ و بیمزه
namby-pamby	بی مغز سخن بی مغز و بی بیمزه نوشتههای قشنگ و بیمزه