English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 173 (8 milliseconds)
English Persian
chosen fragments قطعات منتخبه
Other Matches
running spare قطعات یدکی مورد نیاز واضافی قطعات اضافی همراه وسیله
on board spares قطعات تعمیراتی موجود درروی یک ناو قطعات موجوددر انبار
parts explosion رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان میدهد
new work عملیات نوسازی قطعات عملیاتت تجدید قطعات یا تجدیدبنا
passages عبارت منتخبه از یک کتاب
passage عبارت منتخبه از یک کتاب
reassembling بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembles بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembled بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassemble بستن قطعات سوار کردن قطعات
lectionary ایات منتخبه یا قسمتی از کتاب مقدس
lection درس یا ایات منتخبه از کتب مقدسه
cannibalized استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalised استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalises استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizing استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalising استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizes استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalize استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
bin storage انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
bin storage space فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
interim overhaul پیاده کردن قطعات به طورموقتی پیاده کردن قطعات جزئی
smithereens قطعات
parts قطعات یدکی
component drawing رسم قطعات
flinders قطعات شکسته
main members قطعات اصلی
common parts قطعات عمومی
shatter قطعات شکسته
analecta قطعات ادبی
end product مجموعه قطعات
spare parts قطعات یدکی
repair parts قطعات یدکی
cable accessory قطعات کابل
chosen fragments قطعات گزیده
shatters قطعات شکسته
chrestomathy قطعات منتخب
chrestomathy قطعات برگزیده
common hardware قطعات عمومی
common items قطعات عمومی
bill of material صورت قطعات
parts list لیست قطعات
parts peculiar قطعات اختصاصی
table of replaceable partes فهرست قطعات
shell fragments قطعات گلوله
trilcgy یا قطعات سه گانه
web stiffeners قطعات تقویتی
parts peculiar قطعات مخصوص
staff section قطعات سمبه
parts list فهرست قطعات
nomenclature نام گذاری قطعات
assemble سوار کردن قطعات
assembled سوار کردن قطعات
renovation تجدید قطعات کردن
fragment قطعات متلاشی خردکردن
fragmenting قطعات متلاشی خردکردن
fragments قطعات متلاشی خردکردن
bottom casting قطعات ریخته گی بسته
rebuilds نوسازی کردن قطعات
catalogs لیست قطعات کاتالوگ
authorized parts list سهمیه مجاز قطعات
authorized parts list لیست قطعات مجاز
analects قطعات ادبی منتخبات
bitty متشکل از قطعات ریز
assembles سوار کردن قطعات
cataloguing لیست قطعات کاتالوگ
catalogues لیست قطعات کاتالوگ
catalogued لیست قطعات کاتالوگ
catalogue لیست قطعات کاتالوگ
object assembly test ازمون الحاق قطعات
cataloging لیست قطعات کاتالوگ
cataloged لیست قطعات کاتالوگ
fracturing مو برداشتن قطعات و وسایل
invar struts قطعات فلزی ضد انبساط
investment castings قطعات ریخته گی بسته
common parts قطعات یدکی عمومی
fracture مو برداشتن قطعات و وسایل
rebuild نوسازی کردن قطعات
fractures مو برداشتن قطعات و وسایل
fractured مو برداشتن قطعات و وسایل
weldment قطعات بهم جوش خورده
blocky پرشده یا مشخص با قطعات مختلف
match mark جفتن و جور کردن قطعات
component end item قطعات و اقلام تجهیزات عمده
phrasing ترتیب بندی قطعات موسیقی
component change order دستور تغییر قطعات یک وسیله
wiggly block test ازمون قطعات موج دار
shards شکستن وبصورت قطعات ریزدراوردن
dismantle پیاده کردن قطعات مونتاژ
salvaging پیاده کردن کامل قطعات
dismantled پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismantles پیاده کردن قطعات مونتاژ
salvages پیاده کردن کامل قطعات
salvage پیاده کردن کامل قطعات
dismantling پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismounts پیاده کردن قطعات و وسایل
dismounting پیاده کردن قطعات و وسایل
dismount پیاده کردن قطعات و وسایل
shard شکستن وبصورت قطعات ریزدراوردن
salvaged پیاده کردن کامل قطعات
end product قطعات حاصله دستگاه نهایی
quadrat به قطعات مستطیل تقسیم کردن
bosses ناف روی قطعات ریختگی قوز
clapboard قطعات چوب که به مصرف روکوبی میرسد
beef cuts قطعات مختلف گوشت لاشهء گاو
sketchbook کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
materiel history خلاصه وضعیت قطعات ووسایل یا کالاها
anthologist متخصص و متبحردر گلچین قطعات ادبی
sketchbooks کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
collapsible form work قالب قطعات پیش ساخته بتونی
bossed ناف روی قطعات ریختگی قوز
boss ناف روی قطعات ریختگی قوز
clapboards قطعات چوب که به مصرف روکوبی میرسد
borescope ابزار چشمی برای بازرسی قطعات
connection of loom pieces متصل کردن قطعات دار [قالی]
bossing ناف روی قطعات ریختگی قوز
disassembly عکس عمل مونتاژ تجریه قطعات
reconditions نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
overhaul پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhauled پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhauling پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhauls پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
recondition نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
dice طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
diced طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
piece mark شماره شناسایی که روی قطعات و وسایل حک میشود
sand casting ریخته گری قطعات فلزی باقابهای ماسهای
dicing طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
vapor degreasing غوطه ور ساختن قطعات دربخار حلالات داغ
dices طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
foldboat قایق قابل جدا کردن قطعات وبستن ان
reconditioned نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
backlash خلاصی در اثر اتصال شل و یاسائیدگی قطعات در هرمکانیزمی
grout بلغور قطعات کوچک و نامنظم سنگ دوغاب
tessera قطعات کوچک مرمر یاشیشه مخصوص اجر موزاییک
cirrocumulus قطعات ابرهای کوچک وسفیدی که در ارتفاعات زیاد قراردارد
images [تنظیم قطعات تصویر با برنامه ویرایش تصاویر خاص]
assembly بستن و سوار کردن قطعات اسلحه اجتماع یکانها
image [تنظیم قطعات تصویر با برنامه ویرایش تصاویر خاص]
Theres many a good tune played on an old fiddle. <proverb> یک ویولون قدیمى قطعات خوب بسیارى مى تواند بنوازد .
liquid crystal bar graph panel indicator شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
alodine نوعی روکش شیمیایی جهت قطعات الیاژ الومینیوم
breakdown drawing رسم پرسپکتیوی برای نمایش قطعات بصورت جدا از هم
fishplate قطعات ریل را با وصله وصل کردن پشت بند
track bolt پیچی که قطعات راه اهن رابه یکدیگر متصل میکند
set forward جهش یا حرکت بجلو بوسیله قطعات داخلی گلوله در هنگام اصابت
carburizing گرم کردن قطعات فولادی ماشین شده در اتمسفر قوی از گازهای هیدروکربن
cyaniding سخت گردانی سطح قطعات فولادی با غوطه ورسازی انهادر حمام نمکهای سیانید
braze welding جوشکاری در دمایی بالاتر از 054درجه سانتی گراد و پایین تراز نقطه ذوب قطعات
c clamp گیره فلزی به شکل سی برای وارد کردن فشار و نگاه داشتن قطعات کنار یکدیگر
polar motion وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
anti tear strips باریکه یا نوارهایی از جنس هواپیما که روی قطعات ساختمانی بال و زیرنوارهای تقویت کننده قرارمیگیرند
nitralloy قطعات نیتریده شده حاوی مقادیر جزئی کربن الومینیوم کرم منیزیوم و احتمالا گوگردو غیره
grip length طول قسمت رزوه نشده ساقه پیچ که معادل حداکثر ضخامت قطعات متصل شونده میباشد
hot valve clearance فاصله کوچک بین ساقه سوپاپ و اسبک هنگامی که تمام قطعات موتور بدمای کاری رسیده اند
replaced عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
replaces عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
replacing عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
replace عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
disassembly order دستور باز کردن و پیاده کردن قطعات یک وسیله
rigged نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
rig نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
rigs نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
jigsaw puzzle نوعی بازی معمایی که بازیکنان باید قطعات متلاشی و مختلف یک شکل یا نقشه رابا هم جفت کرده و شکل مخصوص با ان بسازند
direct exchange تعویض مستقیم مبادله مستقیم قطعات
part list فهرست قطعات فهرست لوازم یدکی
parcels به قطعات تقسیم کردن توزیع کردن
parcel به قطعات تقسیم کردن توزیع کردن
edge card یک تخته مدار که دارای قطعات باریک اتصال در طول یک لبه بوده و برای متصل شدن بارابط لبه طراحی شده است
cold working شکل دادن به قطعات فلزی دردمای معمولی که باعث افزایش شکنندگی سختی واستحکام و کاهش خاصیت تورق پذیری یا مفتول پذیری ان میگردد
splinterproof ضدبسکهای گلوله ضد قطعات گلوله
rig in باز کردن قطعات و باربندیها باز کردن وسایل و باربندی ناو
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com