English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
intermezzo قطعه موسیقی کوتاه
Other Matches
MIDI file فایل ذخیره شده روی PC که حاوی نتهای موسیقی و اطلاعات صوتی است که توسط کارت وسط MIDI به قطعه موسیقی ارسال میشود
concertos قطعه موسیقی
opus قطعه موسیقی
concerto قطعه موسیقی
opuses قطعه موسیقی
serenade قطعه موسیقی عاشقانه
medley قطعه موسیقی مختلط
serenading قطعه موسیقی عاشقانه
serenades قطعه موسیقی عاشقانه
symphony قطعه طولانی موسیقی
medleys قطعه موسیقی مختلط
duets قطعه موسیقی یا اوازدونفری
serenaded قطعه موسیقی عاشقانه
duet قطعه موسیقی یا اوازدونفری
symphonies قطعه طولانی موسیقی
postlude قطعه موسیقی پایان
nocturnes قطعه موسیقی دل انگیزو رویایی
rhapsodies قطعه موسیقی ممزوج و احساساتی
rhapsody قطعه موسیقی ممزوج و احساساتی
nocturne قطعه موسیقی دل انگیزو رویایی
offbeat قطعه موسیقی ناهماهنگ مغایر
etude قطعهء موسیقی کوتاه
suite اتاق مجلل هتل قطعه موسیقی
theme song ملودی یا قطعه موسیقی تکرار شونده
suites اتاق مجلل هتل قطعه موسیقی
set pieces قطعه ادبی ویا موسیقی منفردومشخص
oratorio قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
oratorios قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
set piece قطعه ادبی ویا موسیقی منفردومشخص
pasticcqo قطعه موسیقی که ازچندین جاگرفته شده باشد
capriccio قطعه موسیقی ازاد با ضرب نشاط اور
piano ارام بنوازید قطعه موسیقی اهسته وارام
trios قطعه موسیقی مخصوص نواختن یاخواندن سه نفر
to perform a piece of music قطعه موسیقی رادرست درساز ادا کردن
trio قطعه موسیقی مخصوص نواختن یاخواندن سه نفر
pianos ارام بنوازید قطعه موسیقی اهسته وارام
quintette قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
quintets قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
quintet قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
imbroglio قطعه موسیقی درهم امیخته و نامرتب مسئله غامض
imbroglios قطعه موسیقی درهم امیخته و نامرتب مسئله غامض
fugues قطعه موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند
fugue قطعه موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند
morceau قطعه ادبی یاموسیقی کوتاه
montages قطعه ادبی یا موسیقی مرکب از قسمتهای گوناگون تهیه عکسهای بهم پیوسته
quartets قطعه موسیقی مخصوص چهارتن خواننده یا نوازنده گروه چهارتنی که قطعهای رابسرایند.
montage قطعه ادبی یا موسیقی مرکب از قسمتهای گوناگون تهیه عکسهای بهم پیوسته
quartet قطعه موسیقی مخصوص چهارتن خواننده یا نوازنده گروه چهارتنی که قطعهای رابسرایند.
quartette قطعه موسیقی مخصوص چهارتن خواننده یا نوازنده گروه چهارتنی که قطعهای رابسرایند.
segmentation تقسیم بچند قسمت یا قطعه قطعه قطعه سازی
ballade قطعه منظومی مرکب از سه مصرع مساوی و متشابه ویک مصرع کوتاه تر که هریک از این چهار قسمت یک بیت ترجیع بند دارد
play by ear <idiom> توانایی اجرای موسیقی تنها با گوش وبدون خواندن موسیقی
melody مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
melodies مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
to sight-read something از روی ورقه [نت موسیقی] آلت موسیقی بازی کردن
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
MIDI Mapper برنامه پشتیبانی شده با windows که به کاربران MIDI با تجربه امکان تغییر نحوه ارسال نت موسیقی به دستگاههای موسیقی به PC را بیان میکند
musicom یک زبان برنامه نویسی تصنیفی که روش هایی برای تولید تصنیفهای موسیقی اصیل بعلاوه موسیقی ترکیبی ارائه میدهد
lobation قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
companion part لنگه قطعه متقابل قطعه راهنما
short lunge نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
blasts منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
blast منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
planar روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
fasted قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fast قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fastest قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasts قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
shorthorn جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
pantywaist شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
dismantling shot تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
segments قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
segment قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
segments قطعه قطعه کردن
fritter قطعه قطعه کردن
mainland قطعه اصلی قطعه
fritters قطعه قطعه کردن
sectional قطعه قطعه بخشی
segment قطعه قطعه کردن
fragmenting قطعه قطعه کردن
fragment قطعه قطعه کردن
fragmentation قطعه قطعه شدن
fragments قطعه قطعه کردن
short quard سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
anatomize قطعه قطعه کردن تجزیه کردن
hurdle step جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
treble staff موسیقی
music موسیقی
ragtime در موسیقی
treble clef موسیقی
ear for music موسیقی
pricking نقطه نت موسیقی
pricks نقطه نت موسیقی
background music موسیقی پس زمینه
background sound موسیقی پس زمینه
play music موسیقی ساختن
discos موسیقی دیسکو
disco موسیقی دیسکو
chamber music موسیقی مجلسی
boogies موسیقی بوگی
boogies موسیقی راک
pricked نقطه نت موسیقی
prick نقطه نت موسیقی
musician موسیقی دان
subdominant نت چهارم موسیقی
make music موسیقی ساختن
ambient music موسیقی متن
background music موسیقی متن
background sound موسیقی متن
jazz موسیقی جاز
ambient music موسیقی پس زمینه
musicians موسیقی دان
boogieing موسیقی بوگی
music halls سالن موسیقی
fortes موسیقی بلند
note نت موسیقی نوشتن
notes نت موسیقی نوشتن
noting نت موسیقی نوشتن
beats ضربت موسیقی
beat ضربت موسیقی
quire گروه کر [موسیقی]
carillon زنگهای موسیقی
carillons زنگهای موسیقی
forte موسیقی بلند
unvocal بدون موسیقی
music hall سالن موسیقی
boogieing موسیقی راک
music synthesizer ایجادکننده موسیقی
boogied موسیقی بوگی
ragtime موسیقی ضربی
boogied موسیقی راک
musical instruments الت موسیقی
musical instrument الت موسیقی
boogie موسیقی بوگی
boogie موسیقی راک
boleros موسیقی بولرو
musical ability توانش موسیقی
musicology موسیقی شناسی
musicologist موسیقی شناس
musicalness ذوق موسیقی
musicalness برابری با موسیقی
musicality ذوق موسیقی
musicality برابری با موسیقی
instructor of music مشاق موسیقی
instrumentally با الت موسیقی
music therapy موسیقی درمانی
musical language زبان موسیقی
computer music موسیقی کامپیوتری
electronic music موسیقی الکترونیکی
devotion to music دلبستگی به موسیقی
euterpe الهه موسیقی
fa چهارمین نت موسیقی
noteless غیر موسیقی
philharmonic عاشق موسیقی
timpano دهل [ساز موسیقی]
notes اهنگ صدا نت موسیقی
noting اهنگ صدا نت موسیقی
note اهنگ صدا نت موسیقی
percussion instrument الات موسیقی ضربی
gavote موسیقی این رقص
Beautiful music ( weather ) . موسیقی ( هوای ) قشنگ
gavotte موسیقی این رقص
glockenspiel نوعی الت موسیقی
reed الت موسیقی بادی
lyrical غزلی موسیقی یا شعربزمی
melodies صدای موسیقی نوا
melody صدای موسیقی نوا
immusical خارج ازقواعد موسیقی
euphonium یکجورالت موسیقی بادی
timpano کوس [ساز موسیقی]
soul music موسیقی مذهبی سیاهپوستان
soundtrack موسیقی ضبط شده
soundtracks موسیقی ضبط شده
anvil سندان [آلت موسیقی]
marching موسیقی نظامی یا مارش
marches موسیقی نظامی یا مارش
marched موسیقی نظامی یا مارش
march موسیقی نظامی یا مارش
to play [the] harp چنگ زدن [موسیقی]
to harp چنگ زدن [موسیقی]
stroke [guitar] زدن [گیتار] [موسیقی]
kettledrums کوسها [ساز موسیقی]
timpani کوسها [ساز موسیقی]
kettledrums دهل ها [ساز موسیقی]
timpani دهل ها [ساز موسیقی]
chiming ترتیب زنگهای موسیقی
chimes ترتیب زنگهای موسیقی
chimed ترتیب زنگهای موسیقی
kettledrums تیمپانی ها [ساز موسیقی]
chime ترتیب زنگهای موسیقی
timpani تیمپانی ها [ساز موسیقی]
musically مطابق اصول موسیقی
plays الت موسیقی نواختن
bandsman عضو دستهء موسیقی
dulcet نوعی الت موسیقی
castanet یک نوع الت موسیقی
playing الت موسیقی نواختن
octaves نتهای هشتگانه موسیقی
octave نتهای هشتگانه موسیقی
play الت موسیقی نواختن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com