English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
buttonhook قلاب دکمه
Other Matches
single breasted دارای دکمه در یک طرف کت کت دو یا سه دکمه
single-breasted دارای دکمه در یک طرف کت کت دو یا سه دکمه
hooked medallion ترنج قلاب شکل [در این ترنج سر قلاب ها می تواند به سمت خارج و یا ترکیبی از داخل و خارج طراحی شود.]
crane hook قلاب سرکابل بالابر جرثقیل قلاب یا چنگک جرثقیل
shutter release button دکمه
buttons دکمه
tuberculum دکمه
tubercle دکمه
stop knob دکمه
bottle flower گل دکمه
botton دکمه
knobs دکمه
knob دکمه
buttoning دکمه
reset button دکمه
button دکمه
tuber دکمه
button hole جا دکمه
tubers دکمه
gemma دکمه
shooting adjustment keys دکمه
buttoned دکمه
knop دکمه
Buttonhole کتی که در دو طرف دکمه دارد
flue stop دکمه ارگ
double breasted کت چهار دکمه
gemmiparous دکمه اور
gemmule دکمه گیاهک
knobbed دکمه دار
buttonhook سگک دکمه
buttonhook دکمه انداز
buttonholed سوراخ دکمه
buttonholes سوراخ دکمه
buttonholing سوراخ دکمه
unbutton گشودن دکمه
push button دکمه فشاری
unbuttoned گشودن دکمه
unbuttoning گشودن دکمه
unbuttons گشودن دکمه
alarm push دکمه اژیر
buttonhole سوراخ دکمه
mouse button دکمه ماوس
snap fastener دکمه قابلمه
radio button دکمه رادیو
snap fastener دکمه فشاری
sleeve link دکمه زنجیری
cuffs دکمه سردست
cuffing دکمه سردست
cuffed دکمه سردست
cuff دکمه سردست
coarse adjustment knob دکمه تنظیم زیرین
beater ejector دکمه تعویض سر همزن
canopy release knob دکمه برقراری سایبان
condenser adjustment knob دکمه تنظیم تراکم
film advance mode دکمه رد کردن فیلم
buttoning هرچیزی شبیه دکمه
fine adjustment knob دکمه تنظیم دقیق
viewfinder adjustment keys دکمه یابنده هدف
button هرچیزی شبیه دکمه
stud دکمه سردست دسته
buttoned هرچیزی شبیه دکمه
door stop دکمه کله قندی
olivet دکمه هسته خرمایی
olivette دکمه هسته خرمایی
push botton دکمه زنگ اخبار
tuberculous دارای برامدگی یا دکمه مسلول
cornet a pistons یکجورسازشیپوری که چندین دکمه دارد
exposure adjustment knob دکمه نمایش تعداد فیلم
double breasted کتی که در دو طرف دکمه دارد
seat back adjustment knob دکمه تنظیم پشتی صندلی
eyeing دکمه یا گره سیب زمینی
eying دکمه یا گره سیب زمینی
eyes دکمه یا گره سیب زمینی
farcy button دکمه یابرامدگی درناخوشی سراجه
eye دکمه یا گره سیب زمینی
boutonniere بریدگی یاشکاف جای دکمه
farcy bud دکمه یابرامدگی درناخوشی سراجه
righting دکمه سمت راست از Mouse با دو یا سه کلید
etui جعبهء کوچک زینتی سوزن نخ و دکمه
right دکمه سمت راست از Mouse با دو یا سه کلید
shell jacket بالاتنه کوتاه دکمه دار نظامی
boutonniere گلی که درسوراخ دکمه کت زده میشود
righted دکمه سمت راست از Mouse با دو یا سه کلید
reefing jacket یکجور نیمتنه چسبان که از دوطرف دکمه میخورد
pushbutton آنچه با فشار دادن یک دکمه کار کند
programmable function keyboard صفحه کلید دکمه یی برای سیستمهای گرافیکی
pelican crossing دکمه ای که با زدن آن عبور و مرور قطع میشود
double click احضار یک فرمان توسط دکمه دستگاه OUSE
O.K. دکمه OK که برای شروع یا تایید یک عمل به کار می رود
to make a typing error [mistake] اشتباه روی دکمه ای فشار دادن [کلید یا تلفن]
to make a typo [American E] اشتباه روی دکمه ای فشار دادن [کلید یا تلفن]
to hit the wrong key [on the PC/phone/calculator] اشتباه روی دکمه ای فشار دادن [کلید یا تلفن]
clicks تلنگر زدن فرایند فشار دکمه دستگاه OUSE
clicked تلنگر زدن فرایند فشار دکمه دستگاه OUSE
click تلنگر زدن فرایند فشار دکمه دستگاه OUSE
Programs menu زیر منوییکه از دکمه Start در ویندوز قابل دستیابی است
clicking فشار دادن دکمه بالای دستگاه ماوس paste and cut
doubled up ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
doubled ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
double ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
to press the button دکمه را فشار دادن در راه انداختن چیزی یا کاری پیش قدم شدن
clicked دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
clicks دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
click دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
grips قلاب
gripping قلاب
tick قلاب
ticked قلاب
grapple قلاب
grapples قلاب
clasp قلاب
grappling قلاب
fishhook قلاب
fishing line زه قلاب
fish line زه قلاب
ticks قلاب
fifi hook قلاب فی فی
hook قلاب
gripped قلاب
grip قلاب
bracket قلاب
button hook قلاب
buckle قلاب
harnessing قلاب
harnessed قلاب
harness قلاب
creel قلاب
creels قلاب
agrafe قلاب
agraffe قلاب
tache قلاب
takle قلاب
grapnels قلاب
dragged قلاب
sling dog تک قلاب
uncus قلاب
drag قلاب
crows foot قلاب
hooks قلاب
crampoon قلاب
crampon قلاب
buckles قلاب
buckled قلاب
tach قلاب
grapnel قلاب
iron fork قلاب
hamulus قلاب
grabs قلاب
knop قلاب نخ
square bracket قلاب
grabbing قلاب
grappled قلاب
toggles قلاب
toggle قلاب
grab قلاب
clasped قلاب
holdfast قلاب
hamulus قلاب چه
drags قلاب
grabbed قلاب
gib قلاب
clasping قلاب
grabber قلاب
clasps قلاب
kake قلاب
contrasted دکمه کنترلی روی صفحه نمایش که اختلاف بین e-ton سیاه و سفید یا رنگها را تغییر میدهد
contrast دکمه کنترلی روی صفحه نمایش که اختلاف بین e-ton سیاه و سفید یا رنگها را تغییر میدهد
contrasts دکمه کنترلی روی صفحه نمایش که اختلاف بین e-ton سیاه و سفید یا رنگها را تغییر میدهد
contrasting دکمه کنترلی روی صفحه نمایش که اختلاف بین e-ton سیاه و سفید یا رنگها را تغییر میدهد
pelican hook قلاب پران
bottom boom قلاب سرد کل
pintle قلاب یا چنگک
crotchety قلاب مانند
blackwall hitch گره قلاب
link زنجیر قلاب
spring hook قلاب فنردار
cargo hook قلاب بار
osborne shackle قلاب حامل
picot قلاب دوزی
can hook قلاب لب تخت
hamate بشکل قلاب
pelican hook قلاب پلیکان
bottom chord قلاب سر دکل
flukes قلاب لنگر
on hook قلاب شده
fluke قلاب لنگر
flesh hook قلاب گوشت کش
caster ماهیگیر با قلاب
cleek قلاب بزرگ
sister hooks قلاب پرچم
frogs قورباغه قلاب
fish hook قلاب ماهیگیری
hamulus قلاب کوچک
fishhook قلاب ماهیگیری
hamiform قلاب مانند
flash hook قلاب گوشت
shackle hook قلاب بوکسل
sail hook قلاب چادر
hooker قلاب انداز
uncinate قلاب دار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com