Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 110 (7 milliseconds)
English
Persian
A happy heart makes a blooming visage.
<proverb>
قلب شاد,چهره را بشاش مى سازد .
Other Matches
rattling
بشاش
pleasing
بشاش
heartsome
بشاش
gratulant
بشاش
canty
بشاش
bright with joy
بشاش
cheerful
بشاش
beaming
بشاش
riant
بشاش
pleased
بشاش
spirituelle
بشاش سر زنده
eupeptic
بشاش خوشرو
agreeable
مطبوع بشاش
blithesome
بشاش سرحال
jocund
سر چنگ بشاش
roseate
بشاش خوش بین
roseal
بشاش خوش بین
Whistle past the graveyard
<idiom>
تلاش برای بشاش ماندن در اوضاع وخیم
puss
چهره
feature
چهره
featured
چهره
features
چهره
featuring
چهره
physiognomies
چهره
to keep one's countenance
چهره
physiognomy
چهره
visage
چهره
face
چهره
faces
چهره
visages
چهره
complexions
رنگ چهره
anaemic
زرد چهره
physiognomies
چهره بیرونی
faces
چهره طرف
physiognomy
چهره بیرونی
face
چهره طرف
complexion
رنگ چهره
facial expression
حالت چهره
facial angle
زاویه چهره
tears rained down his cheeks
اشک بر چهره اش روان شد
flush
چهره گلگون کردن
pokerface
چهره خشک وبیحالت
amimia
اختلال بیانگری چهره
flushing
چهره گلگون کردن
flushes
چهره گلگون کردن
arbitration
ن می سازد
effigy
چهره برجسته روی سکه
effigies
چهره برجسته روی سکه
He is a new face in the company .
چهره تازه ای درشرکت است
lineaments
خطوط چهره صفات مشخصه
lineament
خطوط چهره صفات مشخصه
she has lost her roses
چهره گلگونش زعفرانی شده است
straight face
چهره رسمی و بی نشاط قیافه بی تفاوت
Vegetables dont agree (disagree)with me .
سبزیجات به من نمی سازد
to face somebody
[something]
چهره خود را بطرف کسی
[چیزی]
گرداندن
perplexingly
چنانکه گیج یا حیران سازد
microprocessor
واحدی که عنصر اصلی ریزپردازنده را می سازد
palliative
مسکن دارویی که موقتاناخوشی ای راسبک سازد
palliatives
مسکن دارویی که موقتاناخوشی ای راسبک سازد
She fabricates them. she makes them up .
اینها را از خودش می سازد ( درمی آورد)
microprocessors
واحدی که عنصر اصلی ریزپردازنده را می سازد
lady killer
مردیکه زنها راباسانی شیفته خود می سازد
camera lucida
دستگاهی که تصویری رابزرگ کرده و منعکس می سازد
compound
مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
compounds
مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
compounded
مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
concentrator
گرهای که دسترسی را از یک یا چند ایستگاه به شبکه ممکن می سازد
beginnings
بخشی از ماده که شروع ناحیه ضبط یک نوار مغناطیسی را می سازد
beginning
بخشی از ماده که شروع ناحیه ضبط یک نوار مغناطیسی را می سازد
prohibitive tax
مالیات گزافی که صدور یاورود کالا را غیر ممکن می سازد
hardware
دیسکها و مکانیزم هایی که یک کامپیوتر و وسایل جانبی آنرا می سازد
platforms
نوع استاندارد سخت افزار که محدوده مشخص از کامپیوترها را می سازد
platform
نوع استاندارد سخت افزار که محدوده مشخص از کامپیوترها را می سازد
channelled
اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد
channeled
اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد
channels
اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد
channel
اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد
symbolic
برنامه رفع اشکال که نمایش نشانهای متغیرها و محل ها را هم ممکن می سازد
power fail restart
سهولتی که یک کامپیوتر راقادر می سازد تا پس از قطع برق به عملیات عادی خودبرگردد
rom
کدی که توابع Bios را می سازد که در قطعه ROM ذخیره شده اند.
symbolically
برنامه رفع اشکال که نمایش نشانهای متغیرها و محل ها را هم ممکن می سازد
Floret
[rosette]
[طرح گل رزی با حالتی منظم و هندسی که جلوه ای از یک شکوفه را مجسم می سازد.]
clearance fit
اتصالی که در ان حدود دوعضو جفت شونده همیشه مونتاژ را محکم می سازد
channeling
اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد
wats
Service Telephone WidaArea سرویسی که تعدادنامحدودی از مکالمات را درناحیهای وسیع از یک نقطه به هر مکان مجاز می سازد
super-
پیشرفت در سیستم نمایش گرافیکی استاندارد VGAکه renolution تا x پیکسل با میلیون ها رنگ را ممکن می سازد
Internet
می را می سازد که اینترنت و اتصالات فروش را آماده میکند تا کاربران خصوصی به آنها دسترسی داشته باشند
Cambridge ring
استاندارد شبکه محلی برای وصل کردن چندین وسیله و کامپیوتر در یک اتصال حلقهای می سازد
cycle stealing
ناتوان سازد و پس ازان حافظه داخلی کامپیوتر دراختیار دستگاه قرار گیرد چرخه دزدی
ten key pad
مجموعهای مجزا از کلیدهای شماره گذاری شده از 0 تا 9روی یک صفحه کلید که واردکردن عدد را اسان می سازد
expanded memory system
ابزاری که حافظه اضافی در IBM PC قرار دارد را مدیریت میکند و برای برنامه ها آماده استفاده می سازد
appleline
IB تبادل اطلاعات کندرا قادر می سازد تا باکامپیوترهای بزرگ شرکت یک دستگاه سخت افزاری که ریزکامپیوتر ACINTOSH
dual
حافظه با دو مجموعه از داده و خط وط حافظه که ارتباطات بین CPU ها را ممکن می سازد
media
زیر لایه در لایه اتصال داده از مدل شبکه OSI که دستیابی به رسانه ارسال را ممکن می سازد
figural rug
[pictorial]
فرش تصویری
[در این نوع بافت چهره انسان و یا مناظر قسمت اصلی فرش را تشکیل داده و معمولا در ابعاد کوچک بافته می شود.]
relief
نقش یا گل برجسته
[این امر در فرشبافی بیشتر در هنگام بافت چهره انسان، گاه نقوش حیوانات و یا استفاده از آیات، کلمات و شعر در متن و یا حاشیه فرش بکار می رود.]
microprocessors
قط عات واحد پردازش مرکزی روی یک قطعه مجتمع مجزا که در صورت ترکیب با حافظه و قط عات ورودی /خروجی یک ریزکامپیوتر می سازد
microprocessor
قط عات واحد پردازش مرکزی روی یک قطعه مجتمع مجزا که در صورت ترکیب با حافظه و قط عات ورودی /خروجی یک ریزکامپیوتر می سازد
ambiguous
نام فایلی که برای یک فایل یکتا نام یکتایی ندارد و محل دهی فایل را مشکل می سازد
xmodem
یک پروتکل انتقال فایل غیرهمزمان برای کامپیوترهای شخصی که انتقال سالم فایل ها را از طریق سیستم تلفن اسان تر می سازد
ISP
شرکتی که حاوی یکی از اتصالات داغی است که اتصالات اینترنت و فروش را ممکن می سازد تا کاربران خصوصی از طریق آن به اینترنت دستیابی داشته باشند
externals
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
external
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
time
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
times
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
timed
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
user freindly
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
flower design
طرح افشان گل
[این طرح جلوه ای از طرح لچک ترنج شاه عباسی است با تعداد زیادی گل که در کل متن ترنج خاصی را جلوه گر می سازد.]
tdm
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ارسال سریع . هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود. گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com