English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English Persian
extirpator قلع وقمع کننده براندازنده
Other Matches
subversives براندازنده شورشی
subversive براندازنده شورشی
supplantation قلع وقمع
to root up قلع وقمع کردن
ineradicably بطور ریشه کن نشدنی چنانکه نتوان بیخ کن یا قلع وقمع نمود
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
altitude/height hold متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
del credere وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
changer دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
detonators منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonator منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
distractive گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
interceptors هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
steam fitter نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
vasomotor اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
makgi boowi نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
interceptor هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
search jammer تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
expostulator سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
padding پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
suppressive خنثی کننده اتش سرکوب کننده
prepossessing مجذوب کننده جلب توجه کننده
claqueur تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
sprining charge خرج چال کننده یا گود کننده
astigmatizer وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
thickeners غلیظ کننده پرپشت کننده
thickener غلیظ کننده پرپشت کننده
trimmer دستکاری کننده صاف کننده
thwarter خنثی کننده مسدود کننده
the producer and the consumer تولید کننده و مصرف کننده
discriminant تفکیک کننده جدا کننده
venerator تکریم کننده ستایش کننده
supplicant درخواست کننده تضرع کننده
lifter مرتفع کننده برطرف کننده
modifier اصلاح کننده تعدیل کننده
sniffy افهار تنفر کننده فن فن کننده
hangers اویزان کننده معلق کننده
divider جدا کننده تقسیم کننده
corruptor فاسد کننده منحرف کننده
practicer تمرین کننده مشق کننده
favourer یاری کننده مساعدت کننده
designative اشاره کننده تعیین کننده
acknowledger تصدیق کننده قبول کننده
modulator demodulator تلفیق کننده- تفکیک کننده
cogitator اندیشه کننده مطالعه کننده
insulator جدا کننده عایق کننده
desolater ویران کننده متروک کننده
supplicants درخواست کننده تضرع کننده
spell binder مسحور کننده مجذوب کننده
corrupter فاسد کننده منحرف کننده
modifiers اصلاح کننده تعدیل کننده
gesticulant اشاره کننده وحرکت کننده
homager تجلیل کننده کرنش کننده
toasters سرخ کننده برشته کننده
suberter سرنگون کننده تضعیف کننده
whetstone تیز کننده تند کننده
striking force نیروی تک کننده یا کمین کننده
hanger اویزان کننده معلق کننده
preventive حفافت کننده جلوگیری کننده
oppressive خورد کننده ناراحت کننده
contractive جمع کننده چوروک کننده
prosecutors پیگرد کننده تعقیب کننده
provisioner تدارک کننده تهیه کننده
prosecutor پیگرد کننده تعقیب کننده
intermediary وساطت کننده مداخله کننده
intermediaries وساطت کننده مداخله کننده
insulators جدا کننده عایق کننده
vibrators ارتعاش کننده نوسان کننده
toaster سرخ کننده برشته کننده
diverting سرگرم کننده منحرف کننده
transmitters منتقل کننده مخابره کننده
transmitter منتقل کننده مخابره کننده
desolator ویران کننده متروک کننده
presenters ارائه کننده معرفی کننده
presentor ارائه کننده معرفی کننده
accaimer هلهله کننده تحسین کننده
presenter ارائه کننده معرفی کننده
coordinator هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
vibrator ارتعاش کننده نوسان کننده
skeletonizer تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
parity bit عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
families محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper کج کننده واژگون کننده
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
flares گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilizer تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
requistioner قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
flare گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilisers تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
supporting arms نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
negative true logic سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
radar picket ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
gyro repeater تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumpers شوت کننده با پرش پرش کننده
jumper شوت کننده با پرش پرش کننده
out side دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
refutatory رد کننده
renunciant کننده
mumbler من من کننده
skittish رم کننده
thinner کم کننده
repudiationist رد کننده
renunciant رد کننده
spurner رد کننده
refutative رد کننده
squasher له کننده
refuser رد کننده
ear-splitting کر کننده
squelcher له کننده
fizzy کف کننده
jaberer پچ پچ کننده
filler پر کننده
bandwidth یچ کننده
filleting پر کننده
solver حل کننده
mitigative کم کننده
syncopator غش کننده
mitigatory کم کننده
fluxing oil اب کننده
sensor حس کننده
prattfall پچ پچ کننده
filleted پر کننده
trackers پی کننده
tracker پی کننده
crusher له کننده
wheezy خس خس یا خر خر کننده
wheeziest خس خس یا خر خر کننده
bidders کننده
mauler له کننده
hopper لی لی کننده
hoppers لی لی کننده
abjurer or abjuror کننده
catterer پچ پچ کننده
whisperer پچ پچ کننده
bender خم کننده
deletive حک کننده
benders خم کننده
bidder کننده
puffer پف کننده
wheezier خس خس یا خر خر کننده
prater پچ پچ کننده
deflective کج کننده
commulator یک سو کننده
doers کننده
fillets پر کننده
doer کننده
crepitant خش خش کننده
percutient دق کننده
rebutter رد کننده
swooner غش کننده
noncommittal رد کننده
fillet پر کننده
surfy کف کننده
attacking تک کننده
attenuant اب کننده
solvent اب کننده
solvents اب کننده
fillers پر کننده
retardatory درنگ کننده
remissive گذشت کننده
absorptive جذب کننده
renunciant واگذار کننده
retardative درنگ کننده
accelerative تسریع کننده
accelerunt تسریع کننده
acceletor تسریع کننده
remitter پرداخت کننده
affecter وانمود کننده
affronter توهین کننده
affirmant افهار کننده
aggravator شدید کننده
affirmant تصدیق کننده
renewer تجدید کننده
retarder تاخیر کننده
abstracter خلاصه کننده
abstergent پاک کننده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com