Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
English
Persian
stylograph
قلم حکاکی وگراور سازی
Other Matches
stylography
حکاکی
glyptics
حکاکی
engraving
حکاکی
engravings
حکاکی
in intaglio
با حکاکی
carving
حکاکی
gravure
حکاکی
graving tool
قلم حکاکی
scribes
حکاکی کردن
scribe
حکاکی کردن
burin
قلم حکاکی
glyptic
مربوط به حکاکی
cutting chisel
قلم حکاکی
rectification
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
toreutics
فن حکاکی وقلم زنی
inscribe
حکاکی کردن نشاندن
intagliated
حکاکی شده منقوش
inscribing
حکاکی کردن نشاندن
inscribed
حکاکی کردن نشاندن
inscribes
حکاکی کردن نشاندن
woodcut
حکاکی روی چوب
lithographs
حکاکی روی سنگ
lithography
حکاکی بر روی سنگ
lithograph
حکاکی روی سنگ
carving knife
چاقوی حکاکی یا گوشت بری
carving knives
چاقوی حکاکی یا گوشت بری
stilus
قلم فولادی حکاکی وگراورسازی
styli
قلم فولادی حکاکی وگراورسازی
stylus
قلم فولادی حکاکی وگراورسازی
styluses
قلم فولادی حکاکی وگراورسازی
corn-cob
حکاکی روی ظرف چوبی
lithograph
حکاکی روی سنگ حجاری
die sinking and engraving machine
دستگاه فرز حدیده و حکاکی
lithographs
حکاکی روی سنگ حجاری
woodcut
گراوور چوبی حکاکی بر لوحه چوبین
photoglyph
صفخهای که دراثر روشنایی حکاکی شده باشد
scrimshaw
اشیاء منبت کاری یا حکاکی شده زینتی
lion
[حکاکی سر شیر در معماری کلاسیک بخصوص در کتیبه ها]
intaglio
تصویر حکاکی شده روی سنگ یا مواد سخت
calculating
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
microchip
مداری ه تمام قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک قطعه نیمه هادی قرار دارند با روشهای حکاکی و فرآیندهای شیمیایی
integrated circuit
مداری که همه قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک نیمه هادی کوچک قرار دارند به وسیله روشهای حکاکی و شیمیایی
microchips
مداری ه تمام قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک قطعه نیمه هادی قرار دارند با روشهای حکاکی و فرآیندهای شیمیایی
ordnance plant
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger
الت کنگره سازی یادندانه سازی
inscribing
حجاری کردن روی سطوح و ستونها حکاکی کردن
lithoglyptics
کنده کاری روی گوهر حکاکی روی جواهر
inscribed
حجاری کردن روی سطوح و ستونها حکاکی کردن
inscribes
حجاری کردن روی سطوح و ستونها حکاکی کردن
inscribe
حجاری کردن روی سطوح و ستونها حکاکی کردن
glyptography
شناسائی نقشهای جواهر حکاکی در روی جواهر
pre-treatment
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
imagery
مجسمه سازی شبیه سازی
subjugation
مقهور سازی مطیع سازی
ouster
بی بهره سازی محروم سازی
formularization
کوتاه سازی ضابطه سازی
irritancy
پوچ سازی باطل سازی
frustrations
خنثی سازی محروم سازی
frustration
خنثی سازی محروم سازی
engraved
کنده کاری کردن در حکاکی کردن
engrave
کنده کاری کردن در حکاکی کردن
engraves
کنده کاری کردن در حکاکی کردن
erasable
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
save
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
insculp
حکاکی کردن گراور کردن
sort
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
printed circuit
ماده سطح که شیارهای هادی از جنس آهن دارد به صورت چاپ شده یا حکاکی روی سطح آن که وقتی قط عات روی آن نصب می شوند مدار را کامل میکند
printed circuit board
ماده سطح که شیارهای هادی از جنس آهن دارد به صورت چاپ شده یا حکاکی روی سطح آن که وقتی قط عات روی آن نصب می شوند مدار را کامل میکند
Indeo
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
external
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
rom
دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
individualises
تک سازی
bridge building
پل سازی
bridgework
پل سازی
individualising
تک سازی
pavement
کف سازی
pavements
کف سازی
individualised
تک سازی
stylization
مد سازی
retortion
کج سازی
retortion
خم سازی
flection
خم سازی
individuation
تک سازی
repk lection
پر سازی
compaction
تو پر سازی
padding
له سازی
individualize
تک سازی
flooring
کف سازی
individualized
تک سازی
deflexion
خم سازی
individualizes
تک سازی
individualizing
تک سازی
individualization
تک سازی
local anasthesia
سر سازی
truncation
بی سر سازی
idolization
بت سازی
formulation
قاعده سازی
inebriation
مست سازی
fumigation
ضد عفونی سازی
fitting
جفت سازی
bookbinding
کتاب سازی
inspissation
غلیظ سازی
gaingiving
مشتبه سازی
inflexion
خم سازی خمیدگی
refreshment
تازه سازی
refreshments
تازه سازی
inculcation
جایگیر سازی
enthralment
بنده سازی
glycogenesis
گلیکوژن سازی
glasswork
شیشه سازی
gemination
جفت سازی
infuriation
خشمگین سازی
gelatination
دلمه سازی
individuation
جدا سازی
individualization
فرد سازی
individualization
منفرد سازی
insulates
عایق سازی
insulating
عایق سازی
histogenesis
بافت سازی
horology
ساعت سازی
hymnography
سرود سازی
neutralization
خنثی سازی
ichnography
زمینه سازی
image formation
تصویر سازی
neutralization
بی اثر سازی
immortalization
جاوید سازی
seduction
گمراه سازی
impregnation
ابستن سازی
incavation
پوک سازی
insulate
عایق سازی
pacification
ارام سازی
exclusion
محروم سازی
gnomonics
فن شاخص سازی
gold beating
زرورق سازی
industrialization
صنعتی سازی
strangling
خفه سازی
grillwork
شبکه سازی
grillwork
سبد سازی
gunsmithery
تفنگ سازی
haematogenesis
خون سازی
harmonization
هم اهنگ سازی
nationalization
ملی سازی
heterodyne reception
زنه سازی
humanization
مردمی سازی
enrichment
غنی سازی
fading
محو سازی
inceration
موم سازی
simulation
فاهر سازی
microminiaturization
ریز سازی
microsoft
بهنگام سازی
minimalization
کمینه سازی
forgery
صورت سازی
forgery
سند سازی
forgeries
صورت سازی
implementation
پیاده سازی
roofing
سقف سازی
simulation
شبیه سازی
unification
یکی سازی
manumission
ازاد سازی
notification
اگاه سازی
relocation
جابجا سازی
materialization
مادی سازی
maximization
بیشینه سازی
mealing
نرم سازی
reductions
ساده سازی
reduction
ساده سازی
forgeries
سند سازی
minimization
کمینه سازی
abbreviation
کوته سازی
replacements
جانشین سازی
replacement
جانشین سازی
mythopoetic
اساطیر سازی
extinction
خاموش سازی
withdrawal
رها سازی
nest building
لانه سازی
networking
شبکه سازی
nidificate
لانه سازی
abbreviations
کوته سازی
separating
جدا سازی
miseenscene
صحنه سازی
solutions
چاره سازی
solution
چاره سازی
modeller
قالب سازی
mortar mixing
ملات سازی
municipalize
شهر سازی
curtailment
کوتاه سازی
mutualization
دو طرفه سازی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com