Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
sonorous
قلنبه بلند
Other Matches
clackvalve
دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
touts
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touting
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touted
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
tout
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
wispish
قلنبه
lump
قلنبه
nobby
قلنبه
baggy
قلنبه
nub
قلنبه
outstanding
قلنبه
pone
قلنبه
nobs
قلنبه
nob
قلنبه
stilted
قلنبه
baggier
قلنبه
stodgy
قلنبه
baggiest
قلنبه
outstandingly
قلنبه
flocculate
قلنبه
hunched
قلنبه
hunching
قلنبه
hunches
قلنبه
bombastic
قلنبه
hunch
قلنبه
lumped
قلنبه
lumps
قلنبه
lumps
قلنبه کردن
block
توده قلنبه
lumped
قلنبه کردن
blocks
توده قلنبه
blocs
توده قلنبه
flocculent
قلنبه شده
bloc
توده قلنبه
flocculence
قلنبه شدگی
grandiloquence
قلنبه نویسی
high flown
پرطمطراق قلنبه
nodules
قلنبه کوچک
nodular
قلنبه شده
nodulose
قلنبه دار
nodulous
قلنبه دار
lump
قلنبه کردن
magniloquent
قلنبه نویس
grandiloquent
قلنبه نویس
lumpy
ناهنجار قلنبه
nodule
قلنبه کوچک
blocked
توده قلنبه
lumpiest
ناهنجار قلنبه
lumpier
ناهنجار قلنبه
dirndl
نوعی دامن بلند با کمر بلند
highfalutin
اغراق امیز قلنبه
inkhorn
دارای اصطلاحات قلنبه
monofilament
الیاف تک رشته بلند
[این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
shaggy ugs
فرش های با پرز بلند
[این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
uplands
بلند
highest
بلند
vociferous
بلند
tallest
قد بلند
pointers
خط کش بلند
tallest
بلند
taller
قد بلند
taller
بلند
tall
قد بلند
tall
بلند
skyscrapers
بلند
aloud
بلند
pointer
خط کش بلند
towering
بلند
amplifiers
بلند گو
amplifier
بلند گو
legged
پا بلند
lengthwise
بلند
high grown
بلند قد
loud speaker
بلند گو
high
بلند
mouth filling
بلند
skyscraper
بلند
upland
بلند
soaring
بلند
highs
بلند
willowy
بلند
talll
قد بلند
forte
بلند
longs
بلند
longest
بلند
longer
بلند
longed
بلند
fortes
بلند
eminent
بلند
long-
بلند
talll
بلند
megaphones
بلند گو
long
بلند
rumbustious
بلند
grandiose
بلند
loftily
بلند
loudspeaker
بلند گو
loudly
بلند
high (1 9 to 36)
بلند
eton collan
بلند
megaphone
بلند گو
highfalutin
بلند
elevating
بلند کردن
levitated
بلند شدن
levitate
بلند شدن
liberal
نظر بلند
levitates
بلند شدن
riser
بلند شونده
rough
پست و بلند
boisterous laughter
خنده بلند
roughest
پست و بلند
heighten
بلند کردن
blast furnace coke
کک کوره بلند
heightens
بلند کردن
anchor at short stay
لنگر بلند
alto relievo
برجسته بلند
aquacade
فوارهء بلند
alp
قله بلند
banquette
زمین بلند
bigmouthed
صدا بلند
heightening
بلند کردن
alp
کوه بلند
elevate
بلند کردن
elevates
بلند کردن
liberals
نظر بلند
gauntlets
دستکش بلند
shandygaff
بلند رویایی
heightened
بلند کردن
heaved
بلند کردن
heave
بلند کردن
uplands
زمین بلند
tore
علف بلند
promontory
دماغه بلند
promontories
دماغه بلند
ambitions
بلند همتی
ambition
بلند پروازی
ambition
بلند همتی
tossing
ضربه بلند
elevated
بلند مرتبه
tosses
ضربه بلند
tossed
ضربه بلند
toss
ضربه بلند
fortes
موسیقی بلند
forte
موسیقی بلند
upland
زمین بلند
hoist
بلند کردن
levitating
بلند شدن
surge
موج بلند
surged
موج بلند
surges
موج بلند
ambitions
بلند پروازی
magnanimity
بلند همتی
lofty
بلند پایه
lofty
بلند بزرگ
heists
بلند کردن
gauntlet
دستکش بلند
hoists
بلند کردن
hoisted
بلند کردن
heist
بلند کردن
capote
شنل بلند
tallish
نسبتا بلند
high-rise
ساختمان بلند
low-rise
نه بسیار بلند
top-level
بلند پایه
yuk
خندهی بلند
To do something slapdash.
سر بلند بودن
big-hearted
نظر بلند
belly laughs
خندهی بلند
talll
بلند بالا
throw up
بلند کردن
to kick up
با پا بلند کردن
to read out
بلند خواندن
to throw up
بلند کردن
tor
صخره بلند
upraise
بلند کردن
uprear
بلند شدن
vociferant
با صدای بلند
walk off with
بلند کردن
belly laugh
خندهی بلند
long run
[American E]
<adj.>
بلند مدت
long term
<adj.>
بلند مدت
aspirational
[British E]
<adj.>
بلند همت
aspirational
[British E]
<adj.>
بلند پرواز
banquet
زمین بلند
banquette
زمین بلند
bell-tower
برج بلند
choir-stall
صندلی بلند
crepido
پی پایه بلند
supereminent
بسیار بلند
chivalric
بلند همت
high flying
بلند خیال
high grown
بلند بالا
high hat
کلاه بلند
high hurle
مانع بلند
high pass
پاس بلند
high rise block
ساختمان بلند
hip boot
چکمه بلند ضد اب
hornblends
هرن بلند
icarian
بلند پرواز
inextenso
کاملا بلند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com