Dictiornary-Farsi | قلنبه نویس | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
grandiloquent	قلنبه نویس
magniloquent	قلنبه نویس


Other Matches

addersser or or	نامه نویس عریضه نویس
ego loss programming	تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
versions	نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
version	نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
lumped	قلنبه
nub	قلنبه
outstanding	قلنبه
wispish	قلنبه
nobs	قلنبه
nob	قلنبه
outstandingly	قلنبه
nobby	قلنبه
lump	قلنبه
hunches	قلنبه
lumps	قلنبه
baggiest	قلنبه
hunched	قلنبه
flocculate	قلنبه
hunch	قلنبه
hunching	قلنبه
baggy	قلنبه
baggier	قلنبه
stilted	قلنبه
stodgy	قلنبه
pone	قلنبه
bombastic	قلنبه
high flown	پرطمطراق قلنبه
nodules	قلنبه کوچک
nodule	قلنبه کوچک
blocks	توده قلنبه
nodular	قلنبه شده
nodulose	قلنبه دار
blocked	توده قلنبه
nodulous	قلنبه دار
lumped	قلنبه کردن
block	توده قلنبه
lumps	قلنبه کردن
lump	قلنبه کردن
flocculent	قلنبه شده
bloc	توده قلنبه
flocculence	قلنبه شدگی
lumpy	ناهنجار قلنبه
lumpiest	ناهنجار قلنبه
lumpier	ناهنجار قلنبه
grandiloquence	قلنبه نویسی
sonorous	قلنبه بلند
blocs	توده قلنبه
highfalutin	اغراق امیز قلنبه
inkhorn	دارای اصطلاحات قلنبه
chirographer	خط نویس
programmers	برنامه نویس
proforma	پیش نویس
calligrapher	خوش نویس
historians	تاریخ نویس
phonographer	صدا نویس
programmer	برنامه نویس
proser	نثر نویس
geneologist	شجره نویس
proverbialist	مثل نویس
rewriter	دوباره نویس
prosateur	نثر نویس
prosaist	نثر نویس
historian	تاریخ نویس
rough or foul copy	چرک نویس
annotator	حاشیه نویس
epistler	رساله نویس
endorser	پشت نویس
endorser	فهر نویس
endorseer	فهر نویس
lapicide	سنگ نویس
emblematist	مثل نویس
elegist	مرثیه نویس
elegiast	قصیده نویس
elegiast	مرثیه نویس
editorialist	سرمقاله نویس
epistoler	نامه نویس
inker	مرکب نویس
head liner	سرصفحه نویس
idyllist	قصیده نویس
odist	قصیده نویس
gnomical	کوتاه لب نویس
gazetteer	روزنامه نویس
gazetteer	مجله نویس
foul copy	چرک نویس
fictionist	داستان نویس
fictionist	افسانه نویس
fabulist	افسانه نویس
fabler	افسانه نویس
dramaturge	درام نویس
letter writer	نامه نویس
aphorist	پند نویس
aphorist	موجز نویس
orthographer	درست نویس
annotator	تفسیر نویس
annalist	تاریخچه نویس
anecdotist	حکایت نویس
allegorist	تمثیل نویس
affiant	گواهی نویس
acceptor	قبولی نویس
paper stainer	کتاب نویس
natural historian	تاریخ نویس
calligraphist	خوش نویس
letter writer	کاغذ نویس
dialogist	مکالمه نویس
magazin	مجله نویس
deponent	گواهی نویس
magazinist	مجله نویس
magazinist	مقاله نویس
cryptographer	رمز نویس
copyreader	سرمقاله نویس
conveyancer	قباله نویس
mythographer	اسطوره نویس
chronicler	وقایع نویس
paragrapher	عبارت نویس
draughtsmen	طرح نویس
drafts	چرک نویس
drafts	پیش نویس
ballpens	روان نویس ها
ball pens	روان نویس ها
ballpoints	روان نویس ها
ballpoint pens	روان نویس ها
drafted	چرک نویس
draughtsman	طرح نویس
draftsmen	طرح نویس
lexicographers	لغت نویس
lexicographer	لغت نویس
write once read many	یکبار نویس
typewritter	ماشین نویس
bookmakers	کتاب نویس
bookmaker	کتاب نویس
drafted	پیش نویس
songwriter	ترانه نویس
evangelists	انجیل نویس
evangelist	انجیل نویس
draft	چرک نویس
draft	پیش نویس
playwrights	نمایشنامه نویس
playwright	نمایشنامه نویس
polygraphs	بسیار نویس
biographers	تذکره نویس
tabulating machine	جدول نویس
biographer	تذکره نویس
tabulator	جدول نویس
playwright	پیس نویس
scriptwriters	نمایشنامه نویس
scriptwriter	نمایشنامه نویس
dramatists	نمایشنامه نویس
dramatist	نمایشنامه نویس
the psalmist	زبور نویس
caption	زیر نویس
captions	زیر نویس
scholiast	حاشیه نویس
pamphleteers	رساله نویس
scrabbler	مسوده نویس
pamphleteer	رساله نویس
sign writer	تابلو نویس
sign writer	لوحه نویس
songwriter	سرود نویس
stenograph	تند نویس
story teller	افسانه نویس
playwrights	پیس نویس
minute	پیش نویس
polygraph	بسیار نویس
columnist	مقاله نویس
novelists	رمان نویس
novelist	رمان نویس
romancer	رمان نویس
satirists	هجو نویس
typists	ماشین نویس
columnists	مقاله نویس
tractarian	مقاله نویس
typist	ماشین نویس
satirist	هجو نویس
essayist	مقاله نویس
essayists	مقاله نویس
subscript	زیر نویس امضاء
subscriber of shares	پذیره نویس سهام
story teller	افسانه گو حکایت نویس
write white engine	موتور سفید نویس
write black engine	موتور سیاه نویس
serialist	داستان نویس سریال
ink writer	در تلگراف مرکب نویس
penny a line	ارزان نویس بی مایه
roughs	طرح پیش نویس
parts programmer	برنامه نویس اجزاء
system programmer	برنامه نویس سیستم
mythopoet	شاعر افسانه نویس
mythologist or ger	اساطیر نویس اساطیردان
programmer analyst	برنامه نویس / تحلیل گر
to make a minute of	پیش نویس کردن
proforma	پیام پیش نویس
systems programmer	برنامه نویس سیستم
systems programer	برنامه نویس سیستم
relative coding	برنامه نویس نسبی
maintenance programmer	برنامه نویس نگهداشت
systems progarmmer	برنامه نویس سیستم ها
maintenance programmer	برنامه نویس پشتیبان
endorse	پشت نویس کردن
drafts	پیش نویس کردن
holograph	سند دست نویس