English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 81 (6 milliseconds)
English Persian
knight قهرمان شوالیه
knighted قهرمان شوالیه
knighting قهرمان شوالیه
knights قهرمان شوالیه
Other Matches
cavalier شوالیه
knighting شوالیه
equestrienne شوالیه زن
knights شوالیه
knighted شوالیه
knight شوالیه
armiger ملازم شوالیه ها
knighthood شوالیه گری
knighthoods شوالیه گری
knightly شوالیه وار
Esq آقا-شوالیه
knightage هیئت شوالیه ها
swain خادم شوالیه
baccslavreate درجه شوالیه
knight errant شوالیه سیار
knight like شایان شوالیه گری یاسلحشوری
accolades سختی مراسم اعطای منصب شوالیه یا سلحشوری و یاشهسواری
accolade سختی مراسم اعطای منصب شوالیه یا سلحشوری و یاشهسواری
dubbed باتماس شمشیر بشانه شخصی لقب شوالیه باو اعطاکردن
dub باتماس شمشیر بشانه شخصی لقب شوالیه باو اعطاکردن
dubs باتماس شمشیر بشانه شخصی لقب شوالیه باو اعطاکردن
champion قهرمان
champions قهرمان
championed قهرمان
victor قهرمان
championing قهرمان
victors قهرمان
championess زن قهرمان
world beater قهرمان
heroes قهرمان
hero قهرمان
esquire عنوان روی نامه وامثال ان برای مردهاعنوانی که یکدرجه پایین تراز>شوالیه < بوده
title-holders قهرمان کنونی
dynasties قهرمان چندساله
title-holder قهرمان کنونی
heroic قهرمان وار
hero worship قهرمان پرستی
former shampion قهرمان سابق
dynasty قهرمان چندساله
champs قهرمان مزرعه
athletes قهرمان ورزش
sprinters قهرمان دوسرعت
sprinter قهرمان دوسرعت
athlete قهرمان ورزش
gymnasts قهرمان ژیمناستیک
gymnast قهرمان ژیمناستیک
champ قهرمان مزرعه
champed قهرمان مزرعه
champing قهرمان مزرعه
planform قهرمان یونانی جنگ تروا
heroize قهرمان وپهلوان شدن
contenders مدعی دربرابر قهرمان
contender مدعی دربرابر قهرمان
absolute champion قهرمان مطلق شطرنج
breasts برخورد سینه قهرمان دو به نوار
picaresque داستاینکه قهرمان ان رذل است
heroine زنی که قهرمان داستان باشد
tragic flaw نقیصه یاخدشه در زندگی قهرمان
theseus قهرمان یونانی فاتح امازون ها
heroines زنی که قهرمان داستان باشد
aces ستاره یا قهرمان تیمهای بازی
ajax قهرمان یونانی جنگ تروا
breast برخورد سینه قهرمان دو به نوار
ace ستاره یا قهرمان تیمهای بازی
heroically زنی که قهرمان داستان باشد
toreador قهرمان گاو باز سوار بر اسب
anti-hero نقش اول منفی مخالف قهرمان
anti-heroes نقش اول منفی مخالف قهرمان
hamlets نام قهرمان ونمایشنامه تراژدی شکسپیر
hamlet نام قهرمان ونمایشنامه تراژدی شکسپیر
achilles اشیل یا اخلیوس قهرمان داستان ایلیاد هومر
playoffs مسابقهی پایانی برای تعیین تیم قهرمان
playoff مسابقهی پایانی برای تعیین تیم قهرمان
heroize خود را پهلوان وانمود کردن قهرمان وپهلوان وانمودکردن
pick wickian شبیه پیکویک قهرمان داستان نگارش چارلز دیکنز
adventure game بازی کامپیوتری که در آن کاربر در یک میدان خیالی قهرمان است و باید از موقعیتهای مختلف خط رناک عبور کند
splits زمان ثبت شده برای فواصل معین یک مسابقه زمان ثبت شده برای قهرمان دو 004متر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com