English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
newton's laws of motion قوانین حرکت نیوتون
Other Matches
newton's laws of motion قوانین نیوتون
newton's laws of motion قوانین حرکت نیوتن
laws of motion of capitalism قوانین حرکت سرمایه داری
terminal ballistics قوانین حرکت گلوله درنزدیک هدف
newton نیوتون
Roman law مجموعهی قوانین رومی که پایهی قوانین امروزی در بسیاری از کشورها به ویژه در اروپا است
newton constant ثابت نیوتون
conflict of lows در حقوق بین الملل خصوصی مطرح میشود و منظور مغایرت قوانین داخلی با قوانین خارجی است
articles of war قوانین جنگی قوانین داد رسی نظامی
twelve tables الواحی که در سال 054 قبل از میلاد دررم منتشر شد و حاوی موادی از قوانین رمی در مورد اهم مسائل مبتلی به روزمره زندگی مردم رم بود و بعدهااساس قوانین رم قرار گرفت
Millions saw the apple fall, but Newton was the one who asked why? میلیون ها نفر به زمین افتادن سیب را دیده بودند اما فقط نیوتون پرسید چرا؟
differential ailerons ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
waved حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinting فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
tape وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tapes وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruise سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
taped وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruising سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
fish tailing حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
strokes حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
move off the ball حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
cruises سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
pandect قوانین
regulations قوانین
gas laws قوانین گازها
code مجموعه قوانین
doctorine قوانین اصلی
mendelian laws قوانین مندل
rules of the roads قوانین دریانوردی
statute book قوانین موضوعه
hague rules قوانین لاهه
rules of the roads قوانین راه
rules of engagement قوانین درگیری
infraction of rules نقض قوانین
inland rules قوانین داخلی
interpertation of laws تفسیر قوانین
forest laws قوانین جنگل
joule's laws قوانین ژول
rules of chess قوانین شطرنج
kepler's laws قوانین کپلر
korte's laws قوانین کرت
labor laws قوانین کار
gunnery قوانین تیراندازی
hovering acts قوانین ضد قاچاق
kepler laws قوانین کپلر
explanation of laws شرح قوانین
maritime law قوانین دریایی
rules committee کمیته قوانین
conflict of lows تعارض قوانین
murphy's laws قوانین مورفی
codification وضع قوانین
admiralty law قوانین دریایی
codification تدوین قوانین
zipf's laws قوانین زیف
permissive legislation قوانین مخیره
remedial statutes قوانین اصلاحی
codex مجموعه قوانین
company law قوانین شرکت
conflict of laws تعارض قوانین
competition rules قوانین رقابت
promulgation of the laws انتشار قوانین
succession law قوانین وراثت
written laws قوانین مدون
radiation laws قوانین تابش
administrative law قوانین اداری
statue law قانون یا قوانین
compound motion حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transfers حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
codification گرد اوری قوانین
child labor laws قوانین کار کودکان
sanctioned laws قوانین یا مقررات مصوبه
company law قوانین مربوط به شرکتها
laws versus tendencies قوانین در مقابل تمایلات
s factor ضریب اس در قوانین تیرتوپخانه
rules of football قوانین یا قواعد فوتبال
punitive article قوانین جزایی ارتش
law enforcement اجرای قوانین [حقوقی]
physical که قوانین نرخ بیت
gunnery قوانین تیر توپخانه
under these rules بموجب این قوانین
codification جمع وتدوین قوانین
military justice قوانین جزایی ارتش
enterprise اقدام به اجرای قوانین کردن
rules of procedure قوانین مربوط به روش جاری
encodes اعمال قوانین کد به برنامه یا داده
De Morgan's laws قوانین دومورگان [ریاضی] [منطق]
message قوانین از پیش تعریف شده که کد
encode اعمال قوانین کد به برنامه یا داده
enterprises اقدام به اجرای قوانین کردن
valid درست , طبق مجموعهای قوانین
grammars قوانین استفاده صحیح از زمان
grammar قوانین استفاده صحیح از زمان
coastel low قوانین مربوط به ابهای ساحلی
adjective laws قوانین مربوط باصول محاکمات
copyright محدود شده با قوانین کپی
De Morgan's laws قوانین دومورگان [ریاضی] [منطق]
provision قوانین سورسات رساندن مقررداشتن
littoral law قوانین مربوط به ابهای ساحلی
messages قوانین از پیش تعریف شده که کد
copyrights محدود شده با قوانین کپی
conform کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
the code of justinian مجموعه قوانین ژوستی نین پادشاه رم
conformed کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
conforming کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
formula مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
highway dispatch مقررات و قوانین عبور ومرور در شاهراهها
formulae مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
formulas مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
draconian قوانین حقوقی سخت وبی رحمانه
conforms کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
the rules of protocol قوانین قرارداد [صورت جلسه کنفرانس]
leges صورت جمع کلمه lexبمعنی قوانین
Talmud مجموعه قوانین شرعی وعرفی یهود
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
dragged حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
format قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
rules of road قوانین بین المللی عبور ومرور دریایی
casuistry حل مسائل احلاقی ووجدانی با قوانین مذهبی واجتماعی
formats قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
extend قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
representative government حکومتی که وضع قوانین ان بانمایندگان ملت باشد
inference کاهش نتایج داده طبق قوانین خاص
LCP قوانین بیان ارسال داده روی کانال
link قوانین بیان ارسال داده روی کانال
fixed point notation = قوانین و روشهای ریاضی با استفاده از اعداد اعشاری
extends قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
extending قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
inferences کاهش نتایج داده طبق قوانین خاص
mixed laws قوانین مربوط به اشخاص واموال economy mixed
relative که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
validated بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
validates بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
marquis queensberry rules مجموعه قوانین و مقررات بوکس که در سال 6781میلادی وضع شد
transfers بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
validating بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
rigorist کسیکه در قوانین مذهبی زیادسخت گیری ودقت میکند
transferring بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
transfer بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
riparian law قوانین مربوط به اعیان واموال موجود در اطراف رودخانه
illegal آنچه قانونی نیست یا مخالف قانون و قوانین باشد
legal عبارت یا دستوری که در قوانین زبان قابل پذیرش است
syntax قوانین گرامری اعمال شده به یک زبان برنامه نویسی
Gun laws need to be revisited. قوانین تفنگ نیاز به بازبینی [تجدید نظر] دارند.
validate بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
skull حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skulls حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
precedence قوانین محاسباتی برای بیان نحوه محاسبه عملیات ریاضی
liberty civil ازادیی که محدود باشد بوضع قوانین برای اسایش مردم
table of precedence صورتی که ترتیب الویت قوانین و مقررات مختلفه راتعیین میکند
r.s.c قوانین مربوط به دادگاه یادیوان عالی معادل supremecourt of rules
transformational rules مجموعه قوانین اعمال شده به داده که باید به صورت کد در بیایند
operation عملی منط قی روی تعداد عملوند مربوط به قوانین جبربول
boolean operation عمل منط قی روی چند عملوند با استفاده از قوانین جبر بول
travelling overwatch راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
unallowable digit ترکیب غیر قانونی بیتهای کلمه طبق قوانین از پیش تعیین شده
blue law قوانین سخت و محدود کنندهی پیوریتانها که بر شمال ایالات متحده حاکم بود
blue laws قوانین سخت و محدود کنندهی پیوریتانها که بر شمال ایالات متحده حاکم بود
illegal ترکیب نادست بیتها در کلمه کامپیوتری طبق قوانین ز پیش تنظیم شده
layout 1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ
sheriff نماینده رسمی دولت در یک ناحیه که ماموراجرای قوانین و انجام امورقضایی و نظارت بر انتخابات است
generators ای که برنامههای جدید طبق قوانین یا مشخصات ای که کاربر تنظیم کرده است تولید میکند
layouts 1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ
protocols سیگنال ها و کدها و قوانین از پیش توافق شده , برای تبادل داده بین سیستم ها
generator ای که برنامههای جدید طبق قوانین یا مشخصات ای که کاربر تنظیم کرده است تولید میکند
protocol سیگنال ها و کدها و قوانین از پیش توافق شده , برای تبادل داده بین سیستم ها
trade restrictions جلوگیری از ورود کالاهای خارجی به کشور است از طریق وضع قوانین گمرکی و سودبازرگانی
revenue cutter کشتی مسلح دولتی که برای جلوگیری ازقاچاق واجرای قوانین مالیاتی بکار رود
sheriffs نماینده رسمی دولت در یک ناحیه که ماموراجرای قوانین و انجام امورقضایی و نظارت بر انتخابات است
bounding overwatch حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
nodes ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
node ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
syntax مرحلهای در کامپایل که در آن عبارتها بررسی می شوند برای اینکه آیا از قوانین پیروی می کنند یا خیر
forbids ترکیب بیت در یک کلمه کامپیوتر که طبق قوانین برنامه نویس یا طرح سیستم مجاز نیست
boolean algebra قوانین مربوط به معرفی ساده کردن و تغییر توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com