Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
English
Persian
irregular force
قوای غیر نظامی
Search result with all words
parity
توازن قوای نظامی
militarism
بسط وگسترش قوای نظامی
militia
قوای شبه نظامی
militias
قوای شبه نظامی
Other Matches
militarism
روح سربازی یا نظامی گری نظامی گری توسل به قدرت نظامی
judge advocate
دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
facings
یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
facing
یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
manoeuvre
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvred
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvring
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvres
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvred
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvres
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
terminal command
فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
maneuvring
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
terminals
سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminal
سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
rank and file
صفوف مختلف نظامی سلسله مراتب نظامی
landing forces
قوای اب خاکی
irregular force
قوای چریکی
auxiliary forces
قوای کمکی
land forces
قوای بری
the three powers
قوای ثلاثه
host troop
قوای عمده
magnetic line of force
خطوط قوای مغناطیسی
mass
تمرکز قوای جنگی
faculty psychology
روانشناسی قوای ذهنی
elemental worship
پرستش قوای طبیعی
the active powers of the mind
قوای عامله متحر
magnetic lines of force
خطوط قوای مغناطیسی
air parity
توازن قوای هوایی
masses
تمرکز قوای جنگی
massing
تمرکز قوای جنگی
impuissance
ضعف قوای جنسی سستی
phantom order
قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
military channel
چانل نظامی مجرای نظامی
military government
حکومت نظامی فرمانداری نظامی
absolutist
کسیکه معتقدبه قوای نامحدود الهی است
main body
عمده قوای کاروان دریایی نیروی اصلی تک
demarkation
تحدید حدودکردن تعیین مرز قوای متخاصم
strength group
گروه عمده قوای دریایی درعملیات اب خاکی
short round
گلولهای که اشتباها روی قوای خودی فرود می اید
garrison forces
قوای پادگانی کلیه یکانهای مستقردر یک پایگاه یا منطقه یاتاسیسات
army terminals
باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
military impedimenta
شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
parlementaire
نماینده یا ایلچی قوای شورشی ایلچی رسمی دشمن
innocent passage
مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
court martial
محاکمه نظامی محاکمه نظامی کردن
hand salute
سلام نظامی دادن سلام نظامی
martial law
مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
levee en masse
عبارت است از مسلح شدن افراد یک مملکت جهت مبارزه با دشمن پیش از رسیدن قوای خصم به خاک خودی این افراد که اشکارا سلاح حمل می کنندملزم به رعایت قوانین جنگ هستند
clandestine assembly area
منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
foreign military sales
فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
service
نظامی
fort
دژ نظامی
military
نظامی
serviced
نظامی
warlike
نظامی
mil
نظامی
martial
نظامی
soldiers
نظامی
soldier
نظامی
martin
نظامی
council of war
شورای نظامی
soldiery
نیروی نظامی
military platform
سکوی نظامی
councils of war
شورای نظامی
saluted
احترام نظامی
military occupational speciality
کد تخصصی نظامی
military posture
ارایش نظامی
army staff
ستاد نظامی
provost marshal
قاضی نظامی
military posture
وضعیت نظامی
saluting
احترام نظامی
salutes
احترام نظامی
salute
احترام نظامی
guest houses
مهمانسرای نظامی
guest house
مهمانسرای نظامی
articles of war
قانون نظامی
paramilitary
شبه نظامی
military training
اموزش نظامی
military specifications
خصوصیات نظامی
military specifications
کدتخصصی نظامی
military spending
مخارج نظامی
standing orders
امریه نظامی
standing order
امریه نظامی
strategic map
نقشه نظامی
military service
خدمت نظامی
military strategy
استراتژی نظامی
civilians
غیر نظامی
civilian
غیر نظامی
drilling
تمرین نظامی
spirit de corps
غرور نظامی
martial law
حکومت نظامی
paramilitaries
شبه نظامی
militarily
از لحاظ نظامی
military psychology
روانشناسی نظامی
militias
نیروی نظامی
military assistance
کمک نظامی
military resources
منابع نظامی
militia
نیروی نظامی
soldiers
فرد نظامی
soldiers
نظامی شدن
soldier
فرد نظامی
soldier
نظامی شدن
military services
قسمتهای نظامی
civil
غیر نظامی
military court
دادگاه نظامی
martial rule
حکومت نظامی
military tribunal
دادگاه نظامی
martial court
دادگاه نظامی
maneuver
تمرین نظامی
military courtesy
احترامات نظامی
military courtesy
شئونات نظامی
military crest
خط الراس نظامی
military doctorine
دکترین نظامی
neck cloth
کاشکول نظامی
necker chief
کاشکول نظامی
military doctorine
مقررات نظامی
military expenditure
مخارج نظامی
martial spirit
روح نظامی
militarization
نظامی کردن
militarize
نظامی کردن
military convention
اتحاد نظامی
military comission
کمیسیون نظامی
military comission
هیئت نظامی
military body
هیئت نظامی
military attache
وابسته نظامی
military area
منطقه نظامی
military advisor
مستشار نظامی
military adviser
مستشار نظامی
military training
تعلیم نظامی
military funds
اعتبار نظامی
invasion currency
پول نظامی
military funds
بودجه نظامی
counter military
ضد عملیات نظامی
military governor
حاکم نظامی
council ofwar
شورای نظامی
military grid
شبکه نظامی
military intelligence
اطلاعات نظامی
military intervention
مداخله نظامی
military justice
دادسرای نظامی
military testament
وصیتنامه نظامی
campound
کمپ نظامی
by military force
با نیروی نظامی
prisidio
قلعه نظامی
military justice
دادرسی نظامی
court martial
دادگاه نظامی
court martiall
دادگاه نظامی
military government
دولت نظامی
general outpatient clinic
درمانگاه نظامی
garrison state
ایالت نظامی
field colours
پرچم نظامی
field colors
پرچم نظامی
military government
حکومت نظامی
military governor
فرمانداری نظامی
dressing parade
مشق نظامی
detention barrack
بازداشتگاه نظامی
defense information
اطلاعات نظامی
court material
دادگاه نظامی
court martiall
شورای نظامی
attache
وابسته نظامی
installations
قسمت نظامی
defensive architecture
معماری نظامی
intelligence
اطلاعات نظامی
citadel
قلعه نظامی
citadels
قلعه نظامی
exercise
مانور نظامی
camp
اردوگاه نظامی
word of command
فرمان نظامی
party
عده نظامی
installations
موسسه نظامی
camps
اردوگاه نظامی
camped
اردوگاه نظامی
exercise
مشق نظامی
exercised
مانور نظامی
posted
پست نظامی
drill
مشق نظامی
drilled
مشق نظامی
drills
مشق نظامی
posts
پست نظامی
post
پست نظامی
khaki
لباس نظامی
exercised
مشق نظامی
exercises
مانور نظامی
Military operations.
عملیات نظامی
exercises
مشق نظامی
regimental
لباس نظامی
to attain a great age
به سن بالارسیدن
[نظامی ]
post-
پست نظامی
tunc
پیراهن نظامی
installation
موسسه نظامی
the military profession
کار نظامی
militarist
نظامی گرا
army attache
وابسته نظامی
march
گام نظامی
cadet
دانشجوی نظامی
stronghold
قلعه نظامی
strongholds
قلعه نظامی
cadets
دانشجوی نظامی
marched
گام نظامی
ceremony
مراسم نظامی
marches
گام نظامی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com