Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
flexible price
قیمت انعطاف پذیر
Other Matches
supple
انعطاف پذیر
elastic
انعطاف پذیر
flexible
انعطاف پذیر
flexible tariff
تعرفه انعطاف پذیر
elastic supply
عرضه انعطاف پذیر
flexible pavement
شوسه انعطاف پذیر
elastic demand
تقاضای انعطاف پذیر
flexible
انعطاف پذیر تا شدنی
flexible budget
بودجه انعطاف پذیر
flexible footing
شالوده انعطاف پذیر
flexible disk
دیسک انعطاف پذیر
price rigidity
انعطاف ناپذیری قیمت
price responsiveness
انعطاف پذیری قیمت
nonflexible price
قیمت انعطاف ناپذیر
rigidity of prices
انعطاف ناپذیری قیمت ها
inelastic
غیر قابل انعطاف تغییر نا پذیر
kinked demand curve
و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
reserve price
قیمت پنهانی
[در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
slutsky theorem
براساس این قضیه با کاهش قیمت یک کالا مقدار تقاضا برای ان افزایش یافته و این امر بعلت اثر درامدی و اثر جانشینی امکان پذیر است
current standard cost
مقیاس سنجش قیمت کالای تولیدی یا مواد اولیه با قیمت پایه است
cost plus pricing
تعیین قیمت فروش با افزودن ضریب مخصوص منفعت به قیمت تمام شده
unbundled software
نرم افزاری که قیمت آن همراه با قیمت قطعه نیست
underprice
قیمت پایین تراز قیمت بازار
reparable
اصلاح پذیر تعمیر پذیر
educatable
تربیت پذیر تعلیم پذیر
ascendable
تفوق پذیر فراز پذیر
ascendible
تفوق پذیر فراز پذیر
repairable
اصلاح پذیر تعمیر پذیر
mixable
امیزش پذیر امتزاج پذیر
educable
تربیت پذیر تعلیم پذیر
value added
قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
stock watering
سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
paasche price index
یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
list price
فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
normal price
قیمت عادی قیمت معمولی
last price
اخرین قیمت حداقل قیمت
shadow price
شبه قیمت قیمت ضمنی
quantum valebat
در مواقعی که جنسی بدون تعیین قیمت دقیق فروخته و شرط شود که قیمت بر مبنای قاعده فوق بعدا" پرداخت شود
inflections
انعطاف
inflection
انعطاف
inflexion
انعطاف
inflexions
انعطاف
plasticity
انعطاف
adaptable organism
موجود زنده سازش پذیر زیستمند سازش پذیر
flexibtlity
انعطاف پذیری
uncompromising
غیرقابل انعطاف
inflexibility
انعطاف ناپذیری
uncompromisingly
غیرقابل انعطاف
rigidity
انعطاف ناپذیری
resile
انعطاف داشتن
pliable
قابل انعطاف
malleability
قابلیت انعطاف
flexibility
قابلیت انعطاف
flexible
قابل انعطاف
plasticity
انعطاف پذیری
pliability
قابلت انعطاف
flexibility
انعطاف پذیری
rigid
انعطاف ناپذیر
nonflexible wage
مزد انعطاف ناپذیر
smooth
<adj.>
نرم وقابل انعطاف
intortion
پیچش ساقه انعطاف
waxy flexibility
انعطاف پذیری مومی
flexibilitas cerea
انعطاف پذیری مومی
intorsion
پیچش ساقه انعطاف
malleable
نرم وقابل انعطاف
flexible shaft
محور قابل انعطاف
rigidity of wages
انعطاف ناپذیری مزدها
soft
<adj.>
نرم وقابل انعطاف
flexible disk
دیسک قابل انعطاف
flexible lead
اتصال قابل انعطاف
wage rigidity
انعطاف ناپذیری مزد
flexible joint
اتصال قابل انعطاف
economic flexibility
انعطاف پذیری اقتصادی
wage flexibility
انعطاف پذیری دستمزد
flexible cord
سیم قابل انعطاف
lock step
غیر قابل انعطاف
spiral of wages and prices
حرکت تسلسلی مزدها و قیمت ها مارپیچ مزدها و قیمت ها
adjustable wheel
چرخ تنظیم پذیر
[مانند بلندی]
[چرخ تطبیق پذیر]
[مانند نوع جاده]
unchangeably
<adv.>
به طور غیر قابل انعطاف
immutably
<adv.>
به طور غیر قابل انعطاف
unalterably
<adv.>
به طور غیر قابل انعطاف
flexible metal hose
لوله فلزی قابل انعطاف
software flexibility
انعطاف پذیری نرم افزار
flexible brake tubing
لوله قابل انعطاف ترمز
flexible arm lamp
چراغ مطالعه قابل انعطاف
bine
هرنوع ساقه نرم و قابل انعطاف
flexible fuel tubing
لوله سوخت رسانی قابل انعطاف
tacit collusion
حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
air foil
سطوح ایرودینامیک هواپیماپوششهای قابل انعطاف بدنه هواپیما
foils
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foiled
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foil
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foiling
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
marginal cost pricing
قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
trover
دعوی مطالبه قیمت مال مغصوب دعوی مطالبه قیمت مال مورد استفاده بلاجهت
cases
جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
case
جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
elasticity
خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
lanolin
لانولین
[ماده چربی موجود در سطح الیاف پشم که در صورت شسته نشدن حالت انعطاف پذیری و درخشندگی به فرش های پشمی می بخشد.]
pigou effect
اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
elastic
قابل کش امدن قابل انعطاف
cleavable
رخ پذیر
soluble
حل پذیر
solvable
حل پذیر
pliable
خم پذیر
pi acceptor
پی پذیر
programmable read only memory
حافظه برنامه پذیر فقط خواندنی حافظه تنها خواندنی برنامه پذیر حافظه فقط خواندنی قابل برنامه ریزی
liquefiable
گداز پذیر
indemonstrable
اثبات نا پذیر
indocile
تعلیم نا پذیر
limitable
محدودیت پذیر
inexpugnable
شکست نا پذیر
gaugeable
پیمایش پذیر
open cheque
چک انتقال پذیر
improvable
بهبود پذیر
inflamable
اشتعال پذیر
irresoluble
تجیزیه نا پذیر
infusible
گداز نا پذیر
inoculable
تلقیح پذیر
irremeable
برگشت نا پذیر
inextensible
تمدید نا پذیر
miscible
امتزاج پذیر
generable
زایش پذیر
mutable
تغییر پذیر
fusible
گداز پذیر
glass jaw
بوکسوراسیب پذیر
healable
درمان پذیر
miscible
امیزش پذیر
improvably
اصلاح پذیر
impressible
تاثیر پذیر
incompressible
تراکم نا پذیر
maintainable
نگهداشت پذیر
incondensable
ناچگال پذیر
flxible
خمش پذیر
magnetizable
مغناطیس پذیر
increasable
افزایش پذیر
submissive
سلطه پذیر
alternate track
شیاراصلاح پذیر
contractile
ترنج پذیر
corrigible
اصلاح پذیر
mendable
اصلاح پذیر
reformable
اصلاح پذیر
refornable
اصلاح پذیر
corruptible
فساد پذیر
countable
شمارش پذیر
criticizable
انتقاد پذیر
deceivable
فریب پذیر
decidable
تصمیم پذیر
demurrable
اعتراض پذیر
deductible
مالیات پذیر
deformable
دگردیس پذیر
denominable
تسمیه پذیر
depreciable
استهلاک پذیر
contractible
انقباض پذیر
consolable
تسلی پذیر
computable
محاسبه پذیر
alterable
دگرش پذیر
ascertainable
اثبات پذیر
assailable
هجوم پذیر
associable
انس پذیر
associative
شرکت پذیر
chargeable
اتهام پذیر
chromatophil
رنگ پذیر
chromophil
رنگ پذیر
civilizable
تمدن پذیر
coercible
اجبار پذیر
cogitable
اندیشه پذیر
colorable
رنگ پذیر
commensurable
تناسب پذیر
commutative
جابجایی پذیر
compressible
تراکم پذیر
destructible
انهدام پذیر
differentiable
تشخیص پذیر
expansible
گسترش پذیر
expiable
کفاره پذیر
extendible
کشش پذیر
extensible
توسعه پذیر
fathomable
پیمایش پذیر
fatig
خستگی پذیر
fatigable
خستگی پذیر
fatiguable
خستگی پذیر
figurable
شکل پذیر
colourable
رنگ پذیر
fissile
شکاف پذیر
fissionable
شکافت پذیر
fixable
ثبات پذیر
flexible cable
کابل خم پذیر
expandable
بسط پذیر
exepandable
بسط پذیر
dilatable
اتساع پذیر
disciplinable
تعلیم پذیر
disciplinable
انضباط پذیر
disintegrable
تجزیه پذیر
disputable
اعتراض پذیر
dissoluble
تجزیه پذیر
distensible
انبساط پذیر
doughface
تلقین پذیر
educable
اموزش پذیر
electron acceptor
الکترون پذیر
endurable
تحمل پذیر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com