English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 88 (5 milliseconds)
English Persian
alligator shears قیچی اهرمی
lever shear قیچی اهرمی
lever shears قیچی اهرمی
levered shears قیچی اهرمی
Other Matches
bascule bridge پل اهرمی
toggle switch کلید اهرمی
knife switch کلید اهرمی
lever punch منگنه اهرمی
leverage دستگاه اهرمی
lever control کنترل اهرمی
lever switch کلید اهرمی
lever stater راه انداز اهرمی
gudgeon اسه میله اهرمی
trip hammer چکش اهرمی لنگری
lever watch سود مکانیکی اهرم دستگاه اهرمی
tappet جلو امدگی یا اهرمی که بوسیله چیز دیگری بحرکت اید
pruning shears قیچی
overarm braces قیچی
mammock دم قیچی
scissors قیچی
brace قیچی
tweeger قیچی
snippel دم قیچی
braced قیچی
tweezer قیچی
shear قیچی
snips قیچی
wire cutter قیچی میخچین
pruning shears قیچی باغبانی
shear steel فولاد قیچی
secateur قیچی باغبانی
scissors kick ضربه قیچی
scissel دم قیچی فلزات
split tackle تکل قیچی
scissors vault پرش قیچی
stock shears قیچی پادار
rotary shear قیچی گردان
tin snips قیچی دستی
plate shears قیچی ورق بر
mammock از دم قیچی ردکردن
hot shear blade قیچی گرم
hitch kick شوت قیچی
sheared قیچی شده
share قیچی کردن
snip قیچی کردن
wire cutter قیچی سیمبر
snipped قیچی کردن
snipping قیچی کردن
scissors پرش قیچی
shear قیچی اهن بر
clipper قیچی باغبانی
shear قیچی کردن
blooming shears قیچی شمشه
shares قیچی کردن
heavy shears قیچی اهنبر
bolt clipper قیچی پیچ
circular shear قیچی کمانهای
combination slitting, shears قیچی ورق
forficate قیچی مانند
shared قیچی کردن
tin snips قیچی اهن بر مهندسی
shear اسباب برش قیچی
scissors-glasses عینک قیچی شکل
trim یکنواخت کردن با قیچی
clinchers قیچی کننده قاطع
snips قیچی اهن بری
wire shears قیچی سیم بری
scissors jump پرش قیچی در اسکیت
overhead kick ضربه قیچی به عقب
continous chip برادههای قیچی کاری
scissoring vibration ارتعاش قیچی وار
scissors قیچی روی خرک
clincher قیچی کننده قاطع
shear شکاف دادن قیچی کردن
eastern cut off شیوه قیچی پرش ارتفاع
compound leverage floor jack اهرم بالابر قیچی شکل
guillotin plate shear قیچی ورق اهن بری
snipper قیچی ویژه چیدن مو یا گیاه
shears قیچی پشم چینی یا باغبانی
trudgen stroke دست کرال و پای قیچی
scissor kick پای قیچی در شنای پهلو
averruncator یکجور قیچی که با ان شاخههای بلندتر از قدرس رامیزنند
snips قیچی دستی برای بریدن ورقات فلزات
aviation snips قیچی دستی مرکبی برای بریدن ورقههای فلزی
pave [صاف کردن و یکنواخت سازی لبه یا انتهای فرش با قیچی]
eastern roll شیوه قیچی در پرش ارتفاع باغلطیدن پس از عبور از میله و فرود روی پا
scissored wool پشم مقراضی [پشمی که با قیچی دستی چیده شده نه با ماشین برقی لذا الیاف یک ناحیه دارای طول های متفاوت می باشند.]
corn-effect ذرتی شدن فرش که در اثر پرداخت یا قیچی کردن نامناسب بوجود می آید و پرزهای فرش همگی دارای یک ارتفاع نبوده و ظاهر پرز فرش بلند و کوتاه می شود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com