Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 219 (12 milliseconds)
English
Persian
picture tube
لامپ تصویر
projection tube
لامپ تصویر
Search result with all words
black face tube
لامپ تصویر سیاه
crt plot
لامپ تصویر تولید سیگنال
dark trace tube
لامپ تصویر تاریک
electron image tube
لامپ تبدیل تصویر
iconoscope
لامپ تصویر ایکونوسکوپ
image camera tube
لامپ تصویر میانی دوربین
image converter tube
لامپ تصویر مبدل
image dissector
لامپ تقطیع تصویر
image dissector tube
لامپ تجزیه کننده تصویر لامپ دیسکتور تصویر
image iconoscope
لامپ تصویر ایکونوسکپ
image orthicon
لامپ تصویر اورتیکون
image viewing tube
لامپ مبدل تصویر
lawrence color tube
لامپ تصویر لارنس
luminescent screen tube
لامپ تصویر روشن
single gun color tube
لامپ تصویر تک لولهای
three gun picture tube
لامپ تصویر سه لولهای
tricolor picture tube
لامپ تصویر سه لولهای
Other Matches
incandescent lamp
لامپ برقی دارای نور سیمابی لامپ نئون
tweening
محاسبه تصاویر میانی که از تصویر ابتدایی شروع تا تصویر دیگر برسد
crop
کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر
images
سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر
crops
کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر
cropped
کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر
image
[سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر]
picturing
آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
pictures
آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
picture
آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
pictured
آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
videoing
متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
videoed
متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
video
متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
videos
متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
acrobats
که یک تصویر گرافیکی را شرح میدهد و نمایش تصویر را در سخت افزارهای مختلف ممکن میکند
acrobat
که یک تصویر گرافیکی را شرح میدهد و نمایش تصویر را در سخت افزارهای مختلف ممکن میکند
images
تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود
image
[تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود.]
flickers
تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flickered
تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flicker
تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
spherization
جلوه ویژه برنامه گرافیک کامپیوتری که تصویر را به کره تبدیل میکند یا تصویر را حول یک شکل کروی می چرخاند
lossless compression
روشهای فشرده سازی تصویر که تعداد بیتهای هر پیکس در تصویر را کاهش میدهد بدون از دست دادن اطلاع یا کیفیت
refreshes
بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refreshed
بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
autos
الگویی از برخی برنامههای گرافیکی که یک تصویر بیتی را به برداری تبدیل میکند به این ترتیب که لبههای شکل را در تصویر قرار میدهد و اطراف آن خط می کشد
auto
الگویی از برخی برنامههای گرافیکی که یک تصویر بیتی را به برداری تبدیل میکند به این ترتیب که لبههای شکل را در تصویر قرار میدهد و اطراف آن خط می کشد
refresh
بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
persistence
مدت زمان یک CRT یک تصویر را نمایش میدهد پس از توقف دنبال کردن مسیر اشعه تصویر روی صفحه نمایش
hypertext
روش اتصال کلمه یا تصویر به صفحه بعد پس از انتخاب کلمه یا تصویر توسط کاربر
pen drawing
تصویر خطی تصویر مدادی
tube tester
دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
tracings
تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود
tracing
تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود
orthographic
تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
background
تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
backgrounds
تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
raster scan
ردیابی افقی محل تصویر پیمایش محل تصویر
images
نقش کردن تصویر کردن نشان دادن تصویر
image formation
تولید تصویر تصویر
scanned
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scans
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scan
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
lamps
لامپ
tube
لامپ
tubes
لامپ
valves
لامپ
limiter
لامپ اف ام
lamp
لامپ
diode
لامپ
lamp bulb
لامپ
electric lamp
لامپ
valve
لامپ
multiple unit valve
لامپ مرکب
stroboscopic tube
لامپ چشمک زن
stroboscopic tube
لامپ استروبوسکپی
bulb socket
سرپیچ لامپ
lamp bulb efficiency
بازده لامپ
top cap
شاخک لامپ
neon lamp
لامپ نئون
spot lamp
لامپ با نورمتمرکز
side contact
شاخک لامپ
selectron
لامپ گزینش
braun tube
لامپ براون
lamp connector
رابط لامپ
spot lamp
لامپ موضعی
ignitorn
لامپ ایگنیترون
lamp cord
سیم لامپ
signal lamp
لامپ سیگنال
sealing in
اببندی لامپ
nernst lamp
لامپ نرنست
pentode
لامپ پنتود
indicator light
لامپ سیگنال
pins
خار لامپ
incandescent lamp
لامپ رشتهای
incandescent lamp
لامپ روشنایی
tube
لامپ بی سیم
mcnally tube
لامپ مکنلی
light bulb
لامپ برق
indicator tube
لامپ سیگنال
industrial tube
لامپ تجارتی
peanut tube
لامپ بادامی
nitrogen lamp
لامپ ازت
lamp
لامپ چراغ
lamps
لامپ چراغ
lamp bulb adapter
تبدیل لامپ
tube
لامپ الکترونی
instrument lamp
لامپ سنجه ها
output tube
لامپ خروجی
power output tube
لامپ خروجی
light bulbs
لامپ برق
image storing tube
لامپ ایکونوسکپ
valve
لامپ سوپاپ
reactance tube
لامپ راکتانس
metal type tube
لامپ فلزی
lamp bulb base
پایه لامپ
decorative lamp
لامپ تزیینی
tubes
لامپ الکترونی
projector lamp
لامپ پروژکتور
arc lamp
لامپ قوسی
tubes
لامپ بی سیم
all metal type tube
لامپ فلزی
radio tube
لامپ رادیو
inspection lamp
لامپ کنترل
valves
لامپ سوپاپ
pilot lamp
لامپ خبر
pilot lamp
لامپ کنترل
pilot lamp
لامپ پیلوت
flashlight
لامپ عکاسی
pocket lamp
لامپ کوچک
pool rectifier
لامپ مایع
flashlights
لامپ عکاسی
roentgen tube
لامپ رونتگن
bulb
حباب لامپ
dome lamp
لامپ سقفی
door lamp
لامپ در اتومبیل
double filament lamp
لامپ دو افروزهای
glow discharge tube
لامپ مشتعل
glow discharge cold cathode tube
لامپ مشتعل
pool cathode tube
لامپ مایع
mercury pool tube
لامپ مایع
geissler tube
لامپ گایسلر
elctron tube
لامپ الکترونیکی
electric bulb
لامپ الکتریکی
mercury lamp
لامپ جیوه
single contact lamp
لامپ تک کنتاکتی
front lamp
لامپ جلو
pool tube
لامپ مایع
bulb
لامپ رشتهای
diode
لامپ دوقطبی
grid glow tube
لامپ کنتاکتی
mercury vapor lamp
لامپ جیوهای
warning light
لامپ خطر
williams tube
لامپ ویلیام
x ray tube
لامپ رونتگن
glow tube
لامپ کنتاکتی
glow tube
لامپ مشتعل
glow lamp
لامپ کنتاکتی
glow lamp
لامپ نئون
display tube
لامپ نمایشگر
fog lamps
لامپ مه شکن
fog lamp
لامپ مه شکن
gas tube
لامپ گازی
gas flame
لامپ گازی
filament lamp
لامپ رشتهای
incandescent bulb
لامپ رشتهای
five electrode valve
لامپ پنتود
gas lamps
لامپ گازی
gas lamp o. light
لامپ گازی
fluorescent lamp
لامپ فلوئورسان
fluorescent lamp
لامپ فلورسنت
fluorescent tube
لامپ فلورسنت
gas filled lamp
لامپ گازی
gassy tube
لامپ نرم
mazda lamp
لامپ مزدا
tank
لامپ مخزنی
electron tube
لامپ الکترونی
baffling
تیغه لامپ
baffles
تیغه لامپ
baffled
تیغه لامپ
baffle
تیغه لامپ
gate tube
لامپ دریچهای
soft tube
لامپ نرم
emergency lamp
لامپ اضطراری
bulb
لامپ برق
strobotron
لامپ چشمک زن
thypatron
لامپ گازی
hexod
لامپ شش قطبی
converter valve
لامپ مرکب
coolidge tube
لامپ کولیج
triode
لامپ سه قطبی
counting tube
لامپ شمارشگر
cowl lamp
لامپ داشبورد
gauge lamp
لامپ داشبورد
triode
لامپ تریود
tube resistance
مقاومت لامپ
thermionic tube
لامپ گرمیونایی
hexode
لامپ شش قطبی
strobotron
لامپ استروبوسکپی
lamp holder
سرپیچ لامپ
table lamp
لامپ استاندارد
tantalum filament lamp
لامپ تانتالی
vaccum tube lamp
لامپ خلاء
ceiling lamp
لامپ سقفی
roof lamp
لامپ سقفی
high vaccum tube
لامپ خلاء
lampholder
سرپیچ لامپ
tetrode
لامپ تترود
tube tester
لامپ سنج
tube voltage
ولتاژ لامپ
crookes tube
لامپ کروکس
lamp deflector
نورافکن لامپ
vacuum tube
لامپ خلاء
detector tube
لامپ اشکارساز
miniature lamp
لامپ مینیاتوری
hard tube
لامپ سخت
metal lamp
لامپ فلزی
h lamp
لامپ هیدروژنی
bulbs
حباب لامپ
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com