Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
incandescent lamp	لامپ روشنایی
Other Matches
it is insensitive to light	روشنایی را حس نمیکند نسبت به روشنایی حساس نیست
iceblink	روشنایی که ازبازتاب روشنایی یخ در افق پیدا میشود
incandescent lamp	لامپ برقی دارای نور سیمابی لامپ نئون
image dissector tube	لامپ تجزیه کننده تصویر لامپ دیسکتور تصویر
tube tester	دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
coordinated illumination	روشنایی هم اهنگ شده طرح روشنایی هم اهنگ شده
illumination	روشنایی
illuminations	روشنایی
electric lighting	روشنایی
lightest	روشنایی
clearness	روشنایی
luminance	روشنایی
lighting	روشنایی
light	روشنایی
lighted	روشنایی
luminouity	روشنایی
peeped	روشنایی کم
peeping	روشنایی کم
peeps	روشنایی کم
lightness	روشنایی
peep	روشنایی کم
luminosity	روشنایی
night light	روشنایی شب
rushlight	روشنایی کم
lighting feeder	تهیه روشنایی
lighting switch	کلید روشنایی
continuous illumination	روشنایی مداوم
lighting source	منبع روشنایی
constant luminance	روشنایی ثابت
lighting set	دستگاه روشنایی
lighting scheme	ترتیب روشنایی
lighting plant	تاسیسات روشنایی
lighting outlet	خروجی روشنایی
lighting line	سیم روشنایی
asterism	روشنایی و نور
ceiling light	روشنایی سقفی
luminous efficiency	راندمان روشنایی
lighting transformer	مبدل روشنایی
illuminating engineering	مهندسی روشنایی
luminance decay	کم شدن روشنایی
luminance channel	کانال روشنایی
luminous flux	شاره روشنایی
luminous flux	شار روشنایی
artifical light	روشنایی مصنوعی
luminous flux	فلوی روشنایی
glimmerings	روشنایی ضعیف
glimmering	روشنایی ضعیف
brightness control	پیچ روشنایی
brightness signal	پیام روشنایی
lighting unit	واحد روشنایی
luminous efficiency	ضریب روشنایی
lighting mains	خط روشنایی اصلی
full beam spread	باندکامل روشنایی
illuminating system	سیستم روشنایی
illumination change	تعویض روشنایی
illumination method	روش روشنایی
illumination method	سبک روشنایی
ligting conditions	نسبتهای روشنایی
electric light	روشنایی برقی
illuminator	دستگاه روشنایی
fluorescent light	روشنایی فلورسنت
illuminator	وسیله روشنایی
illuminating gas	گاز روشنایی
illuminating fixture	لوازم روشنایی
gaslight	روشنایی گاز
illuminance	شدت روشنایی
illuminating aperture	روزنه روشنایی
illumniation aperture	روزنه روشنایی
illuminating beam	پرتو روشنایی
emergency lighting	روشنایی اضطراری
illuminating device	تجهیزات روشنایی
illuminating engineering	تکنیک روشنایی
image brightness	روشنایی تصویر
earth shine	روشنایی خاکستری
light control	کنترل روشنایی
light fluctuation	نوسان روشنایی
light gap	فاصله روشنایی
light meter	روشنایی سنج
light point	منبع روشنایی
lighting battery	باتری روشنایی
lighting effect	اثر روشنایی
country life	زندگی روشنایی
lighting engineering	تکنیک روشنایی
light conditions	نسبتهای روشنایی
lighting control	کنترل روشنایی
earth light	روشنایی خاکستری
indirect lighting	روشنایی غیرمستقیم
intensity level	سطح روشنایی
direct lighting	روشنایی مستقیم
intensity of illumination	شدت روشنایی
lambert	واحد روشنایی
light adaptation	انطباق با روشنایی
decorative ligthing	روشنایی تزیینی
light brightness control	کنترل روشنایی
lighting engineering	مهندسی روشنایی
photology	دانش روشنایی
phot	واحد روشنایی
ray	روشنایی تشعشع
loom	هاله روشنایی
loomed	هاله روشنایی
looming	هاله روشنایی
looms	هاله روشنایی
glares	روشنایی زننده
glared	روشنایی زننده
glare	روشنایی زننده
phosphorescence	روشنایی شب تابی
glimmers	روشنایی ضعیف
photometer	روشنایی سنج
optics	علم روشنایی
candlelight	روشنایی شمع
flashes	روشنایی مختصر
flashed	روشنایی مختصر
flash	روشنایی مختصر
glimmer	روشنایی ضعیف
glimmered	روشنایی ضعیف
room lighting	روشنایی اطاق
search light illumination	روشنایی با نورافکن
lux meter	روشنایی سنج
luminous power	قوه روشنایی
illuminations	شدت روشنایی
illumination	شدت روشنایی
incandescence	روشنایی سیمابی
luminous intensity	شدت روشنایی
sustained illumination	روشنایی پایدار
sustained illumination	روشنایی مداوم
street lighting	روشنایی خیابان
luminosity	بازده روشنایی
illumination photometer	شدت روشنایی سنج
it is pervious to light	روشنایی ازان می گذرد
lambent	دارای روشنایی ملایم
lighting	سیستم روشنایی ماشین
photomrtry	سنجش شدت روشنایی
sensitive to light	حساس نسبت به روشنایی
r y signal	پیام روشنایی ار ایگرگ
to i. light from anything	گذر کردن روشنایی
train lighting battery	باتری روشنایی ترن
zodiacal light	روشنایی صبح کاذب
g y signal	پیام روشنایی جی ایگرگ
illumination plan	طرح روشنایی منطقه
front lighting	روشنایی جلو ساختمان
photothermic	مربوط به گرماو روشنایی
lighting cable	کابل نور روشنایی
gas light	نور یا روشنایی گازی
neon	شبیه روشنایی نئون
lighting point	محل یا نقطه روشنایی
over expose	زیاد روشنایی دادن
lighting equipments	الات و ادوات روشنایی
lighting hours	زمان روشنایی یا سوختن
at first light	در اولین روشنایی روز
b y signal b y	پیام روشنایی ب- ایگرگ
gas lights	نور یا روشنایی گازی
lucifugous	گریزان از روشنایی روز
photorealistic	که کیفیت و روشنایی عکس را دارد
intensity amplifier	تقویت کننده شدت روشنایی
will o the wisp	روشنایی کاذب درباغ سبز
will o the wisp	روشنایی مردابی فانوس شیطان
lambency	ملایمت در گفتگو روشنایی ملایم
photogenic	ایجاد شده در اثرنور و روشنایی
ligting conditions	شرایط روشنایی نسبتهای نور
paraselene	روشنایی اطراف هاله ماه
photodynamic	اثر روشنایی در جنبش گیاهان
illumination	روشن کردن منطقه روشنایی
photodynamics	اثر روشنایی در جنبش گیاهان
light is necessary to life	روشنایی لازمه زندگی است
friars lantern	روشنایی شبانه بر روی باطلاق
illuminations	روشن کردن منطقه روشنایی
photothropism	جنبش در تحت تاثیر روشنایی
continuous illumination	روشنایی پایدار منطقه رزم
phot	واحد شدت روشنایی در سیستم غیرمتریک
light is necessary to life	روشنایی برای زندگی لازم است
icebink	روشنایی که دراثرانعکاس نور یخ درافق پیدامیشود
lumen	واحد فلوی روشنایی درسیستم متریک
phototherapy	معالجه ناخوشیهای پوست بوسیله روشنایی
nit	واحد غیرمتداول روشنایی درسیستم متریک
nits	واحد غیرمتداول روشنایی درسیستم متریک
electroluminescent	قابل انتشار نور طبق روشنایی الکترونیکی
flare	روشنایی خیره کننده و نامنظم زبانه کشی
flares	روشنایی خیره کننده و نامنظم زبانه کشی
sheet lighning	برقی که روشنایی ان پخش شده همه جا را میگیرد
sidelights	اطلاعات ضمنی وفرعی روشنایی غیر مستقیم
sidelight	اطلاعات ضمنی وفرعی روشنایی غیر مستقیم
photoconductive	مادهای که مقاومت الکتریکی ان با شدت روشنایی تغییرمیکند
photoglyph	صفخهای که دراثر روشنایی حکاکی شده باشد
photosynthesis	ایجاد وتشکیل موادالی در گیاهان بکمک روشنایی
electroluminescing	که نور را طبق روشنایی الکترونیکی انتشار میدهد
tube	لامپ
valve	لامپ
tubes	لامپ
valves	لامپ
lamp bulb	لامپ
lamp	لامپ
electric lamp	لامپ
limiter	لامپ اف ام
lamps	لامپ
diode	لامپ
tromsillumination	معاینه اندامی بوسیله انداختن روشنایی زیاد بر روی ان
phosphene	حلقههای روشنایی که ازفشردن تخم چشم دیده میشود
footcandle	واحد روشنایی برابر تابش نور در یک فوت مربع
lime light	روشنایی سفیدی که از داغ کردن اهک حاصل میشود
mithra	نام دارگونه روشنایی یا خورشید در میان ایرانیان باستانی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com