Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
grid pool tube
لامپ مایع شبکه دار
Other Matches
pool cathode tube
لامپ مایع
mercury pool tube
لامپ مایع
pool tube
لامپ مایع
pool rectifier
لامپ مایع
aligned grid tube
لامپ با شبکه ردیفی
aligned grid valve
لامپ با شبکه ردیفی
multi grid tube
لامپ چند شبکه
multiple grid valve
لامپ چند شبکه
pentode
لامپ خلاء با پنج الکترود و سه شبکه
invert
معماری شبکه در آن hub مرکز شبکه است و تمام زیر شبکه ها به hub متصل اند. در شبکه قدیمی backbore زیر شبکه ها به کابل اصلی شبکه وصل بودند
inverting
معماری شبکه در آن hub مرکز شبکه است و تمام زیر شبکه ها به hub متصل اند. در شبکه قدیمی backbore زیر شبکه ها به کابل اصلی شبکه وصل بودند
inverts
معماری شبکه در آن hub مرکز شبکه است و تمام زیر شبکه ها به hub متصل اند. در شبکه قدیمی backbore زیر شبکه ها به کابل اصلی شبکه وصل بودند
local area network
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند. تمام ایستگاههای کاری شبکه محلی به سرور شبکه مرکزی وصل هستند و کاربران وارد آن می شوند
pascal's law
هرگاه فشاری بریک نقطه از مایع وارد شود ان فشار عینا" به تمام نقاط مایع منتقل میشود
l.l.c
liquid-liquidchromatography کروماتوگرافی مایع- مایع
lan
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند تمام ایستگاههای کار شبکه محلی به سرور شبکه اصلی متصل هستند و کاربران به آن سرور وارد می شوند
incandescent lamp
لامپ برقی دارای نور سیمابی لامپ نئون
internetwork
تعدادی شبکه متصل بهم با استفاده از bridge و roater که به کاربر یک شبکه امکان دستیابی به هر منبع در شبکه دیگر بدهد
bridge
وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
bridges
وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
bridged
وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
sequential
پروتکل ارسال شبکه ساخت شبکه سافت VOVELL برای اجرای ارسال و دریافت شبکه IPX
liquid liquid chromatography
کروماتوگرافی مایع- مایع
localtalk
استاندارد شبکه سافت Apple که لایه فیزیکی مثل سیستم کابل یا اتصالات را که در شبکه Apple Talk استفاده میشود را ساخته است . شبکه داده را روی کابل unshield pair-tuisted منتقل میکند
image dissector tube
لامپ تجزیه کننده تصویر لامپ دیسکتور تصویر
tube tester
دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
capture
حذف یک Token از شبکه برای اینکه داده در شبکه ارسال شود
capturing
حذف یک Token از شبکه برای اینکه داده در شبکه ارسال شود
captures
حذف یک Token از شبکه برای اینکه داده در شبکه ارسال شود
networking
1-سازمان شبکه . 2-اتصال دو یا چند شبکه در یک اتاق یا ساختمانهای مختلف
NDIS
بین نرم افزار درایور شبکه و کارتهای آداپتور شبکه
dispersed intelligence
یک سیستم شبکه که در ان قدرت محاسباتی در کل شبکه کامپیوتری توزیع یا پخش شده است
synchronous
. شبکه ارتباطی که در آن تمام عملیات شبکه با یک سیگنال زمان بندی کنترل میشود
Xerox Network System
پروتکل شبکه ساخت aerox که پایهای برای پروتکلهای شبکه novell IPX است
wiring
جعبهای که سیم بندی شبکه یا بخشهای شبکه خاتمه می یابند و بهم وصل هستند
ODI
واسط استاندارد معرفی شده توسط Novell برای کارت واسط شبکه که به کاربران امکان میدهد فقط یک درایور شبکه داشته باشند که با تمام کارتهای واسط شبکه کار میکند. استاندارد پیش از یک پروتکل را پشتیبانی میکند. مثل IPX و NetBEUI
speech scrambling
نفوذ در شبکه مکالماتی دخالت در شبکه صوتی و به هم زدن ان
grid convergence
تقارب نصف النهارات یا کجی شبکه انحراف شبکه
fax
کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
faxed
کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
faxes
کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
faxing
کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
fault
یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
common
پروتکلی که به صورت رسمی توسط ISO تنظیم شده برای انتقال اطلاعات مدیریتی شبکه در شبکه
commonest
پروتکلی که به صورت رسمی توسط ISO تنظیم شده برای انتقال اطلاعات مدیریتی شبکه در شبکه
faults
یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
faulted
یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
spanning tree
روش ایجاد توپولوژی شبکه که حلقهای ندارد و در صورت شکل یا خطای شبکه باعث افزونگی میشود
Internetwork Packet Exchange
پروتکل شبکه توسعه یافته توسط Novell که برای ارسال بستههای اطلاعاتی روی شبکه است
XNS
پروتکل شبکه ساخت xerox که پایهای برای پروتکلهای شبکه Novell ipx ایجاد کرده است
commoners
پروتکلی که به صورت رسمی توسط ISO تنظیم شده برای انتقال اطلاعات مدیریتی شبکه در شبکه
CMIP
پروتکلی که به طور رسمی توسط IOS پذیرفته شده است برای انتقال افلاعات مدیریت شبکه در شبکه
IPX
پروتکل شبکه توسعه یافته توسط Novell که برای ارسال بستههای اطلاعاتی روی شبکه به کار می رود
alerts
پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
alerted
پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
alert
پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
grid current detection
یکسوسازی شبکه اشکارسازی جریان شبکه
net
شبکه رادیویی تور استتار شبکه
nets
شبکه رادیویی تور استتار شبکه
nett
شبکه رادیویی تور استتار شبکه
server
کامپیوتر متصل به شبکه که نرم افزار سیستم عامل شبکه را اجرا میکند تا کاربر دیگر واشتراک فایل و چاپگر را کنترل کند
cloud lattice design
طرح ابری شبکه ای که بیشتر بصورت بندی و در فرش چین دیده می شود . زمینه معمولا زرد و شبکه ها آبی رنگ می باشد .
gateway
1-وسیلهای که دو شبکه غیرمشابه را به هم وصل میکند. 2-وسیله ترجمه پروتکل نرم افزار که به کاربران امکان کار با یک شبکه و دستیابی به دیگری را میدهد
gateways
1-وسیلهای که دو شبکه غیرمشابه را به هم وصل میکند. 2-وسیله ترجمه پروتکل نرم افزار که به کاربران امکان کار با یک شبکه و دستیابی به دیگری را میدهد
naming services
روش انتساب نام یکتا به هر کاربر یا گره یا کامپیوتر در شبکه که به سایر کاربران امکان دستیابی به منبع اشتراکی بدهد در یک شبکه گسترده 9
NetBEUI
گونه پیشرفته پروتکل شبکه NetBios ساخت ماکروسافت NetBECI در شبکه قابل سیریابی نیست و برای شبکههای مابین بزرگ نامناسب میشود
bus network
سیستمی که در ان تمام ایستگاهها یا دستگاههای کامپیوتری توسط بکارگیری یک کانال مشترک توزیعی یایک گذارگاه با هم دیگر ارتباط برقرار می کنند شبکه گذری شبکه خطی
dedicated
کامپیوتری در شبکه که به چاپگر متصل است و وفیفه مدیریت کارهای چاپ و صنعت چاپ کاربران در شبکه را بر عهده دارد
CMOT
استفاده از پروتکلهای مدیریت شبکه CMIS , CMIP برای مدیریت دروازه ها در یک شبکه TCP / IP
lattices
شبکه بندی شبکه کاری
grid bias
ولتاژپلاریزاسیون شبکه بایاس شبکه
grid bias
پتانسیل شبکه ولتاژ شبکه
lattice
شبکه بندی شبکه کاری
tunnelling
روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد
rightsizing
فرایند جابجایی ساختار فناوری اطلاعات یک شرکت به کاراترین سخت افزار. اغلب به معنای جابجایی از شبکه مبتنی بر mainfrome به شبکه بر پایه pc
radar netting
تشکیل شبکه اتصالی رادارها تشکیل حلقه زنجیر ازرادارها در یک شبکه
cell relay
روش ارسال بستههای اطلاعاتی روی یک شبکه باند وسیع مثل roadband ISDN مثلاگ سیسیتم ATM داده را با حرکت خانههای داده بین گره ها در یک شبکه گسترده منتقل میکند
multicast packet
بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
early token release
در شبکه FDDI یا Ring-Token سیستمی که به دو Token اجازه حضور در شبکه حلقهای میدهد که مناسب برای وقتی است که ترافیک خط بالا است
adapter
کارت جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. این کارت داده کامپیوتری را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند تا قابل ارسال در کابل شبکه باشد
repeater
وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
simple network management protocol
سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
fluidal
مایع
liquids
مایع
anti icing fluid
مایع ضد یخ
aneroid
بی مایع
liquid/gas separator
مایع
fulidal
مایع
liquid
مایع
steepest
مایع
watered
مایع
water
مایع
watering
مایع
steep
مایع
waters
مایع
bandwidth
در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
NIC
تخته جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. تخته داده کامپیوتر را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند که در امتداد در کابل شبکه ارسال خواهد شد
directory
روش لیست کردن کاربران و منابع متصل به شبکه به روش ساده و با دستیابی راحت تا کاربر بتواند کاربر دیگر را با نام و با آدرس پیچیده شبکه آدرس دهی کند
directories
روش لیست کردن کاربران و منابع متصل به شبکه به روش ساده و با دستیابی راحت تا کاربر بتواند کاربر دیگر را با نام و با آدرس پیچیده شبکه آدرس دهی کند
cutback bitumen
قیر مایع
fluids
مایع متحرک
glueing
چسب مایع
glue
چسب مایع
fluid
مایع متحرک
solvent
<adj.>
مایع محلل
liquid gas
گاز مایع
grume
مایع چسبناک
cryogenic liquid
مایع سرمازا
solvents
مایع محلل
furfuraldehyde
مایع الدئیدی
liquid hydrates
مایع هیدراتها
resolvent
<adj.>
مایع محلل
glues
چسب مایع
antidim
مایع ضد تشکیل مه
liquid soap
صابون مایع
liquid propellant
سوخت مایع
liquid propellant
خرج مایع
liquid ammonia
امونیاک مایع
gluing
چسب مایع
deicer
مایع ضدیخ
liquid nitrogen
نیتروژن مایع
sop
غذای مایع
sops
غذای مایع
battery liquid
مایع باتری
liquid hydrogen
هیدروژن مایع
liquid glass
شیشه مایع
liquid fuel
سوخت مایع
liquid state
حالت مایع
liquidity index
اندیس مایع
liquefacient
مایع کننده
liquefaction
تبدیل به مایع
liquid crystals
کریستال مایع
liquefaction
مایع شدن
liquid crystal
کریستال مایع
lox
اکسیژن مایع
liquefied gas
گاز مایع
liquid oxygen
اکسیژن مایع
developer liquid
مایع فهور
liquescence
مایع شدگی
liquescent
مایع شونده
liquid air
هوای مایع
liquified petroleum gas
گاز مایع
liquidly
بشکل مایع
liquid exygen
اکسیژن مایع
semiliquid
مایع چسبنده
soluble glass
شیشه مایع
sodium silicate
شیشه مایع
sealing liquid
مایع اب بندی
semifluid
نیم مایع
semiliquid
نیمه مایع
semiliquid
مایع غلیظ
sodium metasilicate
شیشه مایع
absorption liquid
مایع جذب
silicate of soda
شیشه مایع
liquid foundation
کرم مایع
subaqueous
زیر مایع
dissolving
<adj.>
مایع محلل
out back
چسب مایع
paraffin oil
پارافین مایع
water glass
شیشه مایع
vitrous humor
مایع زجاجیه
spinal fluid
مایع نخاعی
anti detonant
مایع ضد بدسوزی
pool cathode
کاتد مایع
condensation
مایع کردن
critical grid current
جریان احتراق شبکه ولتاژ احتراق شبکه
grid suppressor
مقاومت میرایی شبکه مقاومت شبکه سوپرسورشبکه
grid bias resistance
مقاومت پلاریزاسیون شبکه مقاومت بایاس شبکه
to strain a liquid
صاف کردن یک مایع
condensation
مایع کردن گاز
l.n.g
گاز مایع طبیعی
liquefacient
مایع ترشح کننده
liquefiable
قابل تبدیل به مایع
diergolic
سوخت مایع ثابت
liquid air
هوای مایع شده
liquid air container
مخزن هوای مایع
superheated liquid
مایع ابر گرم
supercooled liquid
مایع ابر سرد
filtrate
مایع تصفیه شده
filtrate
مایع زیر صافی
diergolic
خرج مایع پایدار
dunks
در مایع فرو کردن
csf
مایع مغزی- نخاعی
dunking
در مایع فرو کردن
gas liquid chromatography
کروماتوگرافی مایع گاز
dunked
در مایع فرو کردن
dunk
در مایع فرو کردن
fluidize
تبدیل به مایع کردن
fluidization
تبدیل به مایع شدن
flammable liquid
مایع اشتعال پذیر
hypergol
مایع قابل اشتعال
eyewash
مایع چشم شویی
cn solution
گازاشک اور مایع
cerebro spinal fluid
مایع مغزی- نخاعی
liquidizes
بصورت مایع دراوردن
coolants
مایع سرد کننده
liquid propellant
سوخت مایع موشک
liquified natural gas
گاز مایع طبیعی
liquidized
بصورت مایع دراوردن
liquidised
بصورت مایع دراوردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com