Dictiornary-Farsi | لامپ چهار قطبی با کاتد داغ | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
gas tetrode	لامپ چهار قطبی با کاتد داغ


Other Matches

hot cathode gas triode	لامپ سه قطبی با کاتد داغ
gas triode	لامپ سه قطبی با کاتد داغ
tetrode	لامپ چهار قطبی
incandescent cathode lamp	لامپ کاتد ملتهب
hot cathode tube	لامپ با کاتد داغ
two electrode valve	لامپ دو قطبی
triode	لامپ سه قطبی
diode	لامپ دو قطبی
hexod	لامپ شش قطبی
hexode	لامپ شش قطبی
multi electrode valve	لامپ چند قطبی
isolation diode	لامپ دو قطبی خودکار
pentode	لامپ پنج قطبی
heptode	لامپ هفت قطبی
octode	لامپ هشت قطبی
four pole	چهار قطبی
triode	شیر ترمویونیک یا لامپ خلاء دارای سه الکترود کاتد اند وشبکه کنترل
equivalent diode of a multielectrode val	لامپ دو قطبی هم ارز چندقطبی
output pentode	لامپ پنج قطبی خروجی
equivalent diode of a triode	لامپ دو قطبی هم ارز چندقطبی
equivalent diode voltage	ولتاژ لامپ دو قطبی هم ارز
four terminal network	شبکه چهار قطبی
magnetic quadrupole	چهار قطبی مغناطیسی
image phase constant	ضریب فازی چهار قطبی ضریب ثابت فازی تصویر ثابت فازی چهار قطبی
perveance of a multi electrode valve(tub	پروه انس لامپ چند قطبی
gated beam tube	لامپ پنج قطبی با شیب ثابت
passive four terminal network	شبکه چهار قطبی بی اثر
y parameter	پارامتر چهار قطبی ایگرگ
flashcubes	لامپ فلاش چهار سویه
polar regions	مناطق قطبی زمین سرزمینهای قطبی
incandescent lamp	لامپ برقی دارای نور سیمابی لامپ نئون
cross-in-square	[کلیسای معمول در رم شرقی با چهار گوشه و میدان و چهار طاق گهواره ای]
four poster	تختخوابی که چهار تیر یادیرک در چهار گوشه دارد
trapezium	چهار پهلو چهار ضلعی غیر منظم
polar plot	روش بردن نقاط روی نقشه یا مختصات قطبی تعیین محل نقاط به طریقه مختصات قطبی
quatrefoil	چهار وجهی [این اصطلاح موقعی که یک نگاره و یا کل فرش از چهار قسمت کاملا قرینه بوجود آمده باشد، بکار می رود.]
tetragonal	دارای چهار زاویه چهار کنجی
quadrumvir	انجمنی مرکب از چهار تن چهار نفری
tetrapterous	دارای چهار بال چهار جناحی
quadrumana	چهار دستان میمونهای چهار دست و پا
tetrahedron	جسم چهار سطحی چهار ضلعی
dipole dipole bond	پیوند دو قطبی- دو قطبی
orientation forces	نیروهای دو قطبی- دو قطبی
qyaternary	چهار واحدی چهار عضوی
quatrefoil	چهار ترک چهار گوشه
quadrangles	چهار گوش چهار دیواری
quadrangle	چهار گوش چهار دیواری
image dissector tube	لامپ تجزیه کننده تصویر لامپ دیسکتور تصویر
circumpolar constellation	صورتهای فلکی دور قطبی صورتهای فلکی پیرا قطبی
polar stereographic	سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی
cathode	کاتد
k	کاتد
cathodes	کاتد
cathode border	مرز کاتد
grid bias resistance	مقاومت کاتد
cathode region	پهنه کاتد
dynode	کاتد ثانوی
cathode sputtering	کاتد پرانی
sputtering	کاتد پرانی
ionic heated cathode	کاتد یونی
emission efficiency	بازده کاتد
coated cathode	کاتد اندوده
coaxial cathod	کاتد متحدالمرکز
cold cathode	کاتد سرد
dispenser cathode	کاتد جبران گر
arc cathode	کاتد قوسی
activation of a cathode	تحریک کاتد
virtual cathode	کاتد مجازی
hot cathode	کاتد گرم
hot cathode	کاتد ملتهب
pool cathode	کاتد مایع
arc cathode	کاتد جرقهای
directly heated cathode	کاتد افروزهای
filamentary cathode	کاتد افروزهای
mercury pool cathode	کاتد جیوهای
incandescent cathode	کاتد ملتهب
thermionic cathode	کاتد گرم
filament cathode	کاتد افروزهای
anticathode	انتی کاتد
tube tester	دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
incandescent metallic oxid cathode	کاتد اکسید فلزی
photo electric cathode	کاتد نور- برقی
incandescent cathode discharge	تخلیه کاتد ملتهب
b scope	صفحه کاتد رادار
activated cathode	کاتد فعال شده
heater cathode	کاتد با رشته گرمساز
crookes dark space	فضای تاریک کاتد
hittorf dark space	فضای تاریک کاتد
oxide cathode	کاتد اکسید اندود
hot chathode rectifier	یکسوکننده با کاتد گرم
oxide coated cathode	کاتد اکسید اندود
cathode glow	فضای روشن کاتد
cathode dark space	فضای تاریک کاتد
cathode heating time	مدت گرم سازی کاتد
grid cathode capacity	فرفیت بین شبکه و کاتد
indirectly heated cathode	کاتد با رشته گرم ساز
phototude	لوله الکترون دارای کاتد و اندکه بترتیب فوتون تابش وجذب می کنند
unipolar	یک قطبی
homopolar	هم قطبی
unipolar	تک قطبی
dipole	دو قطبی
diode	دو قطبی
double pole	دو قطبی
bipolar	دو قطبی
arctic	قطبی
polar	قطبی
arctic regions	نواحی قطبی
polar coordinate	مختصات قطبی
electric doublet	دو قطبی الکتریسیته
foumart	گربه قطبی
polar diagram	نقشه قطبی
polar angle	زاویه قطبی
polar bond	پیوند قطبی
lodestaror load	ستاره قطبی
polar coordinates	مختصات قطبی
electric dipole	دو قطبی الکتریسیته
polar compound	ترکیب قطبی
dipole interaction	بر هم کنش دو قطبی
dipole antenna	انتن دو قطبی
moment of a dipole	گشتاور دو قطبی
crystal rectifier	دو قطبی بلورین
arctic basin	حوضچه قطبی
arctic regions	مناطق قطبی
aurora	شفق قطبی
magnetic doublet	دو قطبی مغناطیسی
bipolar cells	یاختههای دو قطبی
lodestar	ستاره قطبی
multi contact	چند قطبی
dipolar ion	یون دو قطبی
fitchet	گربه قطبی
one pole switch	کلید یک قطبی
zwitterion	یون دو قطبی
north star	ستاره قطبی
multipole	چند قطبی
multipolar	چند قطبی
loadstar	ستاره قطبی
polar distance	فاصله قطبی
polarity	ویژگی قطبی
single contact switch	کلید یک قطبی
polarising	قطبی کردن
polarize	قطبی کردن
polarized	قطبی شده
polarises	قطبی کردن
polarizes	قطبی کردن
terminal voltage	ولتاژ قطبی
polarizing	قطبی کردن
polarised	قطبی کردن
polarity	تمایل قطبی
polarities	ویژگی قطبی
polestar	ستاره قطبی
pole armature	ارمیچر قطبی
polarities	تمایل قطبی
polarizing filter	صافی قطبی
polarization current	جریان قطبی
dipole moment	گشتاور دو قطبی
Pole Star	ستاره قطبی
polar transmission	مخابره قطبی
polar vector	بردار قطبی
unipolarity	حالت یک قطبی
polar variable	متغیر قطبی
unipolar armature	ارمیچر تک قطبی
polar solvent	حلال قطبی
two terminal network	شبکه دو قطبی
polarized relay	رله قطبی
polar relay	رله قطبی
polar molecule	مولکول قطبی
polarization	قطبی شدگی
polar vortex	ورتکس قطبی
polar winds	بادهای قطبی
polaris	ستاره قطبی
polarization	قطبی سازی
bipolar affective disorder	اختلال عاطفی دو قطبی
unipolar	سلولهای عصبی یک قطبی
magnetic dipole moment	گشتاور دو قطبی مغناطیسی
homopolar bond	پیوند جور قطبی
semiconductor diode	دو قطبی نیم رسانا
polar diagram	نمودار با مختصات قطبی
duopoly	انحصار دو قطبی فروش
polar coordinates	مختصات قطبی [ریاضی]
arctic	مربوطه به نواحی قطبی
the north star	ستاره قطبی یا شمالی
triode amplifier	فزون ساز سه قطبی
dipole dipole forces	نیروهای دو قطبی- دوقطبی
semipolar molecule	مولکول نیم قطبی
heteropolar bond	پیوند ناجور قطبی
unipolar psychosis	روان پریشی یک قطبی
circumpolar stars	ستارگان دور قطبی
circumpolar stars	ستارگان پیرا قطبی
duopsony	انحصار دو قطبی خرید
multipole moment	گشتاور چند قطبی
folded dipole	انتن دو قطبی دولا
polarises	قطبی کردن یا شدن
polarising	قطبی کردن یا شدن
polarised	قطبی کردن یا شدن
molecular dipole moment	گشتاور دو قطبی مولکولی
polarize	قطبی کردن یا شدن
polarizes	قطبی کردن یا شدن
polarizing	قطبی کردن یا شدن
polar coordinates	دستگاه مختصات قطبی
polar duplex telegraphy	تلگراف دو جهتی قطبی