English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (3 milliseconds)
English Persian
waterproofing course لایه اب بندی
Search result with all words
bedding لایه بندی
layering لایه بندی
social stratification لایه بندی اجتماعی
stratification لایه بندی
Other Matches
services توابعی که در یک لایه DSI برای استفاده در لایه بالاتر به کار می روند
blanket course لایه ضد میک لایه در برابر کشش موئی روکش پادرس
underlays در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
underlay در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
collapse pressure حگاکثر فشار وارد به یک لایه تا ان لایه ریزش نکند
media زیر لایه در لایه اتصال داده از مدل شبکه OSI که دستیابی به رسانه ارسال را ممکن می سازد
die قطعه نازک مستطیلی از یک قرص نیمه هادی سیلیکان که به هنگام ساخت مدارهای مجتمع بریده شده یا لایه لایه می گردد
blanket course لایه محافظ در مقابل رس لایه پادرس
permafrost لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
delamination لایه لایه کردن
lamination لایه لایه سازی
delamination لایه لایه شدگی
delamination لایه لایه شدن
delaminate لایه لایه شدن
interlayer لایه بین دو لایه
argillite خاک رس لایه لایه
evaluation rating درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
gas discharge display صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas plasma display صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
word warp فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
carpet classification طبقه بندی [درجه بندی] فرش
rating طبقه بندی کردن درجه بندی
ratings طبقه بندی کردن درجه بندی
telescopic دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
classification طبقه بندی رده بندی
wording جمله بندی کلمه بندی
laggin اب بندی کردن اب بندی ناوها
lineaments طرح بندی صورت بندی
classifications طبقه بندی رده بندی
lineament طرح بندی صورت بندی
downgrade کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgraded کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
gift wrap بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
declassification از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
line astern صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
security classification طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
black designation علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
layer لایه
provine لایه
ribband لایه
lamellar لایه لایه
lamellose لایه لایه
yards لایه
yard لایه
coats لایه
layers لایه
coatings لایه
coated لایه
coat لایه
padding لایه
stratum لایه
ribbands لایه
ribands لایه
riband لایه
stuffless بی لایه
substrate لایه
strata لایه ها
shelling لایه
shell لایه
tiers لایه
tier لایه
beds لایه
coursed لایه
three ply سه لایه
layer line خط لایه
leaf لایه
courses لایه
three-ply سه لایه
shells لایه
bed لایه
course لایه
multilayer چند لایه
mylar لایه پولیستری
outer shell لایه والانس
wearing course لایه رویی
magnetic layer لایه مغناطیسی
limnetic zone لایه نورگیر اب
sublevel زیر لایه
subsell زیر لایه
substratum زیر لایه
substrate زیر لایه
undercoat زیر لایه
valence shell لایه والانس
overburden لایه سربار
top layer لایه فوقانی
traprock لایه بازالتی
soil horizon لایه خاک
silt layer لایه لای
priming layer لایه استری
stripping برداشت لایه رو
stripping تراش لایه رو
reversing layer لایه واگردان
selected material لایه فرم
sand layer لایه ماسه
pads لایه پشتی
stratosphere لایه- سپهر
oxide film لایه اکسیدی
zonate لایه دار
subfloor لایه زیر کف
pad لایه پشتی
pervious blanket لایه زهکش
the inner layer لایه درونی
porous layer لایه روزنهای
thin film لایه نازک
sub grade لایه زیرین
surfacing لایه پوشش
sedimentation لایه گذاری
bioderm لایه زنده
basaltic stratum لایه بازالتی
energy shell لایه انرژی
energy stage لایه انرژی
superstratum ابر لایه
epilimnion اب لایه سطحی
carbon deposite لایه کربن
barrier layer لایه سدی
epilimnion اب لایه زبرین
acid lining لایه اسیدی
euphotic اب لایه نورگیر
drainage course لایه زهکش
base course لایه شالوده
blocking layer لایه سدی
blockstone course لایه سنگچین
bottom layer لایه مشترک
boundary layer لایه مرزی
binder course لایه استر
coat of plastering لایه اندود
concrete layer لایه بتنی
confining layer لایه فشارزا
damp proof course= لایه نمبند
damp proof course= لایه نمگیر
depletion layer تهی لایه
filter layer لایه صافی
frost blanket course لایه ضد یخ قشر ضد یخ
impervious blanket لایه نفوذناپذیر
in layers در چند لایه
plasterboard لایه گچی
strands لایه رودخانه
insulated layer لایه عایق
strand لایه رودخانه
laminated لاله لایه
intermediate layer لایه میانی
lamella لایه صفحه
bedding لایه زیرین
ionosphere لایه یونسفر
layer of rock لایه سنگی
priming لایه اول
impervious blanket لایه ناتراوا
surface course لایه رویی
frost blanket course لایه پاد یخ
plying لایه کاغذ
hard layer لایه سخت
five ply پنج لایه
hard layer لایه سفت
ply لایه کاغذ
filter layer لایه پالایش
plies لایه کاغذ
plied لایه کاغذ
transparently نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparent نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
cushion لایه گذاشتن چنبره
subbase course لایه زیر اساس
cortex لایه رویی روپوش
binder course لایه یا قشر لعاب
cortices لایه رویی روپوش
barrier layer detector اشکارساز لایه سدی
abyssal pelagic زیر لایه ژرفی
aphotic stratum لایه تاریک اقیانوس
aphotic zone لایه تاریک اقیانوس
bed rock ledge لایه سنگی کف بستر
basaltic stratum لایه سیاه سنگی
barrier layer cell سلول لایه سدی
stratosphere لایه استراتوسفر جوی
impermeable layer لایه غیرقابل نفوذ
steady flow جریان لایه وار
protective coat لایه یا قشر محافظ
epipelagic زیر لایه زبرین
pelagic ژرف لایه ابPELA
layered دارای لایه یا طبقه
gas film لایه یا قشر گازی
hardened case لایه سخت شده
outer shell electron الکترون لایه بیرونی
heeltap لایه پاشنه کفش
multi layer weld جوشکاری چند لایه
insulated intermediate layer لایه میانی عایق
magnetic film لایه فیلم مغناطیسی
magnetic barrier layer لایه سدکننده مغناطیسی
lamella عضو شبیه لایه
laminar boundary layer لایه مرزی خطی
protective layer لایه یا روکش محافظ
purlin لایه یا تیرک اتصال
stabilized layer لایه تثبیت شده
coating پوششی از یک لایه رنگ یا گچ
cushioned لایه گذاشتن چنبره
selected material لایه بدنه راه
cutis لایه زیرین پوست
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com