Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (12 milliseconds)
English
Persian
bedding
لایه بندی
layering
لایه بندی
stratification
لایه بندی
Search result with all words
social stratification
لایه بندی اجتماعی
waterproofing course
لایه اب بندی
Other Matches
services
توابعی که در یک لایه DSI برای استفاده در لایه بالاتر به کار می روند
blanket course
لایه ضد میک لایه در برابر کشش موئی روکش پادرس
underlays
در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
underlay
در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
collapse pressure
حگاکثر فشار وارد به یک لایه تا ان لایه ریزش نکند
media
زیر لایه در لایه اتصال داده از مدل شبکه OSI که دستیابی به رسانه ارسال را ممکن می سازد
die
قطعه نازک مستطیلی از یک قرص نیمه هادی سیلیکان که به هنگام ساخت مدارهای مجتمع بریده شده یا لایه لایه می گردد
blanket course
لایه محافظ در مقابل رس لایه پادرس
permafrost
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
delamination
لایه لایه کردن
lamination
لایه لایه سازی
delamination
لایه لایه شدگی
delamination
لایه لایه شدن
delaminate
لایه لایه شدن
interlayer
لایه بین دو لایه
argillite
خاک رس لایه لایه
evaluation rating
درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
gas discharge display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas plasma display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
word warp
فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
carpet classification
طبقه بندی
[درجه بندی]
فرش
rating
طبقه بندی کردن درجه بندی
ratings
طبقه بندی کردن درجه بندی
telescopic
دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification
طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
classification
طبقه بندی رده بندی
wording
جمله بندی کلمه بندی
laggin
اب بندی کردن اب بندی ناوها
lineaments
طرح بندی صورت بندی
classifications
طبقه بندی رده بندی
lineament
طرح بندی صورت بندی
downgrade
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgraded
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
gift wrap
بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
declassification
از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
line astern
صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
security classification
طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
black designation
علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
layer
لایه
provine
لایه
ribband
لایه
lamellar
لایه لایه
lamellose
لایه لایه
yards
لایه
yard
لایه
coats
لایه
layers
لایه
coatings
لایه
coated
لایه
coat
لایه
padding
لایه
stratum
لایه
ribbands
لایه
ribands
لایه
riband
لایه
stuffless
بی لایه
substrate
لایه
strata
لایه ها
shelling
لایه
shell
لایه
tiers
لایه
tier
لایه
beds
لایه
coursed
لایه
three ply
سه لایه
layer line
خط لایه
leaf
لایه
courses
لایه
three-ply
سه لایه
shells
لایه
bed
لایه
course
لایه
multilayer
چند لایه
mylar
لایه پولیستری
outer shell
لایه والانس
wearing course
لایه رویی
magnetic layer
لایه مغناطیسی
limnetic zone
لایه نورگیر اب
sublevel
زیر لایه
subsell
زیر لایه
substratum
زیر لایه
substrate
زیر لایه
undercoat
زیر لایه
valence shell
لایه والانس
overburden
لایه سربار
top layer
لایه فوقانی
traprock
لایه بازالتی
soil horizon
لایه خاک
silt layer
لایه لای
priming layer
لایه استری
stripping
برداشت لایه رو
stripping
تراش لایه رو
reversing layer
لایه واگردان
selected material
لایه فرم
sand layer
لایه ماسه
pads
لایه پشتی
stratosphere
لایه- سپهر
oxide film
لایه اکسیدی
zonate
لایه دار
subfloor
لایه زیر کف
pad
لایه پشتی
pervious blanket
لایه زهکش
the inner layer
لایه درونی
porous layer
لایه روزنهای
thin film
لایه نازک
sub grade
لایه زیرین
surfacing
لایه پوشش
sedimentation
لایه گذاری
bioderm
لایه زنده
basaltic stratum
لایه بازالتی
energy shell
لایه انرژی
energy stage
لایه انرژی
superstratum
ابر لایه
epilimnion
اب لایه سطحی
carbon deposite
لایه کربن
barrier layer
لایه سدی
epilimnion
اب لایه زبرین
acid lining
لایه اسیدی
euphotic
اب لایه نورگیر
drainage course
لایه زهکش
base course
لایه شالوده
blocking layer
لایه سدی
blockstone course
لایه سنگچین
bottom layer
لایه مشترک
boundary layer
لایه مرزی
binder course
لایه استر
coat of plastering
لایه اندود
concrete layer
لایه بتنی
confining layer
لایه فشارزا
damp proof course=
لایه نمبند
damp proof course=
لایه نمگیر
depletion layer
تهی لایه
filter layer
لایه صافی
frost blanket course
لایه ضد یخ قشر ضد یخ
impervious blanket
لایه نفوذناپذیر
in layers
در چند لایه
plasterboard
لایه گچی
strands
لایه رودخانه
insulated layer
لایه عایق
strand
لایه رودخانه
laminated
لاله لایه
intermediate layer
لایه میانی
lamella
لایه صفحه
bedding
لایه زیرین
ionosphere
لایه یونسفر
layer of rock
لایه سنگی
priming
لایه اول
impervious blanket
لایه ناتراوا
surface course
لایه رویی
frost blanket course
لایه پاد یخ
plying
لایه کاغذ
hard layer
لایه سخت
five ply
پنج لایه
hard layer
لایه سفت
ply
لایه کاغذ
filter layer
لایه پالایش
plies
لایه کاغذ
plied
لایه کاغذ
transparently
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparent
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
cushion
لایه گذاشتن چنبره
subbase course
لایه زیر اساس
cortex
لایه رویی روپوش
binder course
لایه یا قشر لعاب
cortices
لایه رویی روپوش
barrier layer detector
اشکارساز لایه سدی
abyssal pelagic
زیر لایه ژرفی
aphotic stratum
لایه تاریک اقیانوس
aphotic zone
لایه تاریک اقیانوس
bed rock ledge
لایه سنگی کف بستر
basaltic stratum
لایه سیاه سنگی
barrier layer cell
سلول لایه سدی
stratosphere
لایه استراتوسفر جوی
impermeable layer
لایه غیرقابل نفوذ
steady flow
جریان لایه وار
protective coat
لایه یا قشر محافظ
epipelagic
زیر لایه زبرین
pelagic
ژرف لایه ابPELA
layered
دارای لایه یا طبقه
gas film
لایه یا قشر گازی
hardened case
لایه سخت شده
outer shell electron
الکترون لایه بیرونی
heeltap
لایه پاشنه کفش
multi layer weld
جوشکاری چند لایه
insulated intermediate layer
لایه میانی عایق
magnetic film
لایه فیلم مغناطیسی
magnetic barrier layer
لایه سدکننده مغناطیسی
lamella
عضو شبیه لایه
laminar boundary layer
لایه مرزی خطی
protective layer
لایه یا روکش محافظ
purlin
لایه یا تیرک اتصال
stabilized layer
لایه تثبیت شده
coating
پوششی از یک لایه رنگ یا گچ
cushioned
لایه گذاشتن چنبره
selected material
لایه بدنه راه
cutis
لایه زیرین پوست
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com