Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
top layer
لایه فوقانی
Search result with all words
mesocline
لایه فوقانی مزوسفر
Other Matches
services
توابعی که در یک لایه DSI برای استفاده در لایه بالاتر به کار می روند
blanket course
لایه ضد میک لایه در برابر کشش موئی روکش پادرس
collapse pressure
حگاکثر فشار وارد به یک لایه تا ان لایه ریزش نکند
underlay
در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
underlays
در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
media
زیر لایه در لایه اتصال داده از مدل شبکه OSI که دستیابی به رسانه ارسال را ممکن می سازد
die
قطعه نازک مستطیلی از یک قرص نیمه هادی سیلیکان که به هنگام ساخت مدارهای مجتمع بریده شده یا لایه لایه می گردد
blanket course
لایه محافظ در مقابل رس لایه پادرس
crankcase upper half
قسمت فوقانی محفظه لنگ محفظه لنگ فوقانی
permafrost
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
delaminate
لایه لایه شدن
lamination
لایه لایه سازی
interlayer
لایه بین دو لایه
argillite
خاک رس لایه لایه
delamination
لایه لایه شدگی
delamination
لایه لایه شدن
delamination
لایه لایه کردن
uppers
فوقانی
upper
فوقانی
upper limit
حد فوقانی
top
فوقانی
superjacent
فوقانی
the upper storey
طبقه فوقانی مخ
topstone
سنگ فوقانی
top view
نمای فوقانی
top edge
لبه فوقانی
superstratum
طبقه فوقانی
top die
حدیده فوقانی
upper bowl
جام فوقانی
capital
فوقانی راسی
upper beam
تیر فوقانی
superstructure
ساختمان فوقانی
superstructures
ساختمان فوقانی
furnace top
قسمت فوقانی کوره
fan light
پنجره کوچک فوقانی
upside
قسمت بالایی فوقانی
furnace dome
قسمت فوقانی کوره
freeboard
بدنه فوقانی ناو
upper room
بالاخانه اطاق فوقانی
head gate
دریچه فوقانی کانال
skysail
بادبان فوقانی کشتی
pile head
قسمت فوقانی شمع
top hamper
اتصالات فوقانی ناو
superstructure
روساخت بنای فوقانی
roundhouse
عرشه فوقانی کشتی
superstructures
روساخت بنای فوقانی
chemosphere
ناحیهای در قسمتهای فوقانی اتمسفر
uppish
باد در خیشوم انداز فوقانی
upstairs
دراشکوب بالا ساختمان فوقانی
hurricane deck
عرشه سبک فوقانی کشتی
turf
طبقه فوقانی خاک مرغزار
acropodium
سطح فوقانی پای پرندگان
poop deck
عرشه کوچک فوقانی کشتی
headers
قسمت فوقانی اجر کله
altar-slad
[سنگ رویه فوقانی محراب]
header
قسمت فوقانی اجر کله
altar-stone
[سنگ رویه فوقانی محراب]
taffrail
قسمت فوقانی ومسطح عقب کشتی
aurora
پدیده تابناکی در لایههای فوقانی اتمسفر
head board
تختهای که در انتهای فوقانی چیزی گ ذارند
top of the loom
قسمت بالایی یا فوقانی دار
[قالی]
fastigium
راس قسمت فوقانی بطن چهارم
topsides
قسمت فوقانی بدنه قایق بالای اب
stratosphere
طبقه فوقانی جواز 11 کیلومتر ببالا
wax
واکس زدن سطح فوقانی تخته موج
waxed
واکس زدن سطح فوقانی تخته موج
waxes
واکس زدن سطح فوقانی تخته موج
biconvex
بالی که هر دو سطح فوقانی و تحتانی ان به صورت محدب باشد
bow string truss
خرپاهائیکه قسمتهای فوقانی و تحتانی ان نسبت به افق خمیده باشد
jibstay
قسمت فوقانی تیر که بادبان یک گوشه روی ان قرار می گیرد
ozonosphere
لایهای از بخشهای فوقانی اتمسفر در ارتفا تقریبی 02 تا03 کیلومتر
cumulo nimbus
ابرهای بسیار بزرگ متراکم که قسمتهای فوقانی انها به استراتوسفر میرسد
upper surface blowing
دمیدن جریان جهت پیشراننده اصلی روی سطح فوقانی بال
gas discharge display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas plasma display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
chapman region
منطقه فرضی در لایههای فوقانی اتمسفر که توزیع دانسیته الکترونها در ان باتغییرات ارتفاع قابل پیش بینی است
chine
عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
layer line
خط لایه
shells
لایه
shelling
لایه
shell
لایه
coats
لایه
coat
لایه
coatings
لایه
coated
لایه
lamellose
لایه لایه
stratum
لایه
tiers
لایه
tier
لایه
strata
لایه ها
layer
لایه
lamellar
لایه لایه
three-ply
سه لایه
three ply
سه لایه
layers
لایه
coursed
لایه
course
لایه
ribands
لایه
ribbands
لایه
leaf
لایه
yard
لایه
yards
لایه
courses
لایه
beds
لایه
bed
لایه
substrate
لایه
riband
لایه
provine
لایه
stuffless
بی لایه
ribband
لایه
padding
لایه
the inner layer
لایه درونی
hard layer
لایه سخت
hard layer
لایه سفت
wearing course
لایه رویی
frost blanket course
لایه پاد یخ
depletion layer
تهی لایه
surface course
لایه رویی
drainage course
لایه زهکش
euphotic
اب لایه نورگیر
thin film
لایه نازک
epilimnion
اب لایه زبرین
filter layer
لایه صافی
filter layer
لایه پالایش
epilimnion
اب لایه سطحی
energy stage
لایه انرژی
energy shell
لایه انرژی
waterproofing course
لایه اب بندی
undercoat
زیر لایه
five ply
پنج لایه
frost blanket course
لایه ضد یخ قشر ضد یخ
superstratum
ابر لایه
impervious blanket
لایه ناتراوا
limnetic zone
لایه نورگیر اب
magnetic layer
لایه مغناطیسی
stratification
لایه بندی
soil horizon
لایه خاک
silt layer
لایه لای
selected material
لایه فرم
sedimentation
لایه گذاری
multilayer
چند لایه
sand layer
لایه ماسه
reversing layer
لایه واگردان
mylar
لایه پولیستری
outer shell
لایه والانس
valence shell
لایه والانس
overburden
لایه سربار
oxide film
لایه اکسیدی
zonate
لایه دار
priming layer
لایه استری
layering
لایه بندی
layer of rock
لایه سنگی
impervious blanket
لایه نفوذناپذیر
substratum
زیر لایه
in layers
در چند لایه
insulated layer
لایه عایق
sub grade
لایه زیرین
intermediate layer
لایه میانی
substrate
زیر لایه
ionosphere
لایه یونسفر
lamella
لایه صفحه
subsell
زیر لایه
sublevel
زیر لایه
subfloor
لایه زیر کف
porous layer
لایه روزنهای
traprock
لایه بازالتی
pervious blanket
لایه زهکش
stripping
برداشت لایه رو
priming
لایه اول
basaltic stratum
لایه بازالتی
surfacing
لایه پوشش
base course
لایه شالوده
binder course
لایه استر
bioderm
لایه زنده
pads
لایه پشتی
blocking layer
لایه سدی
barrier layer
لایه سدی
stratosphere
لایه- سپهر
bedding
لایه زیرین
laminated
لاله لایه
strand
لایه رودخانه
strands
لایه رودخانه
plasterboard
لایه گچی
bedding
لایه بندی
stripping
تراش لایه رو
acid lining
لایه اسیدی
blockstone course
لایه سنگچین
bottom layer
لایه مشترک
boundary layer
لایه مرزی
plied
لایه کاغذ
plies
لایه کاغذ
confining layer
لایه فشارزا
plying
لایه کاغذ
ply
لایه کاغذ
concrete layer
لایه بتنی
damp proof course=
لایه نمبند
pad
لایه پشتی
carbon deposite
لایه کربن
coat of plastering
لایه اندود
damp proof course=
لایه نمگیر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com