English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
magnetic film لایه فیلم مغناطیسی
Other Matches
magnetic film storage ذخیره فیلم مغناطیسی
magnetic film memory حافظه با فیلم مغناطیسی
magnetic thin film فیلم نازک مغناطیسی
magnetic thin film memory حافظه فیلم نازک مغناطیسی
magnetic layer لایه مغناطیسی
magnetic barrier layer لایه سدکننده مغناطیسی
strip لایه ماده مغناطیسی در سطح کارت پلاستیکی برای ضبط داده
cassette کاست فیلم عکاسی جعبه حاوی فیلم
cassettes کاست فیلم عکاسی جعبه حاوی فیلم
pancromic فیلم چند رنگه فیلم چندحالته
reeled قرقره فیلم حلقه فیلم
reeling قرقره فیلم حلقه فیلم
reel قرقره فیلم حلقه فیلم
reels قرقره فیلم حلقه فیلم
services توابعی که در یک لایه DSI برای استفاده در لایه بالاتر به کار می روند
blanket course لایه ضد میک لایه در برابر کشش موئی روکش پادرس
magnetic induction چگالی شار مغناطیسی اندوکسیون مغناطیسی چگالی میدان مغناطیسی چگالی خطوط قوای مغناطیسی
underlay در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
underlays در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
collapse pressure حگاکثر فشار وارد به یک لایه تا ان لایه ریزش نکند
media زیر لایه در لایه اتصال داده از مدل شبکه OSI که دستیابی به رسانه ارسال را ممکن می سازد
die قطعه نازک مستطیلی از یک قرص نیمه هادی سیلیکان که به هنگام ساخت مدارهای مجتمع بریده شده یا لایه لایه می گردد
blanket course لایه محافظ در مقابل رس لایه پادرس
filmstrip نوار فیلم اسلایدهای بشکل نوار فیلم
permafrost لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
soft که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
softest که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
softer که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
medium مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
mediums مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
ferromagnetic material هر مادهای که بار مغناطیسی را نگه می دارد بتواند مغناطیسی شود
magnetic tape پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
magnetic tapes پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
degauss پاک کردن فیلدها مغناطیسی زیادی از دیسک یا نوار مغناطیسی یا نوک خواندن / نوشتن
record گیرندهای که سیگنالهای الکتریکی را به مغناطیسی تبدیل میکند تا داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
tapes پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
taped پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
tape پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
magnetic ink character recognition تشخیص کاراکترهای جوهرمغناطیسی بازشناسی کاراکتربا جوهر مغناطیسی دخشه شناسی مرکب مغناطیسی
delaminate لایه لایه شدن
delamination لایه لایه شدگی
delamination لایه لایه شدن
delamination لایه لایه کردن
interlayer لایه بین دو لایه
lamination لایه لایه سازی
argillite خاک رس لایه لایه
magnetic skin effect جابجایی فوران مغناطیسی اثر پوستی مغناطیسی
magnetic blowout خاموش کردن مغناطیسی وزش مغناطیسی
permalloy خانوادهای ار الیاژهای اهن و نیکل که از نظر مغناطیسی نرم میباشند و تحت نیروهای مغناطیسی کم نفوذپذیری وگذردهی زیادی از خود نشان میدهند
magnaflux نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
magnetic reluctance مقاومت مغناطیسی رلوکتانس مغناطیسی
magnetic flow فوران مغناطیسی فلوی مغناطیسی
magnetic deflector یکسوکننده مغناطیسی اشکارساز مغناطیسی
magnetic ritation گردش مغناطیسی دوران مغناطیسی
magnetic flux density چگالی شار مغناطیسی چگالی خطوط قوا اندوکسیون مغناطیسی
gas plasma display صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas discharge display صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
load فیلم
loads فیلم
film فیلم
film leader فیلم
filmed فیلم
positive film فیلم مثبت
filmier فیلم مانند
x ray film فیلم رونتگن
talkie فیلم ناطق
talkies فیلم ناطق
moving picture فیلم سینما
picturize فیلم برداشتن از
phonofilm فیلم صدادار
phonofilm فیلم سخنگو
filmed فیلم سینما
filmed فیلم عکاسی
acetate film فیلم استاتی
telefilm فیلم تلویزیونی
negative film فیلم منفی
filmy فیلم مانند
filmiest فیلم مانند
film فیلم سینما
reversal film فیلم معکوس
microfilm میکرو فیلم
film recorder فیلم نگار
film recorder ضباط فیلم
film-strips نوار فیلم
film developer سازنده فیلم
microfilms میکرو فیلم
microfilms ریز فیلم
microfilming میکرو فیلم
microfilming ریز فیلم
microfilmed میکرو فیلم
as good as a play <idiom> مثل فیلم
microfilmed ریز فیلم
film strip نوار فیلم
film-strip نوار فیلم
microfilm ریز فیلم
film reader فیلم خوان
cinematograph اپارات فیلم
instruction film فیلم اموزشی
instruction film فیلم درسی
advertising spot فیلم تبلیغاتی
film فیلم عکاسی
peepshows فیلم شهوانی
peepshow فیلم شهوانی
filmstrip فیلم سینمایی
reluctivity مقاومت مغناطیسی ویژه ضریب مقاومت مغناطیسی
magnetic nuclear resonance تشدید مغناطیسی هسته رزونانس مغناطیسی هسته
magnetic flux فلوی مغناطیسی شار القاء شار مغناطیسی
dispersion پراکندگی شار مغناطیسی پراکندگی فوران مغناطیسی
dubs فیلم را دوبله کردن
rerun نمایش مجدد فیلم
filmstrip فیلم عکاسی 53 میلمتری
talkies صنعت فیلم ناطق
geneva stop سیستم نگهدارنده فیلم
metol دوای فهور فیلم
camera magazine کاست فیلم دوربین
film badge برگ شناسایی فیلم
cinematograph دوبین فیلم برداری
false colour فیلم رنگی مصنوعی
dub فیلم را دوبله کردن
talkie صنعت فیلم ناطق
dubbed فیلم را دوبله کردن
image format اندازه فیلم عکاسی
technicolour روش فیلم رنگی
Make three copies of each film. از هر فیلم سه تا کپی بکنید.
film advance mode دکمه رد کردن فیلم
Color films(T. V). فیلم ( تلویزیون ) رنگی ؟
fast-forward جلو زدن فیلم
playoff نشان دادن فیلم
playoffs نشان دادن فیلم
scenario متن فیلم سینمایی
scenario متن یانمایشنامه فیلم سینمایی
newsreels فیلم اخبار جاری روز
sneak preview نمایش قبلی فیلم بطورخصوصی
sneak previews نمایش قبلی فیلم بطورخصوصی
newsreel فیلم اخبار جاری روز
horse opera فیلم یا نمایش گاوچرانان امریکایی
camera magazine جعبه محتوی فیلم عکاسی
scenarios متن یانمایشنامه فیلم سینمایی
spaghetti western فیلم کابویی یا وسترن ایتالیایی
spaghetti westerns فیلم کابویی یا وسترن ایتالیایی
filmed تاری چشم فیلم برداشتن از
film تاری چشم فیلم برداشتن از
semidocumentary فیلم سینمایی نیمه مستند
It was a sI'lly boring film (movie). فیلم لوس وخنکی بود
exposure adjustment knob دکمه نمایش تعداد فیلم
She portrays a dancer in the film. او [زن] نقش یک رقاص [زن] را در فیلم بازی می کند.
scenarios زمینه یاطرح راهنمای فیلم صامت
scenario زمینه یاطرح راهنمای فیلم صامت
smash hit <idiom> نمایش ،بازی یا فیلم خیلی موفق
protection کپی اضافی از فیلم یا نوار اصلی
Black and white. سیاه وسفید ( عکس ؟ فیلم وغیره )
rewind برگرداندن نوار یا فیلم یا شمارنده به محل شروع
rewinding برگرداندن نوار یا فیلم یا شمارنده به محل شروع
lenticulate ذرات ریز وعدسکهای کوچک در فیلم نمودارکردن
camera-shy کسی که دوست ندارد از او عکس یا فیلم بگیرند
prescore ضبط صدا یا موسیقی فیلم قبل از فیلمبرداری
rewinds برگرداندن نوار یا فیلم یا شمارنده به محل شروع
lithography کارگاه تهیه فیلم و زینک کتاب و مجله
What films are they showing at this cinema ( theatra house ) ? این سینما چه فیلم هائی رانشان می دهد ؟
It was filmed on location. صحنه فیلم درمحل واقعی فیلمبرداری شده
documentarian کسیکه فیلم یا مطالب مستندی را تهیه میکند
reprographics ترسیم ها و فیلم ها و روشهای تولید انبوه مجدد
rewound برگرداندن نوار یا فیلم یا شمارنده به محل شروع
unwatchable [film, TV] <adj.> ارزش دیدن نداشته باشد [فیلم یا تلویزیون]
negatives گزارش منفی نسخه فیلم عکاسی یا شیشه عکس
negative گزارش منفی نسخه فیلم عکاسی یا شیشه عکس
footage طول چیزی برحسب فوت مقدار فیلم بفوت
soft ware وسایل نرم ابزار دستگاههای کامپیوتر یا چاپ و فیلم برداری
sound frack محل مخصوص ضبط صوت برروی حاشیه فیلم ناطق
as dull as a ditch-water مثل فیلم های تکراری [خسته کننده و ملال آور]
yards لایه
lamellar لایه لایه
layer لایه
lamellose لایه لایه
coated لایه
layer line خط لایه
layers لایه
three ply سه لایه
leaf لایه
riband لایه
ribands لایه
ribbands لایه
ribband لایه
yard لایه
stuffless بی لایه
coursed لایه
bed لایه
beds لایه
coats لایه
coatings لایه
coat لایه
stratum لایه
course لایه
three-ply سه لایه
courses لایه
substrate لایه
shells لایه
provine لایه
shelling لایه
shell لایه
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com