Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (9 milliseconds)
English
Persian
protective coat
لایه یا قشر محافظ
Search result with all words
blanket course
لایه محافظ در مقابل رس لایه پادرس
protective layer
لایه یا روکش محافظ
Other Matches
crash protected
دیسک که حاوی نوک محافظ یا سیستم محافظ اختلال داده است
escorts
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorted
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escort
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorting
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
surge protector
محافظ تغییر ناگهانی ولتاژ محافظ نوسان برق
services
توابعی که در یک لایه DSI برای استفاده در لایه بالاتر به کار می روند
shields
بدنه محافظ دیواره محافظ
guarding
صفحه محافظ روکش محافظ
shield
بدنه محافظ دیواره محافظ
guards
صفحه محافظ روکش محافظ
guard
صفحه محافظ روکش محافظ
blanket course
لایه ضد میک لایه در برابر کشش موئی روکش پادرس
underlay
در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
underlays
در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
collapse pressure
حگاکثر فشار وارد به یک لایه تا ان لایه ریزش نکند
media
زیر لایه در لایه اتصال داده از مدل شبکه OSI که دستیابی به رسانه ارسال را ممکن می سازد
die
قطعه نازک مستطیلی از یک قرص نیمه هادی سیلیکان که به هنگام ساخت مدارهای مجتمع بریده شده یا لایه لایه می گردد
permafrost
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
delaminate
لایه لایه شدن
delamination
لایه لایه شدگی
lamination
لایه لایه سازی
delamination
لایه لایه کردن
argillite
خاک رس لایه لایه
delamination
لایه لایه شدن
interlayer
لایه بین دو لایه
gas discharge display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas plasma display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
screens
محافظ
guardian
محافظ
preserver
محافظ
preservatives
محافظ
preservative
محافظ
herder
محافظ
guardians
محافظ
screen
محافظ
screened
محافظ
screening, screenings
محافظ
protective
محافظ
keeper
محافظ
guards
محافظ
keepers
محافظ
guard
محافظ
guarding
محافظ
shelterer
محافظ
casing
لوله محافظ
guarding
محافظ گارد
protective reactor
راکتانس محافظ
guards
محافظ گارد
sustentacular
نگهدارنده محافظ
frigate
ناو محافظ
protective cover
روکش محافظ
casings
لوله محافظ
surveillant
محافظ بپا
shielded plate
صفحه محافظ
parrying
محافظ باش
protective switch
کلید محافظ
parry
محافظ باش
parries
محافظ باش
protective earthing
زمین محافظ
parried
محافظ باش
bulwark
دیواره محافظ
helmets
ماسک محافظ
helmet
ماسک محافظ
soil saving dam
سد محافظ خاک
squirrel cage
قفسه محافظ
goggles
عینک محافظ
guard
محافظ گارد
frigates
ناو محافظ
vizard
نقاب محافظ
thoracopods
قفسه محافظ
light shield
محافظ نور
controlled atmosphere
گاز محافظ
jet blast deflector
توری محافظ
conservator
نگهدارنده محافظ
cowling
روپوش محافظ
escort guard
گارد محافظ
heel cut
محافظ پاشنه پا
guard plank
تخته محافظ
fender curbs
جدول محافظ
exposure suit
لباس محافظ
face guard
ماسک محافظ
line choking coil
پیچک محافظ
line choking coil
پیچک محافظ خط
protective contact
کنتاکت محافظ
protective clothing
روپوش محافظ
keeper
[protector]
[presever]
نگاهدار
[محافظ ]
protect fuse
فیوز محافظ
pods
پوسته محافظ
pod
پوسته محافظ
bulwarks
دیواره محافظ
backing material
مواد محافظ
mouthguard
محافظ دندان
banch wall
دیواره محافظ
preservative coating
روکش محافظ
glacis
حصاریا مانع محافظ
fire curtain
پرده محافظ اتش
escort of the color
گارد محافظ پرچم
escort of the standard
گارد محافظ پرچم
shell
عامل محافظ حفاظ
shelling
عامل محافظ حفاظ
shells
عامل محافظ حفاظ
hoods
پوشش محافظ چیزی
face mask
ماسک محافظ صورت
hood
پوشش محافظ چیزی
leathers
لباس چرمی محافظ
handshield
سپر محافظ جوشکاری
chain case
جعبه محافظ زنجیر
on guard
بحالت محافظ باش
protection hood
کلاهک یا روپوش محافظ
sconce
پرده یاپوشش محافظ
coquille
محافظ دست شمشیرباز
packing
ماده محافظ کالاها.
radiator grille
شبکه محافظ رادیاتور
loricate
دارای پوسته محافظ
brazing atmosphere
گاز محافظ جوش
bracer
محافظ بازوی کمانگیر
protective gas welding
جوشکاری با گاز محافظ
bent
محافظ قالب بتن
bibs
محافظ گلوی شمشیرباز
bib
محافظ گلوی شمشیرباز
tutelary
دارای محافظ وحامی
shields
حفاظ پوشش محافظ
wardress
نگهبان و محافظ زن در زندان
shield
حفاظ پوشش محافظ
windshield
شیشه محافظ باد
facing
روکش محافظ دیوار
facings
روکش محافظ دیوار
windshields
شیشه محافظ باد
fault current protective switch
کلید محافظ جریان خطا
escort ship
ناو محافظ کاروان دریایی
concierge
پلیس محافظ درب ورودی
concierges
پلیس محافظ درب ورودی
voltage surge protector
محافظ تغییر ولتاژ ناگهانی
cable duct
لوله محافظ کابل برق
fault tension protective switch
کلید محافظ ولتاژ عیب
enclosure
پوشش محافظ برای وسیلهای
enclosures
پوشش محافظ برای وسیلهای
lifeguard
نجات غریق محافظ شخصی
lifeguards
نجات غریق محافظ شخصی
anti skid chain
زنجیر محافظ در برابر لغزش
eave
[محافظ روی پشت بام]
radiator shutter
پنجره فلزی محافظ رادیاتور
scattershield
پوشش محافظ کلاچ و پدال
dustcover
پوشش محافظ برای یک ماشین
armguard
قطعه چرمی محافظ دست کمانگیر
case
پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
slips
محل توپگیر پشت محافظ میله
cases
پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
slipped
محل توپگیر پشت محافظ میله
slip
محل توپگیر پشت محافظ میله
screen saver utility
برنامه کمکی محافظ صفحه نمایش
gear guard
جعبه محافظ برای چرخ دنده ها
household troops
هیئت محافظ پادشاه یا نجیب زاده
write protect notch
شکاف حفافت از نوشتن بریدگی محافظ
channelling
لوله محافظ حاوی کابل ها و سیم ها
radome
پوشش محافظ روی رادار یاانتن
plastron
محافظ سینه کمر و پهلوهای شمشیرباز
shelling
صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
conduits
لوله یا کانال محافظ برای سیم ها کابل ها
gas mixture shielded metal arc welding
جوشکاری قوسی با ماسک محافظ- مخلوط گاز
surcharged wall
دیوار محافظ که بار اضافه راحمل میکند
yeoman of the guard
گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
conduit
لوله یا کانال محافظ برای سیم ها کابل ها
shells
صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
shell
صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
periodontics
مبحث امراض لثه وبافتهای محافظ اطراف دندان
fence
روکش محافظ
[یا نرده]
[بویژه در اره کمانه ای ]
[مهندسی]
chimney-cricket
[ساختار محافظ بالای بام برای دودکش کوره ای]
long spot
موضع گیری توپگیری مستقیما" پشت سر محافظ میله ها
ribbands
لایه
tiers
لایه
leaf
لایه
tier
لایه
three-ply
سه لایه
strata
لایه ها
layers
لایه
layer line
خط لایه
ribands
لایه
padding
لایه
lamellar
لایه لایه
riband
لایه
lamellose
لایه لایه
three ply
سه لایه
coated
لایه
course
لایه
coursed
لایه
courses
لایه
bed
لایه
beds
لایه
provine
لایه
stratum
لایه
ribband
لایه
coatings
لایه
coats
لایه
substrate
لایه
stuffless
بی لایه
layer
لایه
shells
لایه
yard
لایه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com