Dictiornary-Farsi | لباس دانشگاهی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (9 milliseconds)

English	Persian
academic costume	لباس دانشگاهی
academicals	لباس دانشگاهی


Other Matches

to dress [put on your clothes or particular clothes]	لباس پوشیدن [لباس مهمانی یا لباس ویژه] [اصطلاح رسمی]
collegiate	دانشگاهی
motley	مختلط لباس رنگارنگ دلقک ها لباس چهل تکه
graduate study	تحصیلات دانشگاهی
academic year	سال دانشگاهی
extra-mural	میان دانشگاهی
hang out	پهن کردن لباس [روی بند لباس]
outland trophy	جایزه دانشگاهی بازیگرفوتبال
lecture notes	جزوه درس دانشگاهی
european academic research network	شبکه پژوهشی دانشگاهی اروپا
peripheral course	دوران پیش دانشگاهی نظامی
conferred a degree	درجه دانشگاهی اعطا کردن
life jacket	لباس نجات لباس چوب پنبهای
varsity	تیم اول دانشگاه یا دانشکده دانشگاهی
alma mater	مدرسه یا دانشگاهی که شخص در آن پرورش یافته است
heisman trophy	جام هایزمن برای بهترین بازیگر دانشگاهی
campus network	شبکهای که شبکههای محلی کوچکتر را به هم وصل میکند در هر سازمان یا سایت دانشگاهی
academe	فعالیت هایی که اساتید دانشگاهی انجام می دهند نظیر نوشتن مقاله، تدریس و غیره
steam iron	ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
steam irons	ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
uniform	لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
uniforms	لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
entomology	حشره شناسی [حشره شناسی] [جانور شناسی] [رشته دانشگاهی]
clobbers	لباس
clobbering	لباس
nightgown	لباس شب
garb	لباس
attire	لباس
untented	بی لباس
flannels	لباس
flannel	لباس
vestment	لباس
vesture	لباس
costume	لباس
costumes	لباس
clobber	لباس
clobbered	لباس
dressing	لباس
dressings	لباس
nightgowns	لباس شب
bathhouse	لباس کن
oilskins	لباس ضد اب
bibandtucker	لباس
rosette	گل لباس
clothing	لباس
donkey jacket	لباس
evining dress	لباس شب
out fit	لباس
costume	لباس
rosettes	گل لباس
costumes	لباس ها
outwall	لباس تن
frou frou	خش خش لباس
accouterment	لباس
accouterments	لباس
acoutrement	لباس
tog	لباس پوشیدن
Full dress. Formal dress.	لباس رسمی
disrobing	لباس دراوردن
uniform of the day	لباس فصل
put on <idiom>	لباس پوشیدن
undergarments	لباس بزیر
undergarment	لباس بزیر
disrobe	لباس دراوردن
woolie	لباس پشمی
disrobed	لباس دراوردن
disrobes	لباس دراوردن
slashed	چاک لباس
slashes	چاک لباس
gown	روپوش لباس شب
menswear	لباس مردانه
neckline	گردن لباس
necklines	گردن لباس
wearer	پوشنده لباس
spacesuit	لباس فضایی
water suit	لباس ضد فشار اب
sportswear	لباس ورزش
sportswear	لباس راحت
sportswear	لباس خودمانی
slash	چاک لباس
vestment	لباس رسمی
fancy dress	لباس بالماسکه
spacesuits	لباس فضایی
Clinging clothes. Tight-fitting dress.	لباس چسب تن
gowns	روپوش لباس شب
gaberdine	لباس پوشش
dreadnought	لباس بارانی
disguisedly	با لباس مبدل
knock about clothes	لباس کار
launderer	لباس شوی
laundress	لباس شوی زن
clothier	لباس فروش
clothes tree	چنگک لباس
mab	لباس ژولیده
braw	جوش لباس
battle dress	لباس ضدگلوله
asbestos kit	لباس نسوز
antiblackout suit	لباس ضد فشار اب
night robe	لباس خواب
dress suit	لباس رسمی شب
kiyi	برس لباس
garderobe	اشکاف لباس
flight gear	لباس پرواز
flashproof	لباس ضد شعله
finical	خوش لباس
fearnought suit	لباس نسوز
gratuitous issue	لباس پیشکش
habiliment	لباس زیبا
exposure suit	لباس محافظ
habiliments	لباس مخصوص
habilitate	لباس پوشیده
haute couturer	طراح لباس
driss uniform	لباس رسمی
dressed in white	لباس سفیدپوشیده
pajama	لباس خواب
zippers	زیب لباس
zipper	زیب لباس
survival suit	لباس نجات
tuxedos	لباس رسمی
tuxedo	لباس رسمی
the long robe	لباس قضائی
to a onself	لباس زیباپوشیدن
wet suits	لباس غواصی
wet suit	لباس غواصی
dry suit	لباس غواصی
to dress up	لباس پوشیدن
toggery	لباس فروشی
tou book	لباس تکواندو
tunicle	لباس کوتاه
tux	لباس رسمی
smoking jacket	لباس اسموکینگ
slopwork	لباس دوخته
playsuit	لباس ورزش
print dress	لباس چیتی
knitwear	لباس کشباف
skirts	دامن لباس
skirted	دامن لباس
skirt	دامن لباس
rainwear	لباس بارانی
robe de chambre	لباس خانه
ski suit	لباس اسکی
costumes	لباس محلی
costume	لباس محلی
silk	لباس ابریشمی
slack suit	لباس راحتی
underclothing	لباس زیر
attire	لباس پوشاندن
plainest	لباس غیرنظامی
plainer	لباس غیرنظامی
plain	لباس غیرنظامی
regimental	لباس نظامی
regimental	لباس هنگ
habits	لباس روحانیت
habit	لباس روحانیت
clothes	جامه لباس
plains	لباس غیرنظامی
slip on	لباس گشاد
seams	درز لباس
seam	درز لباس
doffs	لباس کندن
housecoats	لباس خانه
housecoat	لباس خانه
lap	دامن لباس
hangers	چنگک لباس
hanger	چنگک لباس
thing	لباس موجود
slip-ons	لباس گشاد
woolly	: لباس پشمی
woolliest	: لباس پشمی
nightclothes	لباس خواب
nightdresses	لباس خواب
nightdress	لباس خواب
dressing gowns	لباس خواب
dressing gown	لباس خواب
swimming costumes	لباس شنا
swimming costume	لباس شنا
swimsuits	لباس شنا
swimsuit	لباس شنا
suits	لباس دادن به
suited	لباس دادن به
suit	لباس دادن به
lapped	دامن لباس
woollies	: لباس پشمی
woollier	: لباس پشمی
wooliest	: لباس پشمی
woolies	: لباس پشمی
woolier	: لباس پشمی
undressing	لباس کندن
undresses	لباس کندن
undress	لباس کندن
ankle monitor	لباس ردیاب
ankle bracelet	لباس ردیاب
electronic tag	لباس ردیاب
tether	لباس ردیاب
garb	لباس پوشانیدن
liveries	لباس مستخدم
doffed	لباس کندن
doff	لباس کندن
pinning	گیره لباس
pinned	گیره لباس