Dictiornary-Farsi | لباس دوخته | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
slopwork	لباس دوخته


Other Matches

to dress [put on your clothes or particular clothes]	لباس پوشیدن [لباس مهمانی یا لباس ویژه] [اصطلاح رسمی]
slopwork	دوخته فروشی
slopworker	دوخته فروش
ornament	[تزئینات و اجسامی که برای تزئین به فرش دوخته می شوند.]
motley	مختلط لباس رنگارنگ دلقک ها لباس چهل تکه
hang out	پهن کردن لباس [روی بند لباس]
f.drss	جامه شخصی که باتفتن شخصی دوخته درمجلس رقص بپوشند
life jacket	لباس نجات لباس چوب پنبهای
rag rug	قالیچه چهل تکه [در بعضی از کشورها نظیر مصر و مکزیک ابتدا نوارهای باریکی به عرض دو یا سه سانتی متر بافته شده و سپس لبه های آن به یکدیگر دوخته می شود که حالت فرش راه راه به آن می بخشد.]
steam irons	ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
steam iron	ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
uniforms	لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
uniform	لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
costumes	لباس
vestment	لباس
dressing	لباس
vesture	لباس
donkey jacket	لباس
dressings	لباس
clobbers	لباس
untented	بی لباس
clobbering	لباس
garb	لباس
attire	لباس
flannels	لباس
flannel	لباس
frou frou	خش خش لباس
out fit	لباس
outwall	لباس تن
bibandtucker	لباس
bathhouse	لباس کن
acoutrement	لباس
accouterments	لباس
accouterment	لباس
clobber	لباس
clobbered	لباس
evining dress	لباس شب
rosette	گل لباس
nightgowns	لباس شب
nightgown	لباس شب
costume	لباس
costumes	لباس ها
rosettes	گل لباس
oilskins	لباس ضد اب
clothing	لباس
costume	لباس
clothier	لباس فروش
dressed in white	لباس سفیدپوشیده
clothes tree	چنگک لباس
flight gear	لباس پرواز
disguisedly	با لباس مبدل
braw	جوش لباس
dreadnought	لباس بارانی
slashes	چاک لباس
flashproof	لباس ضد شعله
driss uniform	لباس رسمی
dress suit	لباس رسمی شب
slashed	چاک لباس
slash	چاک لباس
disrobing	لباس دراوردن
exposure suit	لباس محافظ
tux	لباس رسمی
fearnought suit	لباس نسوز
finical	خوش لباس
gown	روپوش لباس شب
water suit	لباس ضد فشار اب
battle dress	لباس ضدگلوله
zippers	زیب لباس
zipper	زیب لباس
knitwear	لباس کشباف
tuxedo	لباس رسمی
tuxedos	لباس رسمی
skirts	دامن لباس
skirted	دامن لباس
skirt	دامن لباس
silk	لباس ابریشمی
costumes	لباس محلی
academic costume	لباس دانشگاهی
academicals	لباس دانشگاهی
gowns	روپوش لباس شب
fancy dress	لباس بالماسکه
tog	لباس پوشیدن
asbestos kit	لباس نسوز
antiblackout suit	لباس ضد فشار اب
undergarment	لباس بزیر
undergarments	لباس بزیر
dry suit	لباس غواصی
wet suit	لباس غواصی
wet suits	لباس غواصی
costume	لباس محلی
put on <idiom>	لباس پوشیدن
Full dress. Formal dress.	لباس رسمی
Clinging clothes. Tight-fitting dress.	لباس چسب تن
sportswear	لباس خودمانی
sportswear	لباس راحت
sportswear	لباس ورزش
spacesuits	لباس فضایی
spacesuit	لباس فضایی
tether	لباس ردیاب
electronic tag	لباس ردیاب
ankle bracelet	لباس ردیاب
ankle monitor	لباس ردیاب
necklines	گردن لباس
neckline	گردن لباس
menswear	لباس مردانه
print dress	لباس چیتی
playsuit	لباس ورزش
pajama	لباس خواب
night robe	لباس خواب
mab	لباس ژولیده
laundress	لباس شوی زن
launderer	لباس شوی
knock about clothes	لباس کار
kiyi	برس لباس
haute couturer	طراح لباس
habilitate	لباس پوشیده
habiliments	لباس مخصوص
habiliment	لباس زیبا
gratuitous issue	لباس پیشکش
garderobe	اشکاف لباس
rainwear	لباس بارانی
robe de chambre	لباس خانه
ski suit	لباس اسکی
wooly	لباس پشمی
woolie	لباس پشمی
wearer	پوشنده لباس
vestment	لباس رسمی
uniform of the day	لباس فصل
underclothing	لباس زیر
tunicle	لباس کوتاه
tou book	لباس تکواندو
toggery	لباس فروشی
to dress up	لباس پوشیدن
to a onself	لباس زیباپوشیدن
the long robe	لباس قضائی
survival suit	لباس نجات
smoking jacket	لباس اسموکینگ
slack suit	لباس راحتی
gaberdine	لباس پوشش
disrobes	لباس دراوردن
woolliest	: لباس پشمی
pinning	گیره لباس
pinned	گیره لباس
habit	لباس روحانیت
full dress	لباس سلام
habits	لباس روحانیت
livery	لباس مستخدم
liveried	دارای لباس
liveries	لباس مستخدم
uniforms	لباس یک شکل
uniforms	لباس فرم
doff	لباس کندن
clothes	جامه لباس
underwear	لباس زیر
woolly	: لباس پشمی
gashes	خوش لباس
gashed	خوش لباس
gash	خوش لباس
disguising	لباس مبدل
disguises	لباس مبدل
disguised	لباس مبدل
disguise	لباس مبدل
doffs	لباس کندن
doffing	لباس کندن
doffed	لباس کندن
uniform	لباس یک شکل
regimental	لباس هنگ
housecoats	لباس خانه
masqueraded	لباس مبدل
seam	درز لباس
masquerade	لباس مبدل
seams	درز لباس
attire	لباس پوشاندن
khaki	لباس نظامی
tights	لباس تنگ
rags	لباس مندرس
garb	لباس پوشانیدن
rag	لباس مندرس
housecoat	لباس خانه
masquerades	لباس مبدل
hangers	چنگک لباس
uniform	لباس فرم
regimental	لباس نظامی
plain	لباس غیرنظامی
plainer	لباس غیرنظامی
plainest	لباس غیرنظامی
plains	لباس غیرنظامی
masquerading	لباس مبدل
slip on	لباس گشاد
slip-ons	لباس گشاد
thing	لباس موجود
hanger	چنگک لباس
underclothes	لباس زیر
gashing	خوش لباس
dressing gown	لباس خواب
undressing	لباس کندن
swimsuits	لباس شنا
swimsuit	لباس شنا
suits	لباس دادن به
disrobe	لباس دراوردن