Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English
Persian
dinner jacket
لباس مخصوص مهمانی رسمی
dinner jackets
لباس مخصوص مهمانی رسمی
Other Matches
to dress
[put on your clothes or particular clothes]
لباس پوشیدن
[لباس مهمانی یا لباس ویژه]
[اصطلاح رسمی]
dress suit
لباس رسمی شب
vestment
لباس رسمی
tuxedo
لباس رسمی
tuxedos
لباس رسمی
Full dress. Formal dress.
لباس رسمی
tux
لباس رسمی
driss uniform
لباس رسمی
regulation clothing
لباس رسمی نظامی
canonical dress
لباس رسمی روحانیون
dress shirts
پیراهن لباس رسمی
dress shirt
پیراهن لباس رسمی
canonicals
لباس رسمی روحانیون
dress uniform
لباس رسمی نظامی
vestment
لباس رسمی اسقف
academic costume
لباس رسمی استادی دانشگاه
vesture
پوشاندن لباس رسمی پوشیدن
academicals
لباس رسمی استادی دانشگاه
formal
لباس رسمی شب قرار دادی
habiliments
لباس مخصوص
togas
ردای بی استین لباس رسمی قضات
pontificalia
جامه و نشانهای اسقفی لباس رسمی
toga
ردای بی استین لباس رسمی قضات
g suit
لباس مخصوص هوانوردی
gears
ابزار وسایل لباس مخصوص
slack suit
لباس مخصوص گردش یا استراحت
geared
ابزار وسایل لباس مخصوص
gear
ابزار وسایل لباس مخصوص
tux
لباس مردانه مخصوص چای عصر
pressure suit
لباس مخصوص پرواز درارتفاعات زیاد
tuxedos
لباس مردانه مخصوص چای عصر
tuxedo
لباس مردانه مخصوص چای عصر
dresses
لباس مخصوص فرمان بایست در مشق صف جمع
dress
لباس مخصوص فرمان بایست در مشق صف جمع
snowsuit
لباس پنبه دار وزمستانی مخصوص بچه
ephod
جامه رسمی مخصوص کاهنان یهود
tailcoat
کت دامن گرد مخصوص مواقع رسمی
stockinet
پارچه کشباف مخصوص لباس کودکان وزخم بندی
stockinette
پارچه کشباف مخصوص لباس کودکان وزخم بندی
silk hat
کلاه بلند ابریشمی مخصوص مواقع رسمی
motley
مختلط لباس رنگارنگ دلقک ها لباس چهل تکه
hang out
پهن کردن لباس
[روی بند لباس]
life jacket
لباس نجات لباس چوب پنبهای
returned
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
return
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returning
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returns
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
lutes
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
write
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
writes
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil
روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typefaces
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
review
بازدید رسمی یاسان رسمی
officiary
مامور رسمی مقام رسمی
reviews
بازدید رسمی یاسان رسمی
officious
نیمه رسمی شبهه رسمی
reviewed
بازدید رسمی یاسان رسمی
reviewing
بازدید رسمی یاسان رسمی
solemn form
در CL تصدیق وصیتنامه یا از طریق رسمی یعنی در دادگاه است یا ازطریق غیر رسمی یا عادی است که توسط دفاتر اسنادرسمی به عمل می اید
graphics
کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
reception
مهمانی
foy
مهمانی
receptions
مهمانی
banquet
مهمانی
entertainment
مهمانی
feast
مهمانی
feasted
مهمانی
feasting
مهمانی
feasts
مهمانی
regale
مهمانی
regaled
مهمانی
regales
مهمانی
regaling
مهمانی
party
مهمانی
entertainments
مهمانی
guest night
شب مهمانی
junketing
مهمانی
soirees
مهمانی شب
soiree
مهمانی شب
dinners
مهمانی
dinner
مهمانی
cocktails
مهمانی
banquets
مهمانی
cocktail
مهمانی
soirTes
مهمانی شب
racquet
مهمانی پرهیاهو
racket
مهمانی پرهیاهو
dutch treat
مهمانی دانگی
hen parties
مهمانی زنانه
kettle of fish
مهمانی دانگی
entertain
مهمانی کردن از
to throw a party
مهمانی دادن
rave-up
مهمانی پر سروصدا
entertained
مهمانی کردن از
rave-ups
مهمانی پر سروصدا
entertains
مهمانی کردن از
racquets
مهمانی پرهیاهو
barn dances
مهمانی رقص
barn dance
مهمانی رقص
wingding
مهمانی پر سر و صدا
hen party
مهمانی زنانه
tea parties
مهمانی چای
tea party
مهمانی چای
stag
جلسه یا مهمانی مردانه
party
مهمانی دادن یارفتن
infare
مهمانی بمناسبت ورود
stags
جلسه یا مهمانی مردانه
feel embarrassed
خجالت کشیدن
[در مهمانی]
feel awkward
خجالت کشیدن
[در مهمانی]
tea dance
مهمانی چای ورقص
to give an enter tainment
مهمانی دادن یا کردن
to stand treat
هزینه مهمانی یا سواری رادادن
We are invited out tonight .
امشب بیرون مهمانی هستیم
sticker
[guest]
مهمانی که نمی خواهد برود
potlatch
مهمانی دادن مجلس انس
She wrecked the party for us.
مهمانی رابه مازهر کرد
loving cup
پیاله بزرگی که در مهمانی ها بدست میدهند
omnim gatherum
مهمانی که همه کس بدان خوانده شود
exchange devaluation
تنزل رسمی قیمت ارز تضعیف رسمی ارز
register
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
acid house party
نوعی مهمانی که به صورت مخفی برگزار میشود و در آن موسیقی
deleting
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
embedded code
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
steam iron
ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
steam irons
ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
uniform
لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
uniforms
لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
dispersal airfield
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
flannels
لباس
flannel
لباس
acoutrement
لباس
attire
لباس
costumes
لباس ها
outwall
لباس تن
untented
بی لباس
out fit
لباس
vesture
لباس
frou frou
خش خش لباس
evining dress
لباس شب
costume
لباس
oilskins
لباس ضد اب
clobber
لباس
clobbered
لباس
clobbering
لباس
clobbers
لباس
accouterment
لباس
accouterments
لباس
vestment
لباس
rosette
گل لباس
rosettes
گل لباس
costumes
لباس
bibandtucker
لباس
bathhouse
لباس کن
garb
لباس
nightgowns
لباس شب
nightgown
لباس شب
clothing
لباس
donkey jacket
لباس
dressings
لباس
dressing
لباس
costume
لباس
rags
لباس مندرس
rag
لباس مندرس
academicals
لباس دانشگاهی
exposure suit
لباس محافظ
woolie
لباس پشمی
the long robe
لباس قضائی
tights
لباس تنگ
nightdress
لباس خواب
dressing gowns
لباس خواب
dressing gown
لباس خواب
slash
چاک لباس
academic costume
لباس دانشگاهی
water suit
لباس ضد فشار اب
wearer
پوشنده لباس
asbestos kit
لباس نسوز
khaki
لباس نظامی
survival suit
لباس نجات
underwear
لباس زیر
masquerade
لباس مبدل
suit
لباس دادن به
tou book
لباس تکواندو
slashed
چاک لباس
toggery
لباس فروشی
slashes
چاک لباس
finical
خوش لباس
to a onself
لباس زیباپوشیدن
fearnought suit
لباس نسوز
to dress up
لباس پوشیدن
swimming costume
لباس شنا
kiyi
برس لباس
swimsuit
لباس شنا
suits
لباس دادن به
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com