Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
corody
لباس وغذا وغیره که موسسات خیریه به محتاجان میدهند
Other Matches
state aid
کمک دولت به موسسات عام المنفعه وغیره
To air the clothes (bed-sheets etc).
آفتابب دادن لباس ،( ملحفه وغیره )
It is a perfect fit.
کاملا" اندازه است ( لباس ،کفش وغیره )
lazy tongs
چنگ کهای زبانه دار یا قلاب دار که بزرگ وکوچک میشودوبرای اویختن لباس وغیره بکارمیرود
to dress
[put on your clothes or particular clothes]
لباس پوشیدن
[لباس مهمانی یا لباس ویژه]
[اصطلاح رسمی]
charitable
خیریه
public institutions
موسسات عمومی
private institutions
موسسات خصوصی
private enterprises
موسسات خصوصی
public enterprises
موسسات عمومی
thrift institutions
موسسات پس انداز
benefits society
انجمن خیریه
pious foundations
بنگاههای خیریه
foundation
سازمان خیریه
foundation
موسسه خیریه
welfare
سعادت خیریه
alms house
مسافرخانه خیریه
charities
موسسه خیریه
charitable institution
موسسه خیریه
charity
موسسه خیریه
charity organization
سازمان خیریه
investment institutions
موسسات سرمایه گذاری
nonprofit enterprises
موسسات غیر انتفاعی
government enterprise
موسسات تولیدی دولتی
institutionalism
سیاست خیریه واخلاقی
motley
مختلط لباس رنگارنگ دلقک ها لباس چهل تکه
exhibition game
بازی نمایشی به نفع خیریه
sorority
انجمنهای خیریه یا کلوب نسوان
sisterhood
انجمن خیریه مذهبی نسوان
business combination
ادغام دو یا چند موسسه دریکی از ان موسسات
hang out
پهن کردن لباس
[روی بند لباس]
life jacket
لباس نجات لباس چوب پنبهای
colleger
دانشجویی که ازبنگاه خیریه دانشکده بهرمند میشود
rummage sale
حراج هدایای تقدیمی بکلیسابرای امور خیریه
regional agency
موسسات ناحیهای موسساتی با صلاحیت محدودبه ناحیه خاص
investor
کسی که پولش را در اختیار موسسات می گذارد و سهام انها را می خرد
investors
کسی که پولش را در اختیار موسسات می گذارد و سهام انها را می خرد
institutionalism
سیاست ترویج امور خیریه واصلاح بزهکاران از طرق اخلاقی و تادیبی
pluralism
عقیده مبتنی برلزوم دخالت کلی و عملی موسسات و مجامع غیر دولتی در امر اداره مملکت
When will be supper?
کی شام میدهند؟
unashamed
افرادیکهکارهایعجیبانجام میدهند
food and agricultural organization
از موسسات وابسته به سازمان ملل متحدکه به سال 5491 تاسیس وهدفش بررسی وضع تولیدمحصولات کشاورزی و سایراغذیه است
guard cell
گیاهی را تشکیل میدهند
flag day
هر روزی که مردم برای امور خیریه پول خیرات می کنند ودر مقابل پرچم های کوچک دریافت می دارند
foy
سوری که بخاطر مسافرت میدهند
handbills
اعلانی که بدست مردم میدهند
boarding houses
جایی که در آن اطاق و غذا میدهند
handbill
اعلانی که بدست مردم میدهند
spadework
کاری که با بیل انجام میدهند
they give it a good scrub
خوب انرا مالش میدهند
pigwash
گنداب اشپزخانه که بخوکان میدهند
boarding house
جایی که در آن اطاق و غذا میدهند
pig's wash
گنداب اشپزخانه که به خوکان میدهند
collective bargaining
مذاکرات دسته جمعی مذاکرات بین موسسات متشکل از کارگران و کارفرمایان برای بهبود کار
goffer
اهنی که باان توری راچین میدهند
vouchee
کسیکه برای او گواهی وشهادت میدهند
loving cup
پیاله بزرگی که در مهمانی ها بدست میدهند
haematogen
دارویی که برای چاره کم خونی میدهند
sea pass
پروانه عبور که به کشتی بی طرف میدهند
console table
میزی که پایههای کج داردوبه دیوارتکیه میدهند
these cloud promise rain
این ابرها خبر از بارندگی میدهند
fascicle
دستهای از رشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
fasciculus
دستهای ازرشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
communicants
اشخاصیکه مراسم عشاء ربانی را انجام میدهند
fascicule
دستهای ازرشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
communicant
اشخاصیکه مراسم عشاء ربانی را انجام میدهند
tine
دندانه ماشینهائی که کارهای خاکی انجام میدهند
impo
کاریکه بدانش اموزان ازراه تنبیه میدهند
aquariums
شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
wedding cake
کلوچهای که در عروسی به مهمانان میدهند و برای دوستانی ....میفرستند
aquaria
شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
aquarium
شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
page of presence
لقب هایی که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
resolution
بیشترین تعداد خط وط که یه تصویر را روی صفحه LRT تشکیل میدهند
resolutions
بیشترین تعداد خط وط که یه تصویر را روی صفحه LRT تشکیل میدهند
trading stamp
تمبریکه برای تشویق در مقابل خرید کالا بخریدار میدهند
mezereum
پوست ماذریون که در داروسازی برای اوردن خوی و پیشاب میدهند
bread-board
تختهای که روی آن خمیر را ورز میدهند و نان را با چاقو میبرند
long pull
اضافه پیمانهای که درنوشابه خانه ها برای جلب مشتریان میدهند
coffee-table books
کتاب پر تصویر و بزرگ و پر جلایی که روی میزپیشدستی قرار میدهند
coffee-table book
کتاب پر تصویر و بزرگ و پر جلایی که روی میزپیشدستی قرار میدهند
bread-boards
تختهای که روی آن خمیر را ورز میدهند و نان را با چاقو میبرند
page of bonour
لقب هایی است که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
music stands
میزی که نت های موسیقی را روی آن گذاشته و جلو نوازنده قرار میدهند
grillage
شبکهای از تیرهای سنگین که در جاهای سست بجای پی ساختمان قرار میدهند
pantechnicon
نام بازاری در لندن که همه جورکالاهای صنعتی دران نمایش میدهند
letter card
کاغذ پستی تا شده که لبههای چسب دارانرابهم چسبانده به پست میدهند
pantechnicons
نام بازاری در لندن که همه جورکالاهای صنعتی دران نمایش میدهند
airing cupboard
قفسه یا کمدی که لباسهای شسته شده را برای خشک شدن در آن قرار میدهند
ostensorium
فرف سیمین ی زرینی که هنگام عشاربانی نان رادران گذاشته نمایش میدهند
international finance corporation
شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
saving institutions
موسسات پس انداز شرکتهای پس انداز
Boxing Day
اولین روز کار بعد از عید کریسمس که طی آن به پستچی و کارمند و غیره هدیه میدهند
decision
جدولی که رابط ه بین متغیرهای مشخص و اعمالی که در شرایط مختلف رخ میدهند نشان میدهد
decisions
جدولی که رابط ه بین متغیرهای مشخص و اعمالی که در شرایط مختلف رخ میدهند نشان میدهد
monstrance
فرف سیمین یا زرینی که هنگام عشا ربانی نان رادران گذاشته نمایش میدهند
actuating horns
اهرمهایی که کابلهای کنترل به انهامتصل شده و توسط انها سطوح فرامین را حرکت میدهند
ostensory
فرف سیمین یا زرینی که هنگام عشا ربانی نان دران گذاشته نمایش میدهند
out of step
دو یا چند سری پالسهای دیجیتال یا سایر پدیدههای ناپیوسته با فرکانسهای یکسان که در زمانهای متفاون رخ میدهند
steam iron
ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
steam irons
ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
uniform
لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
uniforms
لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
curie point
دمای بحرانی منحصر به فردبرای هر ماده که بالاتر از ان مواد فرومانیتیک خاصیت مغناطیسی دائم یاموقت خودرا ازدست میدهند
crop mark
در نرم افزار DTP علامتهای چاپ شده که لبه کاغذ یا تصویر را نشان میدهند و امکان برش دقیق می دهند
every cloud has a silver lining
<idiom>
[خوش بین باش، روزهای سخت نیز جایشان را به روزهای بهتر میدهند]
etcaetera
وغیره
et cetera
وغیره
And so on and so forth. Etcetera et cetera .
وغیره وغیره
mountains witness
کوه هاهم گواهی میدهند حتی کوه ها.......
dale
خلیج وغیره
dales
خلیج وغیره
piled
پرزقالی وغیره
snap
قفلکیف وغیره
snaps
قفلکیف وغیره
sheeting
ملافه وغیره
snapped
قفلکیف وغیره
pile
پرزقالی وغیره
snapping
قفلکیف وغیره
liquidity trap
سرمایه گذاری بسیار کم بوده و سرمایه گذاران ترجیح میدهند که دارائیهای خود رابه شکل پول نقد نگاه دارند
sash
حمایل نظامی وغیره
sashes
حمایل نظامی وغیره
ratoon
نهال موز وغیره
vases
گلدان نقره وغیره
snout
لوله کتری وغیره
propeller
پروانه هواپیماوکشتی وغیره
tamp
سوراخی را با شن وغیره پرکردن
vase
گلدان نقره وغیره
tube
لوله خمیرریش وغیره
shelling
پوست فندق وغیره
tubes
لوله خمیرریش وغیره
shell
پوست فندق وغیره
seance
جلسه احضارارواح وغیره
propellor
پروانه هواپیماوکشتی وغیره
shells
پوست فندق وغیره
snouts
لوله کتری وغیره
pillboxes
قوطی حب دارو وغیره
To score a goal .
گل زدن ( درفوتبال وغیره )
service charge
سرویس مهمانخانه وغیره
furnaces
تون حمام وغیره
dollop
دسته علف وغیره
Dont move . Hold it. Keep stI'll.
بی حرکت ( در عکاسی وغیره )
dollops
دسته علف وغیره
frontlet
پیشانی اسب وغیره
stations
ایستگاه اتوبوس وغیره
stationed
ایستگاه اتوبوس وغیره
subsidence
تخفیف درد وغیره
clop
لنگی اسب وغیره
furnace
تون حمام وغیره
pillbox
قوطی حب دارو وغیره
curlicue
تزئینات خطاطی وغیره
trap
زانویی مستراح وغیره
coronel
هاله خورشید وغیره
coronal
هاله خورشید وغیره
dossal
پشتی صندلی وغیره
coequal
درشان ومقام وغیره
dossel
پشتی صندلی وغیره
dower
لانه خرگوش وغیره
station
ایستگاه اتوبوس وغیره
permalloy
خانوادهای ار الیاژهای اهن و نیکل که از نظر مغناطیسی نرم میباشند و تحت نیروهای مغناطیسی کم نفوذپذیری وگذردهی زیادی از خود نشان میدهند
cambridge equation
نشان میدهند . یعنی پول واقعی برابراست با طول متوسط دورهای که هر واحدپول بین دو معامله نگهداری میشود ضرب در درامد واقعی K =
skyrocketing
ازدیاد سریع قیمت وغیره
Please pay the bearer .
دروجه حامل بپردازید ( چک وغیره )
skyrockets
ازدیاد سریع قیمت وغیره
To turn over the pages .
ورق زدن ( کتاب وغیره )
Known and unknown .
معلوم ومجهول ( درریاضیا ؟ وغیره )
loge
جای ویژه در تاتر وغیره
sick bays
بهداری کشتی ودانشکده وغیره
sick bay
بهداری کشتی ودانشکده وغیره
My hair stood on end .
مو بر بدنم راست شد ( از وحشت وغیره )
skyrocketed
ازدیاد سریع قیمت وغیره
choreography
رقص مخصوصا درتئاتر وغیره
tank farm
محوطه مخازن نفت وغیره
tailpiece
ارایش ته فصل کتاب وغیره
eversion
برگرداندن پلک چشم وغیره
blear
تاری حاصل از اشک وغیره
barns
انبار کاه و جو وکنف وغیره
barn
انبار کاه و جو وکنف وغیره
cess
سرازیری کنار رودخانه وغیره
hides
پوست خام گاووگوسفند وغیره
sick berth
بهداری کشتی ودانشکده وغیره
downswing
تنزل کارهای تجارتی وغیره
speedup
ازدیاد تولید یا سرعت وغیره
spinule
خارهای ریز چرخ وغیره
floats
بستنی مخلوط با شربت وغیره
skyrocket
ازدیاد سریع قیمت وغیره
floated
بستنی مخلوط با شربت وغیره
bisk
ماهی وغیره درست میکنند
hide
پوست خام گاووگوسفند وغیره
float
بستنی مخلوط با شربت وغیره
stancher
بند اور خون وغیره
copartner
سهیم وشریک در تجارت وغیره
To be decorated .
نشان گرفتن ( مدال وغیره )
wreckage
لاشه هواپیما یا ماشین وغیره
lysis
زوال وفساد سلول وغیره
closures
دریچه درب بطری وغیره
hobs
با دندانه ماشین وغیره بریدن
hob
با دندانه ماشین وغیره بریدن
nephews
پسربرادر زن و خواهر شوهر وغیره
nephew
پسربرادر زن و خواهر شوهر وغیره
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com