Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
escallop
لبه تزئینی به لباس
Other Matches
annulet
[نوار تزئینی یا ابزار مغزی دور تا دور ستون تزئینی]
to dress
[put on your clothes or particular clothes]
لباس پوشیدن
[لباس مهمانی یا لباس ویژه]
[اصطلاح رسمی]
gadroon
اشکال تزئینی محدب حاشیه بشقاب و فروف قدیمی اشکال تزئینی محدب حاشیه یقه
motley
مختلط لباس رنگارنگ دلقک ها لباس چهل تکه
hang out
پهن کردن لباس
[روی بند لباس]
life jacket
لباس نجات لباس چوب پنبهای
complemented
تزئینی
complementing
تزئینی
complement
تزئینی
complements
تزئینی
colonnette
ستون تزئینی
ornamental glass
شیشه تزئینی
parget
تزئینی کردن
eye-catcher
سازه تزئینی
herring-bone
[نقش تزئینی جناغی]
banderol
[نوار تزئینی مجسمه]
banderole
[نوار تزئینی مجسمه]
oxyopia
تزئینی بحد افراط
cushion-course
[حاشیه تزئینی نازبالش]
ornamental wheel ring
رینگ چرخ تزئینی
baluster-shaft
[ستون تزئینی کوتاه و باریک]
splat
میله تزئینی پشت صندلی
antepagmentum
حاشیه های تزئینی درگاه
antepagment
حاشیه های تزئینی درگاه
architrave-cornice
[پیشانی ستون بدون حاشیه ی تزئینی]
grapevine
[تزئینی به شکل درخت انگور]
[معماری]
angle-shaft
[ستون تزئینی در گوشه خارجی ساختمان]
chimney-mantle
[قسمت افقی پیش بخاری تزئینی]
ball-flower
[ابزار تزئینی به سبک گوتیک ثانوی]
antefix
[حاشیه تزئینی کتیبه ها در مقبره های کلاسیک]
antefixum
[حاشیه تزئینی کتیبه ها در مقبره های کلاسیک]
conditorium
[مقبره رمی ها همراه با تابوت های تزئینی]
conditivum
[مقبره رمی ها همراه با تابوت های تزئینی]
Art Deco
هنر دکو
[سبک تزئینی آمریکایی اروپائی]
fish-bladder
[تزئینی شبیه کیسه ماهی باد شده]
scallops
گوش ماهی دوختن لبه تزئینی بلباس پختن
hanging
[فرش کردن، کاغذ دیواری یا هر تزئینی برای اتاق]
console
کنسول
[نوعی ستون نگهدارنده تزئینی یا پیش گردی]
scallop
گوش ماهی دوختن لبه تزئینی بلباس پختن
diaper
[نقش های تزئینی روی سطح صاف و مسطح]
centerpiece
[عناصر تزئینی اصلی درگاه های پیچ و تاب دار]
altar-piece
پرده نقاشی
[یا تندیس تزئینی در قسمت بالا و عقب محراب کلیسا]
Dizlyk
[نوعی قالیچه تزئینی کوچک که برای تزئین به زانوی شتر می بندند.]
chambranle
[قاب تزئینی دور دریچه هایی مانند درها، شومینه و غیره]
inlaid work
[نقش تزئینی فقط با استفاده از یک نوع مواد در بریدگی، تورفتگی یا فرورفتگی دیوار]
apolline
[نوعی خطوط تزئینی مربوط به آپولو خدای خورشید در دوره باروک و رنسانس استفاده می شد.]
gold lace
[braids]
گلابتون
[نخ های تزئینی از طلا یا نقره برای جلوه های ویژه در زمینه قالیچه]
steam irons
ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
steam iron
ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
stake
ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
stakes
ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
staked
ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
uniform
لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
uniforms
لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
mafrash
مفرش
[واژه عربی به معنی خوابگاه و یا کیسه خواب می باشد و حالت تزئینی داشته، اطراف تشک خواب و یا جای استراحت را می پوشاند.]
panel
قاب تختهای قاب تزئینی
panels
قاب تختهای قاب تزئینی
goat hair
موی بز
[الیاف نازک و پشمی بز که بیشتر در قسمت های ظریف و تزئینی بافت بدلیل ظرافت آن بکار می رود. بهترین نوع آن مربوط به بز کشمیری هندوستان است که از لحاظ ظرافت و لطافت سبیه ابریشم است.]
frou frou
خش خش لباس
clobber
لباس
dressings
لباس
flannel
لباس
clobbered
لباس
donkey jacket
لباس
clobbering
لباس
clobbers
لباس
accouterments
لباس
flannels
لباس
acoutrement
لباس
bathhouse
لباس کن
bibandtucker
لباس
outwall
لباس تن
vestment
لباس
evining dress
لباس شب
vesture
لباس
accouterment
لباس
out fit
لباس
garb
لباس
attire
لباس
untented
بی لباس
costume
لباس
clothing
لباس
rosette
گل لباس
nightgowns
لباس شب
rosettes
گل لباس
oilskins
لباس ضد اب
costumes
لباس ها
costume
لباس
nightgown
لباس شب
costumes
لباس
dressing
لباس
gratuitous issue
لباس پیشکش
habiliment
لباس زیبا
garderobe
اشکاف لباس
braw
جوش لباس
tuxedo
لباس رسمی
tuxedos
لباس رسمی
wet suits
لباس غواصی
wet suit
لباس غواصی
undergarment
لباس بزیر
tog
لباس پوشیدن
fancy dress
لباس بالماسکه
gaberdine
لباس پوشش
flight gear
لباس پرواز
flashproof
لباس ضد شعله
dry suit
لباس غواصی
undergarments
لباس بزیر
finical
خوش لباس
fearnought suit
لباس نسوز
exposure suit
لباس محافظ
costume
لباس محلی
knitwear
لباس کشباف
costumes
لباس محلی
academicals
لباس دانشگاهی
academic costume
لباس دانشگاهی
zippers
زیب لباس
zipper
زیب لباس
skirts
دامن لباس
skirted
دامن لباس
antiblackout suit
لباس ضد فشار اب
silk
لباس ابریشمی
asbestos kit
لباس نسوز
driss uniform
لباس رسمی
dressed in white
لباس سفیدپوشیده
dress suit
لباس رسمی شب
dreadnought
لباس بارانی
disguisedly
با لباس مبدل
plains
لباس غیرنظامی
clothier
لباس فروش
clothes tree
چنگک لباس
battle dress
لباس ضدگلوله
skirt
دامن لباس
habiliments
لباس مخصوص
sportswear
لباس راحت
put on
<idiom>
لباس پوشیدن
Full dress. Formal dress.
لباس رسمی
Clinging clothes. Tight-fitting dress.
لباس چسب تن
sportswear
لباس خودمانی
sportswear
لباس ورزش
spacesuits
لباس فضایی
spacesuit
لباس فضایی
tether
لباس ردیاب
electronic tag
لباس ردیاب
ankle bracelet
لباس ردیاب
ankle monitor
لباس ردیاب
necklines
گردن لباس
neckline
گردن لباس
menswear
لباس مردانه
slack suit
لباس راحتی
ski suit
لباس اسکی
robe de chambre
لباس خانه
rainwear
لباس بارانی
print dress
لباس چیتی
playsuit
لباس ورزش
pajama
لباس خواب
night robe
لباس خواب
mab
لباس ژولیده
laundress
لباس شوی زن
launderer
لباس شوی
knock about clothes
لباس کار
kiyi
برس لباس
haute couturer
طراح لباس
slopwork
لباس دوخته
smoking jacket
لباس اسموکینگ
wooly
لباس پشمی
woolie
لباس پشمی
wearer
پوشنده لباس
water suit
لباس ضد فشار اب
vestment
لباس رسمی
uniform of the day
لباس فصل
underclothing
لباس زیر
tux
لباس رسمی
tunicle
لباس کوتاه
tou book
لباس تکواندو
toggery
لباس فروشی
to dress up
لباس پوشیدن
to a onself
لباس زیباپوشیدن
the long robe
لباس قضائی
survival suit
لباس نجات
habilitate
لباس پوشیده
habits
لباس روحانیت
thing
لباس موجود
hanger
چنگک لباس
dress
لباس پوشیدن
hangers
چنگک لباس
rigs
لوازم لباس
housecoat
لباس خانه
housecoats
لباس خانه
seam
درز لباس
rigged
لوازم لباس
gashing
خوش لباس
gashes
خوش لباس
gashed
خوش لباس
dresses
لباس پوشیدن
slip-ons
لباس گشاد
slip on
لباس گشاد
seams
درز لباس
liveried
دارای لباس
disrobing
لباس دراوردن
regimental
لباس هنگ
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com