Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 158 (8 milliseconds)
English
Persian
thirl
لرزش طنین
Other Matches
din
طنین بلند طنین افکندن
ting
طنین طنین انداختن
echo check
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
quaking
لرزش
fluttered
لرزش
flutters
لرزش
quakes
لرزش
quaked
لرزش
fluttering
لرزش
tremor
لرزش
tremolo
لرزش
fremitus
لرزش
trembling
لرزش
tremblement
لرزش
succussion
لرزش
palpitation
لرزش
palpitations
لرزش
flutter
لرزش
frisson
لرزش
frissons
لرزش
tremors
لرزش
tremulously
با لرزش
quake
لرزش
vibration
لرزش
tremour
لرزش
shimmy
لرزش داشتن
trill
لرزش صدا
trills
لرزش صدا
succussion
لرزش مایعات
quakes
لرزش داشتن
quaked
لرزش داشتن
shimmey
لرزش داشتن
trilled
لرزش صدا
tremulous
لرزش دار
magnetic ripple
لرزش مغناطیسی
quake
لرزش داشتن
boom swing
ناحیه لرزش
quaking
لرزش داشتن
titubation
لرزش تلوتلوخوردن
aflutter
در حال لرزش
tremolant
موجد لرزش
flutters
لرزش اهتزاز
fluttering
لرزش اهتزاز
fluttered
لرزش اهتزاز
tremulant
ترسان لرزش
flutter
لرزش اهتزاز
trepidation
لرزش رعشه
tremulant
لرزش دار
tremolant
لرزش دار
shake
لرزش تزلزل
shaking
لرزش نوسان
shaking
لرزش تزلزل
shakes
لرزش نوسان
shakes
لرزش تزلزل
shake
لرزش نوسان
sbend distortion
لرزش تصویر رادار
tirl
مرتعش کردن لرزش
tremolo
لرزش صدا تحریر
vibration
لرزش ماساژ دادن
sonance
طنین
tingled
طنین
tingles
طنین
tingling
طنین
sound
طنین
sounded
طنین
timbre
طنین
soundest
طنین
sounds
طنین
echoes
طنین
tingle
طنین
echoing
طنین
noises
طنین
noise
طنین
echoed
طنین
echo
طنین
reverberation
طنین
reverberations
طنین
vibratile
قابل لرزش و ارتعاش جنبنده
As you make your bed so you must lie on it
<idiom>
هر کسی که خربزه میخوره پای لرزش هم میشینه
resonance
ایجاد طنین
echo suppressor
طنین زدا
tintinnabulation
طنین زنگ
echo check
بکمک طنین
resonate
طنین انداختن
bong
طنین صدا
resonated
طنین انداختن
resonates
طنین انداختن
resonating
طنین انداختن
reverberate
طنین انداختن
reverberated
طنین انداختن
reverberates
طنین انداختن
reverberative
طنین انداز
resonant
طنین دار
resonances
ایجاد طنین
echo
طنین صدا
echoed
طنین صدا
echoes
طنین صدا
echoing
طنین صدا
to smell a rat
طنین شدن
tintinnabulation
طنین ناقوس
pealed
طنین متناوب
tintinnabulary
دارای طنین
tinkly
طنین دار
sonant
طنین دار
reverberating
طنین انداختن
pealing
طنین متناوب
ringers
طنین انداز
peal
طنین متناوب
sonorous
طنین انداز
jingled
طنین زنگ
ringer
طنین انداز
jingles
طنین زنگ
jingling
طنین زنگ
peals
طنین متناوب
jingle
طنین زنگ
scurve distortion
لرزش تصویر رادار در اثرحرکت انتن
quaver
لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
quavers
لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
quavering
لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
quavered
لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
tinkling
دارای طنین کردن
resonantly
بطور طنین انداز
tinkled
دارای طنین کردن
resonance
پیچش صدا طنین
resonances
پیچش صدا طنین
tinkles
دارای طنین کردن
tinkle
دارای طنین کردن
To accpt the consequences . to face the music .
پای لرزش نشستن ( عواقب کاری را پذیرفتن )
ring
صدای زنگ تلفن طنین
toll
صدای طنین زنگ یاناقوس
jars
دعوا و نزاع طنین انداختن
tolling
صدای طنین زنگ یاناقوس
jar
دعوا و نزاع طنین انداختن
tolls
صدای طنین زنگ یاناقوس
dingdong
طنین صدای ساعت شماطه
echo depth sounder
دستگاهی که عمق طنین را می سنجد
jarred
دعوا و نزاع طنین انداختن
ring
طنین انداختن صدای زنگ
sbend distortion
لرزش تصویر دراثر حرکت زیگزاکی انتن رادار
voiceful
صدا پیچ شونده طنین انداز
tong
طنین اندازشدن انبر قند گیر
timber
طنین دار شبیه صدای زنگ
toll
طنین موزون باصدای ناقوس یا زنگ اعلام کردن
tolling
طنین موزون باصدای ناقوس یا زنگ اعلام کردن
tolls
طنین موزون باصدای ناقوس یا زنگ اعلام کردن
crystal
قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
crystals
قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
clangor
جرنگ جرنگ طنین ناقوس ها
clangour
جرنگ جرنگ طنین ناقوس ها
jingles
جرنگ جرنگ کردن طنین زنگ ایجاد کردن جرنگیدن
jingled
جرنگ جرنگ کردن طنین زنگ ایجاد کردن جرنگیدن
jingling
جرنگ جرنگ کردن طنین زنگ ایجاد کردن جرنگیدن
jingle
جرنگ جرنگ کردن طنین زنگ ایجاد کردن جرنگیدن
tinkled
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkling
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkles
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkle
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com