Dictiornary-Farsi | لغزش ناپذیر | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
infallible	لغزش ناپذیر


Search result with all words

inerrably	بطور لغزش ناپذیر
Other Matches

immedicable	درمان ناپذیر بهبود ناپذیر
invulnerable	زخم ناپذیر اسیب ناپذیر
irrevocably	بطور تغییر ناپذیر بطور چاره ناپذیر
offence	لغزش
surefooted	بی لغزش
peccadillos	لغزش
offenses	لغزش
slither	لغزش
slithered	لغزش
slithering	لغزش
slithers	لغزش
lapse	لغزش
peccadilloes	لغزش
faux pas	لغزش
petty offence	لغزش
peccabillo	لغزش
peccadillo	لغزش
gaffes	لغزش
gaffe	لغزش
errors	لغزش
offense,etc	لغزش
slippage	لغزش
slipping	لغزش
sure-footed	بی لغزش
sure footed	بی لغزش
line of sliding	خط لغزش
error	لغزش
lapsus	لغزش
lap sus	لغزش
yori ashi	لغزش پا
lapses	لغزش
fingerfehler	لغزش
slips	لغزش
slip	لغزش
slipped	لغزش
fauxpas	لغزش
sliding	لغزش
trips	لغزش
slide	لغزش
slides	لغزش
tripped	لغزش
lapsing	لغزش
anti skid	ضد لغزش
trip	لغزش
metachronism	لغزش تاریخی
non skid quality	خاصیت ضد لغزش
court of petty offences	دادگاه لغزش
slip plane	سطح لغزش
free from slip	خالی از لغزش
free from slip	بدون لغزش
slip band	نوار لغزش
paralogism	لغزش منطقی
earth fall	لغزش خاک
lapsus linguae	لغزش زبانی
guide way	مسیر لغزش
slip of the tongue	لغزش زبان
glide plane	سطح لغزش
lapsus memoriae	لغزش حافظه
back slide	لغزش به عقب
stumbling blocks	موجب لغزش
anti skid system	سیستم ضد لغزش
anti skid protection	حفافت از لغزش
inerrable	لغزش ناپذیری
mistook	لغزش خوردن
fabllibility	لغزش پذیری
inerrability	لغزش ناپذیری
Freudian slips	لغزش فرویدی
stumbling blocks	سنگ لغزش
stumbling block	موجب لغزش
lapsus memoriac	اشتباه یا لغزش
lapsus linguac	لغزش درسخن
lapsus linguac	لغزش زبان
lapsus calami	لغزش قلمی
asymmetrical sweep	لغزش انحرافی
land alide	لغزش زمین
infallibly	لغزش ناپذیری
anti slip plate	ورقه ضد لغزش
stumbling block	سنگ لغزش
Freudian slip	لغزش فرویدی
balks	مایهء لغزش
to make a slip	لغزش خوردن
to oversee oneself	لغزش خوردن
baulked	مایهء لغزش
balking	مایهء لغزش
balked	مایهء لغزش
trip	سفر لغزش
balk	مایهء لغزش
tripped	سفر لغزش
baulks	مایهء لغزش
trips	سفر لغزش
unerring	غیرقابل لغزش
anti-slip foot	پایه ضد لغزش
baulking	مایهء لغزش
bobbles	اشتباه کاری لغزش
slip proof	مقام در برابر لغزش
angle of sideslip	زاویه لغزش جانبی
falters	تزلزل یا لغزش پیداکردن
slip regulator	تنظیم کننده لغزش
faltered	تزلزل یا لغزش پیداکردن
bobble	اشتباه کاری لغزش
schuss	لغزش بطورمستقیم وسریع
drunkennes	خطای جابجایی یا لغزش
falter	تزلزل یا لغزش پیداکردن
police magistrate	رئیس دادگاه لغزش
floundering	نوعی ماهی پهن لغزش
flounders	نوعی ماهی پهن لغزش
anti skid chain	زنجیر محافظ در برابر لغزش
power slide	لغزش به کنار در پیچ مسیر
plane of asymmetry	سطح مسیر لغزش انحرافی
flounder	نوعی ماهی پهن لغزش
floundered	نوعی ماهی پهن لغزش
surging	تکان خوردن لغزش پیدا کردن
asymmetrical sweep	باد انحرافی لغزش هواپیما از مسیر
slippage	میزان لغزش یا کم وزیادی چیزی از حد عادی ان
to p upon any one's blunder	لغزش کسیراباشتیاق پیداکردن وبدان حمله نمودن
turn and slip	زاویه دور زدن و لغزش مسیر هواپیما
slipped	لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
slip	لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
slips	لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
automatic trim	روش کنترل خودکار لغزش یاانحراف جانبی هواپیما ازروی مسیر
unchallenged	بحث ناپذیر
waterproofed	نم ناپذیر
waterproofs	نم ناپذیر
inappeasable	ناپذیر
imperviable	نم ناپذیر
waterproof	نم ناپذیر
watertight	اب ناپذیر
incommensurable	مقایسه ناپذیر
incommensurable	سنجش ناپذیر
incoercible	انقباض ناپذیر
incodensable	انقباض ناپذیر
inappellable	پژوهش ناپذیر
indefectible	خلل ناپذیر
unchangeable	تغییر ناپذیر
inappealable	پژوهش ناپذیر
inalterable	تغییر ناپذیر
imperviable	سرایت ناپذیر
impassive	تالم ناپذیر
incommutable	تخفیف ناپذیر
indefeasible	بطلان ناپذیر
indefeasible	فسخ ناپذیر
indecomposable	فساد ناپذیر
incorruptibly	بطورفساد ناپذیر
inconvertible	مبادله ناپذیر
incompressible	فشار ناپذیر
incompressible	تراکم ناپذیر
incommutably	تبدیل ناپذیر
unappeasable	استمالت ناپذیر
unappealabe	پژوهش ناپذیر
immiscible	امیزش ناپذیر
remediless	درمان ناپذیر
sateless	سیری ناپذیر
stainless	زنگ ناپذیر
spanless	پیمایش ناپذیر
unchallenged	انکار ناپذیر
immiscible	امتزاج ناپذیر
immitigable	تخفیف ناپذیر
impartible	بخش ناپذیر
nanoaddressable	نشانی ناپذیر
non descript	وصف ناپذیر
non descript	تشریح ناپذیر
inexplorable	کاوش ناپذیر
nonsuperimposable	انطباق ناپذیر
raintight	باران ناپذیر
impenitent	توبه ناپذیر
incommutable	استحاله ناپذیر
indiminishable	کاهش ناپذیر
waterproof wire	سیم نم ناپذیر
uncomputable	محاسبه ناپذیر
invariant	تغییر ناپذیر
ireversible	تغییر ناپذیر
irrecocilably	بطوروفق ناپذیر
irrecoverable	جبران ناپذیر
irrecoverably	بطوراصلاح ناپذیر
irremissible	اغماض ناپذیر
irresistable	مقاومت ناپذیر
irresolvable	تجزیه ناپذیر
inirritable	تحریک ناپذیر
infrangible	تجزیه ناپذیر
inscrvtable	تفحص ناپذیر
inextinguishably	بطورتسکین ناپذیر
insol	انحلال ناپذیر
sure-fire	شکست ناپذیر
insusceptible	تایید ناپذیر
intangibly	بطورلمس ناپذیر
inexhaustibly	بطورپایان ناپذیر
inexcitable	هیجان ناپذیر
irriversible	برگشت ناپذیر
ineludible	گریز ناپذیر
unfeasible <adj.>	انجام ناپذیر
indispensable <adj.>	اجتناب ناپذیر
inevitable <adj.>	اجتناب ناپذیر
unalienable <adj.>	اجتناب ناپذیر
unalterable <adj.>	اجتناب ناپذیر
indubious	تردید ناپذیر
indisributable	بخش ناپذیر
impossible [colloquial] <adj.>	تحمل ناپذیر
unconquerable	تسخیر ناپذیر
indispansably	بطورچاره ناپذیر
inalienable <adj.>	اجتناب ناپذیر