Total search result: 202 (3 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
wrapper |
لفاف بسته بندی جلد کتاب |
wrappers |
لفاف بسته بندی جلد کتاب |
|
|
Other Matches |
|
overpacking |
دوباره لفاف کردن یا بسته بندی کردن |
packaging |
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها |
gift wrap |
بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن |
tare and tret |
وزن بسته یا لفاف یا جعبه محموله و مقدار کمبود وزنی که در نتیجه حمل و نقل درمحموله ایجاد میشود وقابل قبول است |
slated items |
مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته |
packing |
بسته بندی |
packaging |
بسته بندی |
covers |
بسته بندی |
packages |
بسته بندی |
package |
بسته بندی |
packaged |
بسته بندی |
cover |
بسته بندی |
coverings |
بسته بندی |
dunnage |
بسته بندی |
packs |
بسته بندی کردن |
wisp |
بسته بقچه بندی |
case numbers |
شماره بسته بندی |
packet |
بسته بندی کردن |
packets |
بسته بندی کردن |
put-up |
بسته بندی کردن |
put up |
بسته بندی کردن |
parcel |
بسته بندی کردن |
straw |
پوشال بسته بندی |
trade pack |
بسته بندی تجاری |
packed |
بسته بندی شده |
wisps |
بسته بقچه بندی |
pack |
بسته بندی کردن |
export packing |
بسته بندی صادراتی |
all-expense tour |
مسافرت بسته بندی |
package holiday |
مسافرت بسته بندی |
straws |
پوشال بسته بندی |
packing |
بسته بندی کردن |
package tour |
مسافرت بسته بندی |
parcels |
بسته بندی کردن |
packaging cost |
هزینه بسته بندی |
packing list |
فهرست بسته بندی |
stripping |
بسته بندی کردن |
parceling |
بسته بندی کردن |
packing note |
فهرست بسته بندی |
packing list |
صورت بسته بندی |
wrap |
بسته بندی کردن |
wraps |
بسته بندی کردن |
palletized |
بسته بندی شده |
pre packing |
بسته بندی از قبل |
packing note |
گواهی بسته بندی |
packing density |
تراکم بسته بندی |
bulk cargo |
کالای بسته بندی نشده |
packingplant |
محل بسته بندی اجناس |
pre-packed |
ازقبل بسته بندی شده |
impaction |
بهم فشردگی بسته بندی |
contents note |
فهرست محتوای بسته بندی |
package |
قوطی بسته بندی کردن |
break bulk cargo |
محموله بسته بندی شده |
locker paper |
کاغذ بسته بندی اغذیه |
shipping marks |
علامتهای روی بسته بندی |
packaged |
قوطی بسته بندی کردن |
expendable packing |
بسته بندی یکبار مصرف |
packinghouse |
محل بسته بندی اجناس |
packages |
قوطی بسته بندی کردن |
wrapper |
بسته بندی کاغذ روپوش |
food packet |
جیره بسته بندی شده |
wrappers |
بسته بندی کاغذ روپوش |
dockets |
لیست محتوای بسته بندی برچسب |
packing list |
صورت کالاهای بسته بندی شده |
docketed |
لیست محتوای بسته بندی برچسب |
docketing |
لیست محتوای بسته بندی برچسب |
docket |
لیست محتوای بسته بندی برچسب |
case marks |
علامتهای روی جعبه یا بسته بندی |
loose issue |
تدارکات خارج شده از بسته بندی |
corrugated cardboard |
مقوای محکمی که در بسته بندی بکار می رود |
bulk stock |
ذخایر بسته بندی شده اماد قوال و یک جا |
unpacking |
غیر بستهای کردن بسته بندی را گشودن |
unpack |
غیر بستهای کردن بسته بندی را گشودن |
unpacks |
غیر بستهای کردن بسته بندی را گشودن |
tagboard |
مقوای محکم بسته بندی وبرچسب زنی وغیره |
kraft |
کاغذ محکم قهوهای رنگ مخصوص بسته بندی |
case |
جعبه مقوایی یا چوبی جهت بسته بندی و حمل کالا |
routine |
برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند |
routinely |
برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند |
form utility |
کیفیتی که دراثر جمع اوری و بسته بندی مواد اولیه |
routines |
برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند |
cases |
جعبه مقوایی یا چوبی جهت بسته بندی و حمل کالا |
unitized load |
بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده |
packing |
عمل قرار دادن کالاها در جعبه و بسته بندی آنها برای مغازه ها |
assembly lines |
دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد |
crate |
صندوقی که جهت بسته بندی ماشین الات بکاربرده میشود ومعمولا مسبک است |
assembly line |
دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد |
crates |
صندوقی که جهت بسته بندی ماشین الات بکاربرده میشود ومعمولا مسبک است |
capitulary |
کتاب راهنمای کلمات کتاب مقدس کتاب دعا |
unpacks |
حذف داده بسته بندی شده از محل ذخیره سازی و ارسال آن به محل قبلی |
unpack |
حذف داده بسته بندی شده از محل ذخیره سازی و ارسال آن به محل قبلی |
unpacking |
حذف داده بسته بندی شده از محل ذخیره سازی و ارسال آن به محل قبلی |
rigs |
نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن |
rigged |
نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن |
rig |
نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن |
style sheet |
الگویی که برای تولید خودکار نحوه یا نوع یک متن مثل روش کار , کتاب , برنامه ,... از پیش فرمت و قالب بندی شده باشد |
tare |
وزن بسته بندی وزن وسیله حمل |
stripped |
علامت گذاری شده بسته بندی شده |
bin storage |
انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز |
deuteronomic |
وابسته به کتاب تثنیه که دومین کتاب تورات است |
dangerous goods by road agreement |
موافقتنامه بین کشورهای اروپایی که در ان درخصوص وسیله حمل نحوه بسته بندی و مشخصات وسیله حمل ونقل توضیح لازم داده شده است |
caxton |
کتاب کاکستون نخستین کتاب چاپ کن انگلیسی |
reader |
مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی |
readers |
مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی |
book of reference |
کتاب برای مراجعه گاهگاهی کتاب راهنما |
envelopment |
لفاف |
filling |
لفاف |
folder |
لفاف |
wrappings |
لفاف |
padding |
لفاف |
containers |
لفاف |
envelope |
لفاف |
container |
لفاف |
parcelling |
لفاف |
folders |
لفاف |
envelopes |
لفاف |
shim |
لفاف |
fillings |
لفاف |
incasement |
لفاف |
wrapping |
لفاف |
pack cloth |
لفاف بارپیچی |
sheeting |
پوششی لفاف |
covers |
رویه لفاف |
wrappers |
لفاف چادرشب |
coverings |
رویه لفاف |
wrapper |
لفاف چادرشب |
pads |
لفاف کردن |
incase etc |
در لفاف گذاشتن |
pad |
لفاف کردن |
cover |
رویه لفاف |
packets |
بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی |
packet |
بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی |
packing sheet |
لفاف بار پیچی |
overpacking |
لفاف پیچی مجدد |
canvas |
پارچه کتانی جهت لفاف فرش |
invisible hand |
منشاء این اصطلاح کتاب "ثروت ملل "ادام اسمیت است . بر اساس این کتاب |
bin storage space |
فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز |
child window |
پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود |
multicast packet |
بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود |
evaluation rating |
درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت |
word warp |
فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی |
ratings |
طبقه بندی کردن درجه بندی |
rating |
طبقه بندی کردن درجه بندی |
carpet classification |
طبقه بندی [درجه بندی] فرش |
telescopic |
دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی |
defense classification |
طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع |
laggin |
اب بندی کردن اب بندی ناوها |
lineament |
طرح بندی صورت بندی |
lineaments |
طرح بندی صورت بندی |
wording |
جمله بندی کلمه بندی |
classifications |
طبقه بندی رده بندی |
classification |
طبقه بندی رده بندی |
downgrades |
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی |
downgraded |
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی |
downgrading |
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی |
regrade |
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت |
downgrade |
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی |
episperm |
پوشش تخم لفاف تخم |
declassification |
از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی |
line astern |
صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه |
security classification |
طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی |
black designation |
علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده |
transparent |
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است |
transparently |
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است |
group |
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن |
grade |
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن |
grades |
درجه بندی کردن رتبه بندی کردن |
groups |
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن |
grade |
درجه بندی کردن رتبه بندی کردن |
grades |
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن |
insulation testing apparatus |
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی |
text |
کتاب |
books |
کتاب |
i sold the book for rials 0 |
کتاب را |
bokk |
کتاب |
that book |
ان کتاب |
booked |
کتاب |
letter writer |
کتاب |
texts |
کتاب |
book |
کتاب |
hexateuch |
شش کتاب |
storybook |
کتاب داستان |
comic book |
کتاب کاریکاتور |
text |
کتاب درسی |
bookmakers |
کتاب نویس |
your book |
کتاب شما |
White Papers |
کتاب سفید |
encyclopaedia |
کتاب حاوی |
enchiridion |
کتاب کوچک |
comic books |
کتاب کاریکاتور |
casebooks |
کتاب موارد |
studious |
کتاب خوان |
ecclesiastes |
کتاب واعظ |
ecclesiastes |
کتاب جامعه |
casebooks |
کتاب زایه |
casebook |
کتاب زایه |
pseudograph |
کتاب دغلی |
grammars |
کتاب دستور |
list of lights |
کتاب چراغها |
leviticus |
کتاب لاویان |